منبع: واشنگتن پست
نویسنده: لینی ادانیل
برگردان: حمید مهدوی
تاجگل که بیشتر از مدت اعتبار ویزایش در ایران مانده بود، میگوید که وقتی برای تمدیدکردن آن رفت، صرف انتظار یک جریمهی سنگین را داشت. اما او به عنوان یک پناهندهی غیرقانونی دستگیر و به زندان انداخته شد. سپس او را همراه با صدها افغانستانی دیگر پس از مدتی نگهداری در یک مرکز ترانزیتی، در اوایل هفتهی گذشته در یک نقطهی مرزی خاکآلود افغانستان پیاده کردند.
افغانستان سرزمین اجدادی اوست که آن را زیاد نمیشناسد. زمانی که نه ساله بود، خانوادهاش او را به ایران برد. اکنون او 26 سال دارد و با یک افغانستانی دیگر در ایران ازدواج کرده است. او یک پسر چهارساله و یک دختر هشت ساله دارد و پنجماهه باردار است. وقتی اخراج شد، از آنها جدا شد. او در حالی که در نقطهی مرزی اسلامقلعه روی یک چوکی پلاستیکی در یک اتاقک نشسته است و چادر کلان و سیاهی را که بسیاری از زنان ایران میپوشند، بر تن دارد، میگوید: «شوهرم نهایت تلاشش را به خرج داد مرا از آنجا بیرون بکشد؛ اما آنها به او گوش نمیدادند. کودکانم گریه کردند؛ اما هیچ تغییری نکرد».
همراه با 30 هزار افغانستانیای که هر ماه داوطلبانه به کشور بر میگردند، حدود 25 هزار تن دیگر هر ماه از ایران به اسلامقلعه که به آن اسم «نقطهی صفر» دادهاند، اخراج میشوند و این نشانهای است از تلاشهای ایران به منظور کنترول جمعیت انبوهی از افغانستانیهایی که گلهوار به کشور همسایهیشان میروند. ایران از مدتها پیش به اینطرف راه خروجی بوده برای افغانستانیها. آنها یا به دنبال کار و فرار از فقر، یا هم به منظور پناهندگی از جنگ و بیثباتی مزمن در کشور، به ایران میروند.
بسیاری از افغانستانیها نگرانند که ایران با آزار و اذیت بیشتر پناهندگان غیرقانونی، این در را خواهد بست. در جریان دیدار رییس جمهور اشرف غنی از تهران در یکشنبه هفتهی گذشته، حسن روحانی، رییس جمهور ایران به او گفت که مسئلهی افغانستانیها در ایران «باید حلوفصل شود». روحانی گفت، افغانستانیهایی که در ایران زندگی میکنند، ثبت خواهند شد «تا حکومت بتواند در مورد آنها تصمیم مناسبی بگیرد». روحانی پس از گفتوگوها به خبرنگاران گفت: «افرادی که میخواهند فعالیت اقتصادی یا تحصیل کنند، باید تحت شرایط قانونی گرفتن ویزا این کارها را انجام بدهند».
میلیونها تن از مردم افغانستان در جریان اشغال افغانستان توسط شورویها در سالهای بین 1979–1989، و به دنبال آن با به قدرت رسیدن طالبان در سال 1996، به کشورهای همسایه، ایران و پاکستان، فرار کردند و یکی از بزرگترین و طولانیترین مهاجرتهای جهان را رقم زدند. ایران و پاکستان، هردو، بر آنها فشار آوردهاند تا این کشورها را ترک کنند و در دوازده سال گذشته، ادارهی مهاجرت سازمان ملل متحد حدود 5.5 میلیون افغانستانیای را که داوطلبانه با بازگشت به کشورشان موافقت کردند، کمک کرده است.
