kunduz_map_640x360

کی‌ها در شمال افغانستان می‌جنگند؟

گزارش‌هایی به نشر رسیده‌اند که همراه با طالبان افغانستان، تعدادی از اسلام‌گرایان آسیای مرکزی و جهادی‌های پاکستان در شمال افغانستان می‌جنگند. آیا این ستیزه‌جویان به یک جنبش چندملیتی تبدیل می‌شوند؟

منبع: دویچه ویله نویسنده: شمیل شمس ترجمه: حمید مهدوی

این حقیقت است که طالبان پس از چندین روز تسلط بر بخش‌های زیادی از قندوز، از این شهر افغانستان عقب نشینی کردند. اما این اسلام‌گرایان در دیگر بخش‌های شمال افغانستان جبهه‌های جنگی گشوده‌اند که هرگز سنگر مستحکم آن‌ها نبوده است. آن‌ها به صورت موثر جنگ را به ولایت‌های شمالی تخار، بغلان و بدخشان برده‌اند؛ جایی که قرار گزارش‌ها طالبان برخی از مناطق، از جمله منطقه‌ای در نزدیکی فیض آباد که زمانی ارتش آلمان در آن پایگاه داشت، را تصرف کرده‌اند.

ظاهراً تهاجم طالبان و دلاوری نظامی آن‌ها؛ همه، به ویژه حکومت رییس جمهور اشرف غنی در کابل، را شگفت زده کرده است. حکومت افغانستان به نیروهای هوایی ایالات متحده نیاز داشت تا شورشیان را از قندوز خارج کند؛ قندوزی که نه تنها پنجمین شهر بزرگ افغانستان است بلکه با توجه با نزدیکی‌اش به آسیای مرکزی، اهمیت جیوپولیتیکی نیز دارد.

موفقیت هرچند موقتی طالبان در قندوز، پرسش‌هایی را در مورد توانایی سربازان افغانستان در جلوگیری از سقوط مرکز یک ولایت دیگر به دست طالبان، مطرح کرد. میکایل کوگلمن، کارشناس جنوب آسیا در مرکز وودرو ویلسن، گفت: «در حقیقت، قندوز یک بخش بسیار کوچکی از یک داستان بزرگ‌تر است. داستان این است که طالبان تلاش می‌کنند در منطقه‌ای که از لحاظ جیواستراتیژیکی اهمیت دارد، نفوذ بیشتر یابند». این کارشناس می‌گوید که طالبان توانایی‌شان در تصرف مناطقی در مناطق وسیع شمال را نیز ثابت کرده‌اند. وی گفت: «در درازمدت، با توجه به این‌که تا همین اواخر شمال افغانستان سنگر مستحکم طالبان نبود، این مسئله به اندازه‌ی تسلط [طالبان] بر قندوز نگران کننده است».

یک نیروی چندین ملیتی؟

کارشناسان می‌گویند که یکی از دلایل تسلط طالبان بر قندوز، پذیرش جهادی‌هایی از جنبش‌های غیر پشتون در سراسر منطقه توسط طالبان است. برای نخستین‌بار، طالبان با یک‌دست شدن با اسلام‌گرایان ازبک، اویغور و حتا پنجابی‌های پاکستان، به عنوان یک نیروی چندین قومیتی و چندین ملیتی ظهور می‌کنند. زیکفرید ولف، مدیر تحقیقات انجمن دموکراتیک جنوب آسیا در بروکسیل و محقق در انستیتوت جنوب آسیای دانشگاه‌هایدلبرگ، به دویچه ویله گفت: «جنگ در قندوز نمونه‌ای از تغییر در استراتژی کلی سیاسی و به تعقیب آن تغییر در شیوه‌ی سربازگیری طالبان است: تغییر از ترکیبی که در آن مقام‌ها بیشتر پشتون بودند به یک نیروی چندین قومی به منظور بالا بردن شانس آن‌ها در کنترل مناطق شمالی افغانستان». این کارشناس اضافه کرد: «ظاهرا در کنار عرب‌ها، پاکستانی‌ها و بنگله‌دیشی‌ها (به شمول مهاجران روهینگیا از میانمار که در بنگله‌دیش استخدام می‌شوند)، ستیزه‌جویانی از آسیای مرکزی و اویغورهای منطقه خودمختار سین کیانگ چین نیز به طالبان در شمال افغانستان می‌پیوندند». احمد سعیدی، دیپلمات پیشین افغانستان در پاکستان و کارشناس امنیتی، شرکت اسلام‌گرایانی که از لحاظ قومی متمایز اند را در آخرین تهاجم طالبان تایید کرد. سعیدی به دویچه ویله گفت: «در قندوز و دیگر ولایت‌های شمال افغانستان، جنگ‌جویانی از پاکستان، ازبکستان، چچین، قرغزستان، آذربایجان و تعدادی از کشورهای عربی وجود دارند». وی اضافه کرد که در میان آن‌ها، جنگ‌جویان پاکستانی و ازبک فعال‌تر اند.

