کنج اتاق نشستهام چشم به تلویزیون. نمایش بلاهت را تماشا میکنم. واقعاً تماشایی است! از سخنرانی حضرت ریش و سلطان بنیادگرایی جناب سیاف و حضرت صاحب ساده دل و خشم ابلهانهی تعدادی از هواداران روز شهید حاضر در محفل. این کشور از دست نرفته است؟ من که اینطور فکر میکنم. امروز قطارهای موتر حامل پرچمهای سه رنگ سیاه و سفید و سبز و جمعیت به ظاهر عاری از نظم و شعور با کلاهها و دستمالهای جهادی وای وای چه نمایشی! چه تماشایی! خدایا لعنت به من که انسانام و از دیدن این برزخ، هر لحظه رنج میبرم. نمیتوانم بی خیال باشم؟
راستی! از شما میپرسم وقتی شعور یک ملت، به این پیمانه باشد، چگونه میشود از این پرتگاه، نجات یافت؟ هفته شهید و تجلیل از یک شهید که در اصل نمایش تحمیلی بالای هزاران و ملیونها انسان این سرزمین است، با هورا کشیدن و بی نظمی و زورگویی و اوباشگری، منطقی است؟