آیا مدیریت گفت‌وگوهای صلح را از دست داده‌ایم؟

رحمت الله ارشاد

پاکستان اعلام کرده است که دور دوم گفت‌وگوهای صلح میان نمایندگان حکومت افغانستان و طالبان، در پاکستان برگزار خواهد شد. این در حالی‌ست که مسئولین شورای عالی صلح پیش از این گفته بودند که دور دوم این گفت‌وگوها در چین برگزار می‌شود. این دو موضع نشان می‌دهد که شورای عالی صلح، از میز گفت‌وگوهای صلح خارج شده و نقش پررنگ گذشته‌اش را در روند گفت‌وگوهای صلح از دست داده است. علاوه بر آن، برگزاری این دور از گفت‌وگوهای صلح در پاکستان، نشان‌دهنده‌ی مسئله‌ی مهم دیگری نیز می‌باشد و آن به حاشیه‌ رفتن نقش حکومت افغانستان در برگزاری این گفت‌وگوهاست. برگزاری گفت‌وگوهای صلح در پاکستان، پس از آن‌که مسئولان حکومت افغانستان گفته‌اند این گفت‌وگوها در چین برگزار خواهد شد، مشخص می‌کند که نقش افغان‌ها در گفت‌وگوهای صلح کجاست و دولت افغانستان در پیش‌برد این گفت‌وگوها چه جایگاهی دارد.

گفت‌وگوهای صلح، پروسه‌ای است که سال‌ها از آغاز آن می‌گذرد و انجام نامشخصی دارد. حامد کرزی، رییس جمهور پیشین، در دوران زمامداری‌اش هم‌واره بر نقش برجسته‌ی افغان‌ها و مدیریت مستقیم گفت‌وگوهای صلح توسط دولت افغانستان تاکید داشت. کرزی هرگز اجازه نداد که گفت‌وگوهای صلح بدون هماهنگی و توافق حکومت افغانستان در بیرون از افغانستان و با میزبانی کشورهای خارجی، آغاز و پایان یابد. کرزی می‌دانست که گفت‌وگوهای صلح اهمیتی حیاتی برای آینده‌ی افغانستان دارند. براساس اهمیت این گفت‌وگوها، او هم‌واره بر صلح تاکید داشت و پروسه‌ی صلح و متقاعدکردن طالبان به گفت‌وگو و مذاکره را به عنوان یکی از اولویت‌های دولتش دنبال می‌کرد. با این‌حال، او هم‌چنین زیرکانه و با احتیاط برای خارج‌نشدن این پروسه از کنترل دولت افغانستان، مقاومت می‌کرد و تلاش داشت تا نقش حکومت افغانستان در گفت‌وگوهای صلح، برجسته‌تر از هر جریان و حکومتی دیگر باشد. کرزی با درک این مسئله که خارج‌شدن گفت‌وگوهای صلح از دست دولت، می‌تواند آغاز بازی‌های خطرناک کشورهای همسایه و خارجی‌ها در افغانستان باشد، علیه روندها، گفت‌وگوها و تلاش‌هایی که دولت افغانستان در آن نقشی حاشیه‌ای داشت ایستادگی کرد و اجازه نداد که گفت‌وگوهای صلح با مدیریت کشورهای همسایه و هم‌کاران افغانستان در جامعه‌ی جهانی برگزار شود.

اما اکنون، حکومت وحدت ملی شیرازه‌ی تلاش‌هایی که در چند سال گذشته انجام شده بود را گم کرده و از دست داده است. شورای عالی صلح نقش فعال گذشته را ندارد و گفت‌وگوها برای صلح و تلاش‌ها برای متقاعدکردن طالبان به صلح از جانب دولت افغانستان، منحصر به چند چهره‌ی نزدیک به غنی شده است. انحصار این گفت‌وگوها به یاران قابل اعتماد غنی، میزان حمایت از گفت‌وگوهای صلح را کاهش داده و جریان‌های مهم سیاسی افغانستان احساس می‌کنند که آن‌چه در راستای صلح انجام می‌شود، در واقع پنهانی است و بدون درنظرگرفتن آرا و نظریات افراد قدرت‌مند سیاسی و قومی و گروه‌های سیاسی انجام می‌شود.

