افراط گرایی دینی در مدارس غیر رسمی افغانستان

شفایی

دفتر مطالعات استراتژیک افغانستان روز گذشته در یک نشست خبری از ارزیابی وضعیت افراط گرایی در مدارس دینی غیر رسمی در کشور خبر داد. محمد محق یکی از پژوهش‌گران دفتر مطالعات استراتژیک افغانستان گفت: «این تحقیقات که در ده ولایت، بدخشان، بادغیس، بلخ، بامیان، هرات، کابل، قندهار، کنر، قندوز، ننگرهار، صورت گرفته و 50 مدرسه غیر دینی را تحت پوشش قرار داده است. در این تحقیق 306 نفر مورد پرسش قرار گرفته اند که از این میان از هر مدرسه 2 استاد و 4 دانش آموز شامل بوده است.»

او ادامه می‌دهد آن‌چه که ما در این تحقیقات به دست آورده‌ایم این است که کیفیت پایین مدارس مورد مطالعه در کشور باعث می‌شود که طلاب این مدارس به‌خاطر نبود نهادهای تحصیلات عالی با کیفیت، به فکر ادامه تحصیل در خارج از کشور شوند. یافته دوم هم مربوط به کم توجهی نهادهای مرتبط دولتی کشور مانند وزارت معارف و وزارت حج اوقاف می‌باشد. کم توجهی این نهادها باعث می‌شود که این مدارس دچار کمبود منابع مالی شود و در نتیجه، دست به دامان منابع مالی سازمان‌های برون مرزی شوند. در نهایت اکثریت مدرسان و طلاب این مدارس تا هنوز هم نسبت به فرقه‌ها و پیروان ادیان دیگر نظر نسبت میانه‌رو دارند.

به گفته او نظریات مثبت در میان اساتید و دانشجویان از یک طرف می‌تواند فرصت خوبی برای طرح و عملی ساختن برنامه مبارزه با افراط گرایی در کشور باشد و از طرفی دیگر، برنامه فعلی مبارزه با افراط گرایی را برای رسیدن به یک فرجام نیک و ثمربخش، هدایت و یاری کند. در عین حال سنجش میزان افراط گرایی بر اساس هر شاخص متفاوت به نظر می‌رسد، ولی جمع بندی عمومی یافته‌های این تحقیق نشان‌دهنده سطح معینی از ایدئولوژی تندروانه در میان مدارس است.

این درحالی است که از هم پاشیدگی اجتماعی، سیاسی، نگرانی‌های امنیتی و عدم تمایل مخاطبان از یک طرف، تحقیق جامع درباره مدارس دینی غیر رسمی کشور را دچار مشکل ساخته است. از طرف دیگر سوء استفاده‌های ایدولوژیکی و سیاسی از مدارس را آسان‌تر می‌سازد. از این رو گسترش بی رویه و سریع مدارس دینی غیر رسمی در کشور، این نگرانی را برای دولت و جامعه بین المللی به وجود می‌آورد که ممکن است آن‌ها محلی برای ترویج و رشد ایدولوژی‌های تندروانه مذهبی شده و منبع به وجود آمدن یک نسل جوان افراطی در کشور شوند.

بنابر یافته‌های دفتر مطالعات استراتژیک افغانستان 40% از تحقیق شوندگان بر این باورند که فرقه حنفی منعکس کننده اسلام واقعی می‌باشد. در حالی که تنها 8% از پاسخ دهندگان به پیروی از اصول مکاتب وهابی و سلفی اعتراف می‌کنند. بیش از 85% از پاسخ دهندگان معتقدند که اکثریت مکاتب اسلامی نقش مثبتی در تبیین و رشد اسلام دارند. با این حال بیش از 50% افراد که مورد تحقیق قرار گرفته اند غیر مسلمانان را به عنوان تهدید تلقی نمی‌کنند. در حالی که 40% از پاسخ دهندگان بر این باورندکه غیر مسلمانان نباید به گونه برابر با مسلمانان مورد احترام قرار گیرند.

