بگویید اوکی و آنلاین شوید!

 از خوبی‏های قرن بیست و یکم یکی این است که در این قرن دیگر هیچ کسی مجبور نیست در همان دنیای خشک و بی‌روحی که در اطرافش هست زند‌گی کند. فرق نمی‏کند کی و در کجا باشی و سهم‌ات از جیفه‌ی دنیا چه‌قدر باشد. همیشه می‌توانی به انترنیت کم‌سرعت یا پرسرعت وصل شوی و واقعیت زندگی را پشت سر بگذاری و دنیای مطلوب خود را چنان که دوست می‌داری بیافرینی. مثلا اگر مدیر کل(به ضم کاف) مملکت باشی، می‌توانی به اوضاع ولایت‌ها نظر کنی و چون از وضعیت خوشت نیامد، فورا با دنیای شیرین رویای آنلاین خود وصل شوی و در عالم رویا تصور کنی که همه چیز تحت مدیریت است. و این در حالی است که آن بی‌پدرهایی که مشهور به طالب اند، اما در اصل برادران مایند، چون هنوز در قرن ِ غار زند‌گی می‌کنند واقعیت‌ها را در همان اندازه‌ی واقعی شان می‌بینند. در دنیای آنلاین، تنها رییس‌جمهور نیست که از آزادی رویاسازی بهره مند است. همه‏ی ما از این امکان برخوردار هستیم. مثلا یک قهرمان در دُبی نشسته و عیش زندگی را می‌برد. مریدی در کابل با خود می‌گوید «چه‌طور است این قهرمان را همین لحظه در میدان نبرد و در حال بازی با خون و آتش تصور کنم؟» و تصور می‌کند و تصور می‌شود و در نتیجه همان کسی که مثلاً در دبی هست، در قندوز هم هست. یا مثلا سازمان عفو بین‌الملل می‌گوید که در قندوز طالبان بر زنان و دختران تجاوز کرده‏اند. مسئولان بخش پشتوی دویچه‌وله با خود می‌گویند «سازمان عفو بین‌الملل دیگر کیست؟ سازمان عفو دویچه‌وله بخش پشتو این طور فکر نمی‏کند». بعد، می‏بینیم که نوشته‏اند که آن که بر زنان قندوز تجاوز کرد، طالب نبود، یک نفر دیگر بود؛ اصلا خود گزارش‌گر سازمان عفو بین‌الملل بود. هرچه هم بگویی خانم، آقا، این چیزی که شما می‌گویید هیچ ربطی به گزارش آن سازمان ندارد، به گوش کسی نمی‌رود. می‌گویند ما این‌طوری بهتر می‌پسندیم‏اش. گر تو نمی‌پسندی، تغییر ده فضا را. یعنی از فضای خبر برو به یک فضای شیرین‌تر. مثلا برو یک عکس از دسترخوان غذای شام‌ات بگیر و در فیس‌بوک بگذار و زیرش بنویس «دوستان، جای تان خالی. همین اکنون نزدیک است بتَرَکم.» هیچ‌کس دیگر مجبور نیست در دنیای ملال‌آور دقت زندهگی کند. همه با هم روزنامه‌نگار شهروند و مدیر و قهرمان و بقیه‌ی چیزها هستیم. خوش به حال مان.