در این میان نقش پاکستان چیست؟

نظر به گزارش‌های رسانه‌ها، برخی از فرماندهان طالبان که در شمال افغانستان می‌جنگند، زمانی در پاکستان زندانی بودند و تعدادی از آن‌ها در رژیم طالبان که در سال 2001، به دنبال تهاجم  غرب به رهبری امریکا سرنگون شد، نقش مهمی بازی می‌کردند. به‌طور مثال، ملا عبدالسلام آخوند، یکی از نُه وزیر کابینه‌ی طالبان افغانستان بود که در سال 2010 توسط مقام‌های پاکستان دست‌گیر شد. آخوند، والی نام نهاد طالبان در قندوز، همراه با چندین تن دیگر از رهبران این گروه در سال 2013 برای تسهیل گفت‌وگوهای صلح با واشنگتن و کابل آزاد شدند. در همان سال، اسلام آباد ملا محمد حسن، وزیر خارجه طالبان را نیز آزاد کرد. تحلیل‌گران می‌گویند آزادی دو فرمانده که مسئول ماموریت طالبان در قندوز بودند، نمی‌تواند اتفاقی باشد. عارف جمال، خبرنگار ساکن در امریکا و نویسنده‌ی چندین کتاب در مورد تروریزم اسلامی و پاکستان، به دویچه‌ویله گفت: «مشخص نیست آن‌ها [آخوند و حسن] تحت چه شرایطی آزاد شدند و به افغانستان فرستاده شدند.» «با این حال، ما می‌دانیم که پاکستان از تسلط اسلام‌گرایان بر بخش‌هایی از افغانستان و سرانجام بر کابل، پایتخت، حمایت می‌کند».

جمال می‌گوید شواهد کافی وجود دارند که خطوط تدارکاتی طالبان و دیگر گروه‌های بنیادگرا در شمال افغانستان، از پاکستان می‌گذرد. «ارتش پاکستان از گروه‌های مختلف طالبان، جمات الدعوه و «دولت اسلامی» در افغانستان حمایت می‌کند. هدف این است که پس از خروج کامل نیروهای امریکایی، از حکومت غنی بخواهد بار و بنه‌اش را ببندد».

اسلام آباد ادعاهایی مبنی بر حمایت این کشور از جناح‌های طالبان و دیگر گروه‌های جهادی در افغانستان را رد می‌کند و می‌گوید که خواهان یک حکومت با ثبات در کابل است. اما زیکفرید ولف با موضع رسمی پاکستان موافق نیست: «این تکرار «بازی موش و پشک» مقام‌های پاکستان است که رسما هم‌آهنگ شده است تا حکومت افغانستان را تحریک کنند و تلاش‌های ضد دهشت جامعه جهانی را به انحراف بکشانند. تعداد قابل توجهی از طالبان پاکستان راهی شمال افغانستان بوده‌اند که پناه‌گاه جدید و ساحه فعالیت یک سلسله گروه‌های ستیزه‌جو تبدیل شده است». اما ولف می‌گوید که روی دیگر این قضیه این است که «طالبان در قبال غیر پشتون‌ها و حریفان پیشین شان در شمال رویکرد معتدل‌تری انتخاب کرده‌اند تا از شدت جنگ میان گروه‌های قومی مختلف کاسته باشند. اما این می‌تواند یک تحول نگران کننده برای سیاست‌گذاران پاکستانی باشد، چون بسیاری از گروه‌های جدید در شمال با احساسات عمیق ضد پاکستانی شان شهرت دارند».  ولف گفت که اسلام آباد بیشتر به حمایت از جناح‌های طرفدار پشتون در میان طالبان افغانستان علاقه دارد تا یک حکومت دوست پشتون در همسایگی‌اش تأسیس کند. وی اضافه کرد: «تمام این‌ها می‌تواند به شدت گرفتن جنگ مسلحانه در شمال افغانستان منجر شود و این منطقه را برای نیروهای ملی امنیتی افغانستان غیرقابل مدیریت بسازد».

آیا یک راه حل دیپلماتیک وجود دارد؟

احمد سعیدی، دیپلمات پیشین افغانستان، امیدوار است که اوضاع تحت کنترل آورده شود به شرطی که حکومت رییس جمهور غنی با کشورهای همسایه کار کند و آن‌ها را متقاعد سازد جریان جهادی‌ها در شمال افغانستان را متوقف سازند. سعیدی، با اشاره به کشمکش‌های سیاسی میان رییس جمهور غنی و عبدالله عبدالله، رییس اجرائیه که او نیز از شمال افغانستان است، گفت: «حکومت باید با کشورهای منطقه در جنگ با ستیزه‌جویی کار کند. برای انجام این کار، سیاست‌مداران افغانستان باید نزاع‌های شان را نادیده بگیرند و هنگام گفت‌وگو با دیگر کشورها علیه طالبان یک موقف قوی اختیار کنند». اما احتمالا حل بحران داخلی حکومت افغانستان  دشوار است. تهاجم اخیر طالبان در شمال، ضربه کلانی را بر پیکر حکومت وحدت ملی یک ساله رییس جمهور اشرف  غنی وارد کرد؛ چون بار دیگر این غیرنظامیان اند که بار خشونت فزاینده را تحمل می‌کنند.

دیدگاه‌های شما
  1. طالبان اولین بار بخاطر گذشتن پایپ لاین از افغانستان روی صحنه آمد.
    اما موضوع شمال. در ماه ثور امسال ما اطلاع بدست آوردیم که قراراست قندوز معامله شود. هیچ کوش شنوا ومرد کارا پیدا نشد وتازمان که چاردره سقوط کرد آن زمان امنیت ملی افغانستان تمرکزش راروی شمال بیشتر کرد که نتیجه نداشت.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *