شهریار فرهمند
پروسهی بازشماری و ابطال آرا آخرین امید مردم افغانستان به حل بن بست انتخاباتی بود. پس از توافق سیاسی و به جریان افتادن پروسهی بازشماری آرا مردم افغانستان از توافق هردو ستاد انتخاباتی استقبال کردند و همه امیدوار بودند که دیگر اختلافات و جنجالهای سیاسی میان هر دو دسته انتخاباتی حل شده و پس از ختم پروسهی فنی بازشماری آرا، نتیجهی مشروع و قانونی و شفاف آن از سوی کمیسیون مستقل انتخابات اعلام میشود. هر دو ستاد انتخاباتی نتیجه مشروع و شفاف این پروسه را قبول میکند، حکومت مشروع و قانونی روی کار میآید و وطن گل و گلزار میشود؛ اما متاسفانه این گونه نشد. علیرغم رفت و آمدها و میانجیگریهای جان کری میان هر دو دسته انتخاباتی و با وجود امضای اعلامیه مشترک که هردو نامزد به حل جنجالهای سیاسی شان تعهد کردهاند، هنوز هم دو تیم انتخاباتی در اوج تنش و جنجال به سر میبرند. در حالیکه روند ابطال آرا شروع شده و قرار است با ختم این پروسه در دوم سپتامبر نتیجهی نهایی بررسی و بازشماری آرا اعلام شود؛ دسته انتخاباتی اصلاحات و همگرایی با طرح خواستهای تازهای در خصوص روند ابطال آرا، تهدید کردهاند که اگر تا امروز (چهارشنبه) به تمام خواستههای این تیم پاسخ مثبت داده نشود، روند انتخابات را تحریم میکنند. با شروع روند ابطال آرا، تیم انتخاباتی تحول و تداوم نیز از چگونگی این روند ابراز نگرانی و ناراحتی کرده بود.
مهمترین اصل در بن بست انتخاباتی، توافق واقعی هر دو ستاد انتخاباتی و حل مساله تقسیم قدرت است. هر یک از دو تیم انتخاباتی در ابتدا به کسب انحصاری قدرت و یا حداقل سهم قابل توجه از قدرت سیاسی میاندیشند. رهبران، سخنگویان و اعضای هر دو ستاد انتخاباتی به کمتر از رفتن به ارگ و قبضه کردن انحصاری قدرت سیاسی نمیاندیشند. دیدگاه مطلق آنها به پیروزی در انتخابات و حرص قدرتطلبی در آنها رسیدن به تفاهم سیاسی را دشوار و این مسیر را پر اصطکاک کرده است. همین امر سبب ناشکیبایی و عدم ظرفیت پذیرش شکست در سیاستمداران ما شده است. از اینرو تا زمانیکه هردو ستاد انتخاباتی به یک تفاهم محکم و استوار دست نیابد، مسالهی تقسیم قدرت با تمامی ابعاد و زوایای آن به صورت کامل حل نشود، مفاهیم کلیدی در متن اعلامیه مشترک نظیر پست ریاست اجرایی، «حکومت وحدت ملی» و «صدارتی شدن یا نشدن نظام» و دیگر مفاهیم کلیدی این سند تعریف و روشن نشود، جنجال و اختلاف تیمهای انتخاباتی باقی خواهد بود و راه رسیدن به تفاهم سیاسی میان هر دو دسته انتخاباتی سخت و ناممکن است.
همراهی و عدم همراهی دستههای انتخاباتی در پروسهی بازشماری آرا بیش از این که مرتبط با نظریات تخنیکی و روند فنی بازشماری باشد، وابسته به نوع جایگاه آنها در این پروسه است. یعنی تا زمانیکه روند بازشماری آرا طبق میل تیمهای انتخاباتی به پیش میرود، آنها پروسه را همراهی میکنند؛ اما همینکه در نتیجه بازشماری و بررسی آرا موقف و موقعیت آنها تضعیف و روال بازشماری آرا طبق میل و منافع آنها به پیش نرود، با دلایل منطقی و غیر منطقی از پروسه پا پس کشیده و روند را تحریم میکنند. این رویه اکنون به تاکتیک سیاسی تیمهای انتخاباتی در بازی انتخاباتی تبدیل شده و آنها هر از چندگاهی با ایجاد سر و صدا و جنجالها در پروسه، در تلاش کسب امتیازات بیشتر از سوی تیم رقیب و میانجیگران بینالمللی شده است.
دستههای انتخاباتی باید این تاکتیک را کنار نهاده و به مصلحت کشور و اوضاع زندگی مردم فکر کنند. بیش از پنج ماه جنجالهای انتخاباتی مردم را خسته کرده و تاثیرات منفی را روی زندگی مردم و اقتصاد کشور وارد کرده است. هردو تیم انتخاباتی باید صادقانه پروسهی بازشماری آرا را تکمیل کرده و اجازه دهند با تکمیل این پروسه جنجالهای انتخاباتی ختم شده و کشور به حالت عادیاش برگردد. مردم بیش از این تاب و توان تحمل بحران انتخابات را ندارد.