پنهان‌کاری‌های ارگ در گفت‌وگوهای صلح، گمانه‌زنی‌های بسیاری را ایجاد کرده است که مبادا گفت‌وگوهای صلح از دست حکومت افغانستان خارج شده باشد. واکنش دولت و رسانه‌های پاکستان در مقابل حرف شورای عالی صلح مبنی بر برگزاری دور دوم گفت‌وگوها در چین، این گمانه‌زنی را تقویت کرده است که صلح و گفت‌وگوهای صلح ما را پاکستانی‌ها مدیریت می‌کنند. اگر گفت‌وگوهای صلح بار دیگر در پاکستان برگزار شود، یکی از نتایج ملموس آن، این خواهد بود که چه‌گونگی گفت‌وگوهای صلح و باید و نبایدهای توافقات و بحث جدل‌ها را در این مذاکرات، پاکستانی‌ها مدیریت می‌کنند.

این می‌تواند باخت بزرگی برای حکومت وحدت ملی و خطری جدی برای ثبات و آینده‌ی افغانستان باشد. پررنگ‌شدن نقش پاکستان در گفت‌وگوهای صلح و بیرون‌گذاشتن سایر کشورهای همسایه و شرکای بین‌المللی افغانستان، می‌تواند میزان خطای ما را در گفت‌وگوهای صلح افزایش داده و این فرصت را در اختیار پاکستان قرار دهد که نمایندگان افغانستان در این گفت‌وگوها را فریب بدهد.

دیپلمات‌ها و سیاست‌مداران پاکستان ثابت کرده‌اند که در فریب‌دادن مسئولان حکومت وحدت ملی ماهر و کارکشته‌اند. آنان می‌توانند با نشان‌دادن چراغ سبز و حلوا دادن به مقامات حکومت وحدت ملی و نمایندگان ما در گفت‌وگوهای صلح، بازی دوگانه‌ی جنگ و صلح را در افغانستان، ماه‌ها به تعویق انداخته و آن را به شیوه‌ای چندگانه به کار بیاندازد. این در حالی است که غنی هنوز متوجه زیرکی‌ها و نیرنگ‌های پاکستانی‌ها نیست و یک‌جانبه بر طرفی اعتماد کرده است که سال‌هاست جنگ افغانستان را مدیریت، تجهیز و تمویل می‌کند.

اکنون خارج‌شدن مدیریت و چرخه‌ی گفت‌وگوهای صلح از کنترل دولت افغانستان، می‌تواند نتایج ناگواری برای افغانستان داشته باشد. یکی از این پیامدها می‌تواند تعیین قیمت و خواست طالبان توسط پاکستانی‌ها باشد. صلح و گفت‌وگویی که پاکستانی‌ها میز آن را بچینند و مدیریت کنند، حاصل و مصرف آن را نیز پاکستانی‌ها تعیین و مشخص خواهند کرد.

در روی چنین میزی و با چنین مذاکره‌ای، آیا ما به صلح می‌رسیم؟ حاصل این گفت‌وگوها چه خواهد بود؟ مگر نه این‌که دست پاکستان بازتر و دراز خواهد شد و افغانستان را بیش از پیش به دل‌خواه خود مدیریت و کنترل خواهد کرد؟ از این‌رو مسئولان حکومت وحدت ملی باید هشیار بوده و گفت‌وگوهای صلح را به گونه‌ای آگانه‌تر دنبال کنند. تسلیم‌دهی پروسه‌ی صلح به پاکستان، خودکشی است. طالبان اگر گفت‌وگوهای صلح را مدیریت کرد، می‌تواند سال‌ها جنگ افغانستان را نیز دوام بخشیده و مدیریت کند. در چنین وضعیتی، عاقلانه‌تر و منطقی‌تر این است که گفت‌وگوهای صلح از دایره‌ی نزدیکان رییس جمهور خارج شده و تمام شهروندان افغانستان در این گفت‌وگوها شریک بوده و در جریان پیشرفت‌ها باشند. آن‌چه اکنون مردم افغانستان از آن وحشت دارند این است که آن‌ها می‌دانند که گفت‌وگوهای صلح به چند چهره‌ی وابسته و هم‌فکر با غنی منحصر شده است.