طبق یافته‌های پژوهش‌گران این دفتر، اکثریت پاسخ دهندگان آن عده از مقامات فعلی دولت را که ایده‌های لیبرال دارند، تایید نمی‌کنند. به باور آن‌ها چنین مقاماتی باعث ترویج ارزش‌های غربی که بر خلاف قرآن و حدیث است، می‌شوند. در عین حال حدود 70% از اساتید و طلاب معتقدند که اگر حکومت به حرف علما گوش ندهند باید در مقابل دولت ایستادگی گردد؛ که بنا به باور پژوهش‌گران دفتر مطالعات استراتژیک افغانستان این نکته باعث نگرانی است. با این حال 50% کسانی که از آن‌ها تحقیق شده است معتقدند که دموکراسی ارزش‌های اسلامی را از بین می‌برد.

با توجه به این‌که اغلب مردم براین باورندکه حملات انتحاری بیشتر نشات گرفته از مدارس دینی غیر رسمی است که دولت بر آن‌ها نظارت و توجه ندارد، اما تحقیقات این دفتر نشان می‌دهدکه 75% معتقدند حملات انتحاری تحت هیچ شرایطی جایز نیست. اما 17% براین باورند که حملات انتحاری در شرایط خاصی در اسلام جایز است. 17% دیگر نیز تاکید می‌کنند که حملات انتحاری در برابر غیر مسلمان جایز است. در ادامه 60% تحقیق شوندگان گفته اند که طالبان دست نشانده بیگانگان هستند. این در حالی است که 3% در تمام این ده ولایت طالبان را تایید می‌کنند.

منابع مالی مدارس دینی غیر رسمی

نکته دیگری که در مدارس دینی غیر رسمی نگرانی‌هایی را به همراه داشته است چگونگی ارتباطات مالی و غیر مالی خارجی این مدارس است.  بنابر تحقیقات دفتر مطالعات استراتژیک افغانستان بخش قابل ملاحظه‌ای از منابع سازمانی و عملیاتی مدارس تحت پوشش این تحقیق، از طریق مردم محل تمویل می‌شود و میزان مساعدت‌های مالی بیرونی بسیار اندک به نظر می‌رسد. بیشتر از 50%  اساتید علاقه‌مند هستند که مدارس‌شان توسط حکومت تمویل شود. در عین حال تعدادی از اساتید نیز بر این باورند که نقش کمک‌های محلی و مردمی در احیا و پیش برد امور مدارس خیلی حیاتی بوده و باید ادامه یابد. اکثر مدارس مورد مطالعه در این تحقیق با نهادها و مراکز دینی داخلی و خارجی ارتباط آموزشی ندارند. در این میان کم‌تر از 15% از مسئولین مدارس موجودیت چنین ارتباطی را تایید می‌نمایند. این در حالی است که بسیاری از تحلیل‌گران و محققین افغان بر این باورند که ارتباط قوی بین مدارس و حمایت کنندگان خارجی وجود دارد. برخی دیگر از محققینی که مطالعاتی در مورد مدارس کشور انجام داده اند نیز ادعا می‌کنند که این مدارس به طور سنتی، کمک‌های مالی را از حامیان خارجی خود دریافت کرده و هنوز هم دریافت می‌کنند. با این حال برآورد  این کمک‌های خارجی بسیار دشوار به نظر می‌رسد. این مشکل به دلیل نبود قوانین و مقررات نظارتی در رابطه با مدیریت مالی مدارس دینی غیر رسمی می‌باشد. این مدارس ملزم به ارائه هیچ گونه اطلاعاتی در مورد منابع مالی و یا مخارج روزانه، ماهیان وسالانه خود نیستند؛ و مسئولین این مدارس تنها اشخاصی هستند که در مورد چگونگی تولید و مصرف بودجه مربوطه تصمیم می‌گیرند.

دفتر مطالعات استراتژیک افغانستان بر اساس یافته‌های که در این تحقیق داشته اند توصیه می‌نماید تا وزارت معارف و وزارت حج و اوقاف مدارس جامع دینی که افرادی از پیروان فرقه‌های متعدد بتوانند در آن تحصیل نمایند، را راه‌ اندازی کنند.  نیاز است که فرهنگ تحمل و همدیگر پذیری شکل بگیرد و تقویت شود. از سوی دیگر دولت با حمایت مالی مدارس و تهیه و تنظیم نصاب درسی آنان کنترلی همه جانبه بر این مدارس داشته باشد.

با این حال در دهه اخیر وجود مدارس دینی غیر رسمی باعث بروز نگرانی‌هایی برای مردم و دولت شده است.

بیشتر مردم بر این باورند که وجود مدارس دینی غیر رسمی باعث رشد افراط گری می‌گردد. زیرا شناخت این مدارس در‌ هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *