حی علی‌‌الماتم‌شریکی

ولسوالی یحیی‌خیل ولایت پکتیکا هنوز هم می‌لرزد و گوش‌هایش جینگس می‌کنند. هنوز دود انتحار به عرش نرسیده (مقامات می‌گویند، یک تعداد بادهای پدرنالد مانع رسیدن هرچه زودتر دود به عرش می‌شوند)، اما اجساد تکه تکه‌ی انسان‌‌های یحیی‌خیل جمع و دفن شده‌اند. زخمیان به کابل رسیده‌اند و گفته می‌شود به قدری به کابل رسیده که در شفاخانه‌ها جای نیست. خانواده‌های شهدا قبول کرده‌اند که عزیزان‌شان کوچ کرده و هرگز برنخواهند گشت و این را نیز می‌دانند که ممکن است همین چند روز دیگر، یحیی‌خیل بار دیگر از خون سرخ شود. آدم ضایع شود و یک‌بار دیگر هلی‌کوپتر‌های دولتی بیایند و زخمیان را به کابل انتقال بدهند. با تمام این‌ها، گفته می‌شود که تصمیم‌های خوبی برای ولسوالی یحیی‌خیل گرفته شده. یکی از آن تصمیم‌های خوب، این است که قرار است سرک این ولسوالی به‌زودی پخته شود. علت این تصمیم فوری این است که گفته می‌شود، یک تعداد زیاد مقام‌ها مایل اند شخصاً به این ولسوالی بروند، با خانواده‌های ماتم‌رسیده، ماتم‌شریکی کنند. هرچند تعداد دقیق داوطلبان غم‌شریکی مدل بالای دولتی معلوم نیست، اما گفته می‌شود که قبلاً از خانواده‌های ماتم رسیده‌ی پکتیکا خواهش شده که قالین بخرند. عرف معمول این است که وقتی مقام‌ بلندبالای دولتی عزم را جزم می‌کند و برای دیدار با خانواده‌‌ای راهی می‌شود، باید آن خانواده، خانه‌ی خویش را قالین فرش کند. ورنه طبع غم‌شریکی مقامات دچار نوسانات عاطفی می‌شو‌د و آن‌طور که باید، نمی‌شود غم‌شریکی بفرمایند.

گفته می‌شود که اقدامات لازم برای رفتن به پکتیکا آغاز شده، در اخیر به یکی از مقامات جایزه هم داده می‌شود. این‌که جایزه چیست، من نمی‌دانم؛ چون جزئیاتش هنوز فاش نشده؛ اما در مورد اقدامات مقداری از جزئیات بیرون شده‌اند. گفته می‌شود که مقام‌ها کفش‌های خویش را آماده کرده و حتا برای این سفر، کفش نو هم خریده‌اند. از رسانه‌ها هم دعوت شده که جریان ماتم‌شریکی عالی‌جنابان را به‌صورت زنده و همه‌جانبه پوشش بدهند. دولت قول داده که سر گور آن عده از هم‌وطنان ما که در انتحاری اخیر شهید شده‌اند، بروند و دعا بخوانند و از تمام رسانه‌های دعوت شده، خواهش کرده که اگر ما سر گور آن‌ها بی‌اختیار شدیم و خندیدیم، لطفاً عکس و ویدیوی ما را به فیس‌بوک ندهید که این شبکه‌ی عالم‌تباه نه سیر می‌ماند به آدم، نه پیاز! این‌جاست که آدم به وجد می‌آید و به اندازه‌ی کافی دلیل پیدا می‌کند که به آینده‌ی کشور امیدوار باشد. به یقین که ما در مسیر پیشرفت قرار داریم. این‌که آهسته قدم بر‌می‌داریم، از روی ناچاری است. شاید یک عده که طبیعت مقام‌ورز ندارند، فکر کنند که کار دولت یا بهتر است بگویم کار مقام‌های دولتی، ماتم‌‌شریکی نیست، بلکه جلوگیری از حادثه‌ها و واقعه‌های ماتم‌زاست. خدمت این عزیزان عرض کنم که دست از انحراف بردارید و بیایید با خود فکر کنید که چه فکر می‌کنید؟ واقعاً کار این دولت‌مردانی‌ که ما می‌شناسیم، جلوگیری از واقعه‌ها و حادثه‌های ماتم‌زاست؟ یک کمی واقع‌بینانه بیاندیشیم. نیست، بخدا نیست! مگر آدم دیوانه باشد که چنین فکر کند. من که شخصاً به این باور رسیده‌ام که ما در اشتباهیم. دولت‌مردان همیشه در مسیر درست قرار داشته‌اند، از این به بعد هم خواهند داشت. پس دست از انحراف بردارید. من خودم قبلاً یک منحرف بودم و به رفتن وزیر تحصیلات عالی و رییس اجرایی‌ با کفش‌های مبارک‌شان به خانه‌ی قدسیه اعتراض کردم؛ اما به لطف یک عده‌ی شدیداً انسان‌های بزرگوار، دریافتم که مقام‌ها حق دارند به عرف معمول و پسندیده‌ی مردم بی‌احترامی بکنند و حالا که هدایت شده‌ام، حتا به بعضی از مقام‌‌های دولتی اجازه می‌دهم که بروند و به‌پای زخمی و استخوان‌های خرد‌ شده‌ی زخمیان پکتیکا لگد بزنند. اجازه بدهید کمی از شدت هدایت خویش بکاهم، بگویم که نه، خیر است این‌بار بگذارید مقام‌ها کمی از مقام خویش بکاهند و لگد نزنند.

لشکر‌کشی عنقریب آغاز خواهد شد، هرچند که قبلاً افتتاح شده و باید افتخار کنیم که ما هر‌نوع مقام ماتم‌شریک در دولت خویش داریم: ماتم‌شریک چالاک، ماتم‌شریک مختار، ماتم‌شریک بخشنده، ماتم‌شریک مجبور، ماتم‌شریکی که هنوز ماتم‌شریکی نکرده، مثل آقای دانش (خدا مرا هدایت کند؛ چون نمی‌دانم چرا ایشان در مسابقه‌ی ماتم‌شریکی شرکت نمی‌کند)، ماتم‌شریک خدا‌زده (به فعالان مدنی ماتم‌شریک خدا زده گفته می‌شود)، ماتم‌شریکی که مثل شماره‌های اتصالات به دلیل ارائه‌ی خدمات عالی غیر‌قابل‌ دسترس است و از فیس‌بوک غم‌شریکی می‌نماید (مثل خود بنده) و و و‌ و‌‌ ‌و و هزاران نوع ماتم‌شریک دیگر. پس شما نیز اگر فکر می‌کنید که مقام بدن‌تان بالا است، یا در آینده‌های نزدیک بالا می‌شود، بشتابید و در ماتم‌شریکی‌ها شرکت نمایید. نگران شلوغی نباشید؛ چون اگر دیده شود که تعداد ماتم‌شریکان کشور زیاد شده، به حول و قوه‌ی الهی یک کمیسیون برای ثبت نام ماتم‌شریکان بعد از انتحار ایجاد خواهد شد. خدمت آن عده که هنوز تجربه‌ی ماتم‌شریکی ندارند، عرض شود که پکتیکا بهترین فرصت برای آغاز ماتم‌شریکی‌های آینده می‌باشد؛ چون مردم پکتیکا به قدری مهربان اند که با تمام ماتم‌شریکان نابلد، مدارا بکنند.