اما تعداد عودتکنندگان داوطلبانه رو به کاهش است. در عین زمان، افغانستانیها همچنان برای یافتن کار به ایران میروند. افغانستانیها در سراسر ایران شغلهای پستی چون ساختوساز را انجام میدهند و برخی از آنها سالها در این کشور زندگی کردهاند. در نتیجه، نظر به برآورد سازمان بینالمللی مهاجرت، پناهندگان افغانستانی در ایران صرف به حدود 950 هزار پناهندهی ثبتشدهای که به شکل قانونی در این کشور زندگی میکنند، خلاصه نمیشوند، بلکه حدود یک تا یکونیم میلیون افغانستانی ثبتناشده در این کشور وجود دارند. در پاکستان، مطابق به برآوردها حدود 1.6 میلیون پناهندهی ثبتشده و حدود 1.5 میلیون پناهندهی ثبتناشدهی افغانستانی وجود دارند. به نظر میرسد که ایران از هر فرصتی برای اخراج افغانستانیهای ثبتناشده یا بدون اسناد به عنوان پناهنده با ادارهی مهاجرت سازمان ملل متحد، استفاده میکند. متیو گریدون، مدیر ارتباطات سازمان بینالمللی مهاجرت در افغانستان گفت که نزدیک به 10 درصد عودتکنندگان از ایران را اقلیتهای آسیبپذیر دختر و پسر سیزده تا هفده سال که میتوانند طعمهی قاچاقچیان شوند و همچنان افراد معیوب و روانی و زنانی که به تنهایی سفر میکنند، تشکیل میدهند. اما سازمان بینالمللی مهاجرت و مقامهای افغانستان نمیتوانند به تمام کسانی که به کمک ضرورت دارند، کمک کنند.
او گفت که باید نهادهای بشردوستانه و حکومتهای افغانستان، ایران و پاکستان تلاشهای هماهنگ به خرچ دهند و یک راهحل درازمدت برای وضع آنها بیابند «تا مردم در دام دوران اخراج، بهرهکشی و مسایلی از این قبیل گیر نیافتند».
جادهها در «نقطهی صفر»، که 115 کیلومتر دورتر در غرب مرکز ولایت هرات واقع شده است، اکثراً یکطرفه اند. مردم، همراه با موترهای مملو از سمنت، فولاد و نفتی که به افغانستان وارد میشود، با رضایت یا بدون رضایت، از ایران خارج میشوند. از آنجایی که افغانستان به عنوان یکی از فقیرترین کشورهای جهان، کالاهای اندکی دارد تا یکجا با مردم درماندهاش صادر کند، موترها اغلب خالی به ایران بر میگردند.
وطندار، آمر پولیس مرزی افغانستان در اسلامقلعه به اسوشیتیدپرس گفت: «هر روز ساعت 2 بعدازظهر، حدود 30 اتوبوس حامل 500 عودتکننده به اینجا میرسند. ما نمونهگیری تصادفی انجام میدهیم تا بررسی کنیم که آنها همان کسانی اند که خودشان میگویند و جزئیات بایومتریک آنها را ثبت میکنیم». او گفت که در میان کسانی که از ایران اخراج میشوند، گاهی افرادی اند که در ایران ویزای قانونی دارند؛ اما به دلیل نامعلومی دستگیر شده و اخراج میشوند. وطندار گفت، محافظان مرزی تلاش میکنند تا جنایتکاران یا افرادی که در میان انبوهی از افراد نیازهای ویژه دارند را غربال کنند؛ اما با داشتن کارمندان محدود، آنها صرف میتوانند حدود 100 تن را در یک روز بازرسی کنند، در حالی که دیگران بازرسی نمیشوند.
اکثریت قاطع کسانی که به اینجا میرسند، مردان جوانی اند که پس از پرداخت پول به قاچاقچیان و رفتن به شکل غیرقانونی برای کار در ایران، گرفتار شدهاند. یکی از آنها، نورالله است که 16 سال دارد. او گفت که یکی از 26 مرد جوان از قریهاش در ولایت فاریاب، در غرب هرات، است که هرکدام 200 دالر به قاچاقچیان دادند که آنها را به تهران، پایتخت ایران، ببرند. قاچاقچیان آنها را به اصفهان، 340 کیلومتر دورتر در جنوب تهران بردند؛ جایی که پولیس آنها را بازداشت کرد. نورالله گفت، چون جوانان قریهاش به دنبال کار در جاهای دیگرند، بهسختی میتوان مرد جوانی را در قریهاش یافت. برادر کلانش دوسال در ایران کار کرد و قبل از آمدن، پول آبرومندانه به دست آورد.
برخی از مردان جوان افغانستان پیوسته تلاش میکنند در ایران کار بیابند. اما نورالله گفت، او دیگر به شکل قانونی از مرز به ایران نخواهد رفت. «این کار پر از فشار روحی بود. از حالا به بعد در خانه میمانم و هر کاری را که از عهدهی آنها برآمده بتوانم، انجام میدهم و شاید ازدواج کنم».