تجارت پوست بره‌ی قره‌قل برای اقتصاد رو به رکود افغانستان حیاتی است

جوزف گلدستین-نیوریورک تایمز

برگردان: جواد زاولستانی

حاجی شیر محمد رمه‌ی گوسفندانش را در دامنه‌ی یکی از سلسله کوه‌های شمال افغانستان نگهداری می‌کند. او به فاصله‌های دور چشم دوخته و کلمه‌ای را که این‌جا تبدیل به نام جادویی شده مانند دعایی زمزمه می‌کند. این نام فنلند است…در همان‌جا یا جایی در همان طرف‌ها.

او گفت: «کشوری‌ست به نام فنلند و آن کشور، جایی‌ست که پوست بره‌ فرستاده می‌شود.» او می‌افزاید که «فراتر از آن را فقط خدا می‌داند.»

اکثر کشورهای غربی به جز از قالین و تریاک چیزهای خیلی کم از افغانستان وارد می‌کنند. اما خریداران پوست در این کشور توجه ویژه‌ای به پوست‌های مخملین بره‌ی افغانستان مبذول داشته‌اند و براساس ارقام رسمی صادرات افغانستان، فنلند به یکی از بزرگترین مقاصد صادرات پوست بره‌ی قره‌قل تبدیل شده است.

سال گذشته، فنلند که یکی از مراکز اصلی تجارت جهانی جامه‌های خزدار و پوستینی است، نزدیک به یک ملیون پوست بره‌ی قره‌قل از افغانستان وارد کرد. این پوست‌های بره برای مراکز مد و فیشن به مزایده گذاشته می‌شوند و از آن جامه‌ها و پوشاک‌های مجلل و گران‌بها ساخته می‌شود، از جمله، کُت‌های نفیس زنانه.

پوشاک ساخته‌شده از این پوست بره در غرب فقط در لباس‌ فروشی‌های خیلی گران‌بها و یا فروشگاه‌های خیلی بزرگ یافت می‌شود و معمولا به نام پوستین استراخان (قره‌قل یا پوست بخارا) برای آن بازاریابی می‌شود. تجارت این پوست اما، برای اقتصاد رو به رکود افغانستان تا هنوز حیاتی است.

مرکز تجارت پوست قره‌قل افغانستان- فنلند شهر شمالی مزار شریف است. بازرگانان پوست هر سال در ماه مارچ و اپریل (حمل و ثور) با بسته‌ها و خروارهای پوست بره‌ی قره‌قل که از چوپانان روستاهای شمال کشور می‌خرند، در این شهر جمع می‌شوند. سپس بازرگانان در دروازه‌ها و کنار دیوارهای اتاق‌های تجارتی می‌ایستند و دلالان که یک پله بالاتر از آنان قرار دارند و پوست را به خارج کشور صادر می‌کنند، پوست‌های بره‌ را بر اساس کیفیت در سه کوپه از هم جدا می‌کنند و تصمیم می‌گیرند که برای هر دسته چقدر قیمت بگذارند. بازرگانانی که این پوست‌ها را از چوپان‌ها خریده‌اند، با اضطراب این صحنه را تماشا می‌کنند.

گفت‌وگوها معمولا به فنلند می‌کشد که برای بازرگان افغانستان نام دیگری برای تشکیل اتحادهای بزرگ است. فقط بازرگانانی می‌توانند به مزایده‌ی بازار پوستین هلسینکی (پایتخت فنلند) بروند که 20 هزار پوست بره را جمع کرده باشند. کسانی که به هلسینکی رفته‌اند، فنلند را برای کسانی که به آن کشور نرفته‌اند، سرزمین زمستان‌های بی‌نهایت سرد که سرمای آن فراتر از تصور است و مردمی که رشوت نمی‌پذیرند و کشور فعالان سرسخت حقوق حیوانات توصیف می‌کنند.

امین توکلی، از نسل دوم بازرگانان پوست که یک بار با اعتراض‌کنندگان در بیرون هوتل اقامتش در هلسینکی روبرو شده، با یادآوری آن لحظه می‌گوید: «آنان شروع کردند به فریاد زدن: < به کشورت برگرد! شما چرا این حیوانات را می‌کشید؟ › آنان به زبان فنلندی شعار می‌دادند، من مجبور بودم که بپرسم آنان چه می‌گویند.»

بره‌های تازه‌تولد قره‌قل به خاطر درخشندگی و محکم بودن، حلقه یا فِر نرم موها که طرح‌های مسحورکننده و پیچ‌وتاب‌های زیبایی را شکل می‌دهند نسبت به دیگر انواع پوست‌ها قیمت هستند. اما یک روز یا دو روز بعد از تولد،‌ پوست بره پرپشم‌تر  می‌شود و ارزش خود را از دست می‌دهد.

تصمیم برای کشتن بره به خاطر پوستش و یا نگهداری آن برای پشم و گوشتش، خیلی زود گرفته می‌شود. چوپان‌ها نظر به باران و علف سال پیشرو، در همان لحظه‌ی تولد بره تصمیم می‌گیرند. معمولا در حدود نصف بره‌ها به خاطر به دست‌ آوردن پوست ‌قره‌قل کشته می‌شوند.

فقط حساسیت‌های اروپایی‌ها از کشتن بره رنجور نمی‌شود. طالبان نیز در زمان قدرت خود تلاش کردند که این تجارت را متوقف سازند. آنان به صورت خاص تلاش کردند که جلو بی‌رحمانه‌ترین شکل به دست آوردن پوست قره‌قل را که در آن پیش از تولد بره باید گوسفند را کشت و بره را از شکم آن کشید، بگیرند. کارشناسان می‌گویند که این پوست‌ها کمتر از ده‌ درصد پوست‌های خام برای فروش را تشکیل می‌دهند.

