منبع: دیپلمات
نویسنده: Aryaman Bhatnagar
برگردان: حمید مهدوی
حل مشکل طالبان مانند همیشه دستنیافتنی است
اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان، در بیش از ششماه نخست تصدیاش، احتمالاً هم در زمینهی نظامی و هم در زمینهی گفتوگوها با طالبان، به همان اندازه از دستیابی به موفقیت دور بوده که در نخستین روز رسیدن به قدرت دور بود. غنی در مراسم تحلیفش در حالی که گزینهی نظامی را آزاد گذاشت، از طالبان دعوت کرد که به روند سیاسی بپیوندند و از طریق گفتوگوها به مشکل جنگ پایان دهند.
این رویکرد دوجانبه نسبت به طالبان، توسط حامد کرزی نیز دنبال شد. غنی، دقیقاً مانند رییس جمهور پیش از خودش، در هردو جبهه با چالش مواجه است؛ هرچند تمایل غنی به دوستی با پاکستان، تغییریست در سیاست کرزی که در سالهای اخیر حکومتش دنبال میکرد. افغانستان تعهد کرده است که بر پایگاههای تحریک طالبان پاکستان در خاک افغانستان عملیات نظامی خواهد کرد. یک فرمانده تحریک طالبان پاکستان را به این کشور تسلیم کرد و حتا از درخواست اسلحه از هند صرف نظر کرد. تمام این امتیازها که به امید عمل باالمثل از طرف پاکستان داده شدهاند، به عنوان خطر محاسبه شدهاند.
پاکستان کمک به روند مصالحه را پیشنهاد کرده است؛ اما تا امروز پیشرفت در این زمینه کافی نبوده است. مقامهای حکومت افغانستان اذعان کردهاند که هیچ دسترسیای به طالبان نداشتهاند. برای غنی که با وجود مخالفت شدید داخلی، هزینهی سیاسی قابل توجهی را در راستای جلب حمایت پاکستان سرمایهگذاری کرده است، باید نگرانکننده باشد.
باوجود بیاعتمادی شایع و خشم موجود علیه پاکستان در افغانستان، تلاشهای غنی به طور شگفتانگیزی در کشور نگرانیهایی را ایجاد کرده است. منتقدان میگویند که پاکستان در گذشته نتوانسته به تعهدات مشابهش عمل کند. گزارشها مبنی بر اقداماتی چون ممنوعیت [فعالیت] گروههایی چون شبکهی حقانی رد شدهاند و بیشتر تلاشهایی برای صحنهسازی خوانده شدهاند تا اینکه بازتابدهندهی صداقت راولپندی باشند. احتمالاً صرف یک تلاش واقعیتر و همنواتر در راستای ریشهکن ساختن زیربنای ترور در خاک پاکستان میتواند مفکورهی مردم افغانستان نسبت به ارتش پاکستان را تغییر بدهد. در حالی که بهراحتی میتوان راولپندی را مورد انتقاد قرار داد، ناکامی [پاکستان] در آوردن طالبان روی میز گفتوگوها، احتمالاً میتواند بازتابدهندهی محدودیت نفوذ این کشور بر این گروه باشد و یک مانع کلان گفتوگوها، خود طالبان باشند.
طالبان یک سازمان همگن نیست و نه در زمینهی گفتوگوهای صلح در این گروه اتفاق نظر وجود دارد. هرچند گفته شده است که ملا عمر- که هنوز عالیترین مقام فرماندهی طالبان است- و شورای کویته از گفتوگوهای صلح طرفداری میکنند؛ اما تعدادی از فرماندهان انفرادی این گروه از گفتوگوهای صلح حمایت نمیکنند. غیبت دیرهنگام عمر از انظار عمومی، متحد نگهداشتن اعضای گروه طالبان را برای رهبری این گروه مشکل ساخته است. مشخص نیست که شورای کویته چه اندازه از تمام این جنبش نمایندگی میکند یا آیا این شورا توانایی تحمیل ارادهاش بر گروههای مخالف را دارد یا خیر. ورود دولت اسلامی در منطقه، که حملهی کلان اواخر هفتهی گذشته نشان دهندهی آن بود، نیز وضع را پیچیدهتر میسازد، چون دولت اسلامی جاگزینی را برای فرماندهان سرخورده و محروم طالبان فراهم میکند؛ فرماندهانی با شورای کویته اختلاف دارند و احتمالا مایل نیستند هرگونه توافق با حکومت را بپذیرند.
اختلافهای داخلی به یکسو، دستیابی به هر گونه توافق با طالبان هنوز مشکل است. طالبان همچنان خودشان را حاکمان مشروع کشور و سیستم دموکراتیک فعلی در افغانستان را تحمیل غیرقانونی غرب با کنترول واشنگتن میدانند. باتوجه به این خودآگاهی، طالبان اگر و هر زمانی که به میز مذاکره بیایند، بعید است از خواستههای اصلیشان- خروج کامل نیروهای خارجی، آزادی زندانیان طالبان و بازنویسی قانون اساسی افغانستان به قانونی که بیشتر با شریعت همآهنگی داشته باشد- عقبنشینی کنند؛ چیزی که برای کابل قابل قبول نیست. بنابراین، بعید است که منافع متضاد دو طرف بدون موجودیت نوعی از سازش از سوی دوطرف، باهم وفق داده شوند.
توازن نظامی
توازن نظامی در میدان نبرد میان دوطرف، احتمالا سرانجام قدرت چانهزنی آنها در جریان گفتوگوها را تعیین خواهد کرد. بعید است بنبست موجود به طور چشمگیری به نفع یکی از دوطرف واقع شود. طالبان انعطافپذیر باقی ماندهاند و تاختوتازهای قابل توجهی را در جنوب و شرق افغانستان انجام دادهاند. نیروهای ملی امنیتی افغانستان توانایی مقاومت در برابر شورشیان در فصل جنگ آینده را دارند؛ اما در موقفی نخواهند بود که آسیب ماندگاری بر شورشیان وارد کنند. تصمیم باراک اوباما مبنی بر ارزیابی دوبارهی برنامههای خروجش از منطقه و تعهد کمکهای نظامی به نیروهای ملی امنیتی افغانستان تا سال 2017، برای غنی، در زمان مناسب واقع شدهاند. ایالات متحده همچنان از نیروهای ملی امنیتی افغانستان پشتیبانی هوایی و دیگر کمکهای لوجیستیکی میکند تا موقف این نیروها، علیه طالبان، در جریان حملات بهاری و تابستانی تقویت شود. تعهدات اخیر ایالات متحده دستکم گرفته شوند. با اینحال، اثرگذاری نیروهای باقی مانده را گذر زمان مشخص خواهد کرد، بهویژه از آنجایی که نیروهای خارجی، حتا در زمانی که تعدادشان به بیشترین حد رسیده بود، توانایی واردآوردن ضربهی قابل توجهی بر طالبان را نداشتند. علاوه بر این، اگر در برنامهی باراک اوباما مبنی بر خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان تا سال 2017 تغییر نیاید، طالبان که از سیزده سال عملیات ناتو جان سالم به در بردهاند، چند سال دیگر صبر خواهند کرد. گذر زمان هم چنان به نفع طالبان است.