آقای توکلی حتا با معترضان فنلندی تجارتش تا حدودی همدردی دارد. زمانی که او کودک بود،‌ از کشتار بره‌ها در فصل به دست آوردن پوست، می‌ترسید و یک‌بار با یک بره‌ی تازه‌تولد فرار کرد تا جان آن را نجات دهد.

او با نیم‌لبخند می‌گوید:«پس از دو روز پدرم مرا گرفت و بره را کشت. این کارش بود و من نمی‌توانستم مانع او شوم.»

با آنکه بخش عمده‌ی پوست‌های قره‌قل افغانستان و دیگر کشورهای آسیای مرکزی به دورها صادر می‌شود،‌ شمار محدودی از بهترین پوست‌های بره‌ی قره‌قل به کابل فرستاده می‌شود که در آنجا پوستین‌سازان از آن کلاه می‌سازند. رییس جمهور پیشین، با بر سرنهادن کلاه قره‌قل، آن را مشهور ساخت. یک کلاه قره‌قل نقره‌ای یا قهوه‌ای خیره،‌ به قیمت بیشتر از یک هزار دالر به فروش می‌رسد.

پوستین قره‌قلی زمانی آنقدر مورد پسند بود که رییس جمهور امریکا، تیودور رُزولت، در سال 1909  شخصا خودش وارد تلاش‌ها برای وارد کردن رمه‌ای از گوسفند قره‌قل به ایالات متحده شد. اما با وجود سال‌ها تلاش‌، دام‌داران امریکایی و وزارت زراعت ایالات متحده نتوانستند رمه‌های گوسفندی را تربیت کنند که کیفیت پوست بره‌های آن به اندازه‌ی گوسفندان آسیای مرکزی باشد.

تجارت قره‌قل آسیای مرکزی برای دهه‌ها رونق داشت،‌ اما پس از پیمودن قله‌های اوج، ناگهان در دهه‌ی 1970 این تجارت با افول مواجه شد. بی‌ثباتی در افغانستان و دیگر بخش‌های این منطقه بخشی از دلایل افول این تجارت بود،‌ اما سلیقه‌های جهانی و تغییرات در تجارت پوستین و جامه‌های خزدار  نیز تأثیرگذار بود.

اما اگر غرب در بخشی موارد گوسفندهای قره‌قل را فراموش کرده‌اند، رمه‌داران شمال افغانستان مانند همیشه،‌ توجه خاص به این رمه‌ها دارند. بعضی از چوپان‌های متعصب پارچه‌های سرخ را به پشم‌های انبوه پشت گوسفند می‌بندند یا حتا آن را سرخ رنگ می‌کنند. بعضی می‌گویند، آنان این کار را به خاطر مصئون نگهداشتن گوسفندها از حسد و بلایای آسمانی انجام می‌دهند.

محمد حسین 65 ساله که گوسفندانش را در یک چمن‌زار کوچک می‌چراند و وزش باد آنقدر قوی بود که جهت پرواز پرندگان را تغییر می‌داد، در توضیح این کار گفت:«این کار را به خاطر حفاظت از گوسفندها انجام می‌دهیم تا در شب‌ها گوسفندها را ستاره نزند و آنها را مریض نسازد.»

کاری هوتاری، یکی از مدیران شرکت تولید جامه‌های خزدار به نام ساگا، گفت که سهم قره‌قل در بازار جهانی تجارت پوستین و جامه‌های خزدار نسبت به روباه و سمور/راسو خیلی کوچک است،‌ اما در سال‌های اخیر سهم این تجارت همواره در حال رشد بوده است. شرکت ساگا در بازار مزایده‌ی پوست برای تولید جامه‌های خزدار و پوستین، یکی از شرکت‌های بزرگ فنلند است.

در فصل آخر سال 2014، افغانستان به ارزش 3.6 ملیون دالر پوست بره‌ی قره‌قل به فنلند صادر کرده است.

در مزار شریف، بخش عمده‌ی معاملات پوست قره‌قل در دفتر سنگ مرمر فرش‌شده‌ی سید محمد سلطانی انجام می‌گیرد. او بزرگترین صادرکننده‌ی پوست قره‌قل از افغانستان است. در یک صبح بهاری روزهای اخیر،  سید محمد که کلاه قره‌قل بر سر داشت،‌ با دقت از دسته‌بندی و جداسازی پوست‌های بره نظارت می‌کرد.

او از جریان کار کارگرانش به دقت نظارت می‌کند تا مبادا طبقه‌بندی پوست‌ها را بر اساس کیفیت به خوبی انجام ندهند. پوست‌های با کیفیت متوسط، از سوی سلطانی 1200 افغانی قیمت گذاشته می‌شود که معادل 21 دالر امریکایی‌ست.

او از انجام معامله‌ با فنلندی‌ها با رضایت صحبت می‌کند. او گفت:«فنلندی‌ها مردمان بسیار صادق هستند.» او بر اساس تجربه در جریان یک مزایده این را دریافته است. او یک بار در مزایده‌ به خاطر بیرون کشیدن مشتری از فهرست، پیشنهاد پرداختن رشوت داده تا بدون در نظرداشت مرکز مزایده،‌ آن را مستقیما به مشتری بفروشد. او می‌گوید:«من به او صدهزار یورو رشوت پیشنهاد کردم.» اما او رد کرد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *