نویسنده: سیمور هرش
برگردان: جواد زاولستانی
منبع: London Review of Books
مجتمعی که بن لادن در آن زندگی میکرد، از اکادمی نظامی پاکستان (Pakistan Military Academy) کمتر از دو مایل فاصله داشت و مرکز فرماندهی یک کندک رزمی ارتش پاکستان از آن در حدود یک مایل فاصله داشت. ایبتآباد با هلیکوپتر از تربله غازی، یکی از پایگاههای مهم عملیاتهای مخفی آیاسآی، و از مکانی که در آنجا نگهبانان زرادخانهی هستهای پاکستان آموزش میبینند، کمتر از 15 دقیقه فاصله دارد. مقام بازنشستهی سیا گفت که «به خاطر غازی بود که آیاسآی اسامه بن لادن را در ایبتآباد جا داده بود تا او را زیر نظارت مداوم نگهدارد.»
در این مرحلهی نخستین، خطرها برای اوباما فراوان بود، به ویژه، به این خاطر که این نوع عملیاتها یک پیشینهی پردردسر داشت و آن تلاش ناکام برای نجات گروگانهای امریکایی در سال 1980 در تهران بود. این ناکامی یکی از دلایل شکست جیمی کارتر در برابر رونالد ریگان بود. این مقام بازنشسته گفت که نگرانی اوباما، واقعبینانه بود. «آیا بن لادن گاهی آنجا بوده؟ آیا تمام داستان فقط ساختهی نیرنگبازیهای پاکستان نبود؟ در صورت شکست، با عواقب سیاسی منفی آن چگونه میشد کنار آمد؟ گذشته از همه، چنانکه آن مقام بازنشسته گفت:«اگر این مأموریت ناکام میشد، اوباما یک جیمی کارتر سیاه بود و داستان او برای دوباره انتخاب شدن، تمامشده بود.»
پس از اینکه ثابت شد که ایالات متحده فرد مورد هدف را یافته است، اوباما مضطرب و بیمناک بود. ثبوت این ادعا، دی. ان.اِ (DNA) بن لادن بود. برنامهریزان این مأموریت از کیانی و پاشا کمک خواستند و آنها از عزیز خواستند که نمونه]ی دی.ان اِ بن لادن[ را به دست آورد. خیلی زود پس از حمله، رسانهها دریافتند که عزیز در یک خانه در نزدیکی مجتمع بن لادن زندگی میکرده است. گزارشگران محلی نام او را بر یک لوحهی دروازه به زبان اردو یافتند. مقامهای پاکستانی هر گونه ارتباط عزیز با بن لادن را انکار کردند، اما، مقام بازنشستهی سیا گفت که از جایزهی 25 ملیون دالری به خاطر گرفتار کردن بن لادن، سهمی به عزیز نیز داده شد، چون، این نمونهی دی.ان.اِ (DNA) بود که کاملا نشان میداد بن لادن در ایبتآباد است. ( بعدا عزیز در اعترافاتش به کمیسیون پاکستانی تحقیق دربارهی قتل بن لادن، گفته بود که او شاهد حمله بر ایبتآباد بود اما نمیدانست که بن لادن در آن مجتمع زندگی میکند و افسر مافوق او به او دستور داده بود که از صحنه خود را دور نگهدارد.)
چانهزنی بر سر چگونگی اجرای این مأموریت ادامه یافت. مقام بازنشستهی سیا گفت:«کیانی سر انجام به ما بلی گفت، اما گفت که شما نمیتوانید از یک نیروی بزرگ برای حمله استفاده کنید. شما باید با خاموشی بیایید. و شما باید او را بکشید، در غیر آن هیچ معاملهای در کار نخواهد بود.» تا آخر ماه جنوری 2011 توافقها نهایی شد و فرماندهی مشترک عملیاتهای خاص (Joint Special Operations Command) فهرستی از سوالها را تهیه کرد تا پاکستانیها به آن پاسخ گویند:«چطور مطمئن باشیم که از بیرون دخالتی صورت نمیگیرد؟ چه ]سدهای[ دفاعی در داخل ساختمان وجود دارد و ابعاد آنها چند است؟ اتاقهای بن لادن کجایند و اندازهی دقیق آنها چند است؟ هر راهپله چند پله دارد؟ دروازههای اتاق بن لادن کدامهایند؟ آیا دروازهها استحکام نکلی هم دارد؟ ضخامت دروازهها چقدر است؟» پاکستانیها موافقت کردند که یک گروه چهارنفری امریکایی برای برقراری ارتباط و هماهنگی برای این حمله در تربله غازی یک دفتر باز کنند. این چهار نفر متشکل از یک فرد از تیم عملیات خاص نیروی دریایی، یک افسر سیا و دو متخصص ارتباطات بودند. در آن زمان، نظامیان امریکایی یک مجتمع مصنوعی شبیه مجتمع بن لادن را ساخته بودند و نیروهای ویژه در آن حمله را تمرین میکردند.
به قول مقام بازنشستهی سیا، ایالات متحده کمکها به پاکستان را قطع کرد تا «شیر آب را بسته کرده باشد.» تحویل دادن 18 هواپیمای جنگی F-16 به تاخیر افتاد و پرداخت پولهای زیرمیزی به رهبران ارشد آیاسآی متوقف گردید. در ماه اپریل 2011 پاشا با رییس سیا، لیون پانتا، در مرکز سیا دیدار کرد. این مقام بازنشسته گفت که «پاشا تعهد گرفت که ایالات متحده پرداخت کمکهایش را از سر بگیرد و ما تضمین گرفتیم که در جریان این مأموریت هیچ مخالفتی از سوی پاکستان صورت نگیرد. پاشا نیز، اصرار کرد که واشنگتن شکایت از پاکستان را دربارهی عدم همکاری در جنگ علیه تروریزم پایان بخشد.» در یک مورد در بهار سال 2011، پاشا با صراحت دلیل مخفی نگهداشتن دستگیری بن لادن را و اینکه چرا مخفی ماندن نقش آیاسآی در این ماجرا حتمیست به امریکاییها توضیح داده بود. بر اساس گفتههای این مقام بازنشسته، پاشا گفته بود:«برای در دست داشتن کلید کنترل القاعده و طالبان، ما نیاز به یک گروگان داشتیم.» مقام بازنشستهی سیا گفت: « آیاسآی بن لادن را مانند اهرم فشار در برابر فعالیتهای القاعده و طالبان در داخل افغانستان و پاکستان استفاده میکرد. آنان به رهبری طالبان و القاعده فهمانده بودند که اگر عملیاتهای شان در برابر منافع آیاسآی قرار بگیرند، آنان بن لادن را به ما ]ایالات متحده[ خواهند سپرد. به این دلیل اگر آشکار میشد که پاکستانیها در به دام انداختن بن لادن در ایبتآباد با ما همکاری کرده اند، پاکستان باید قیمت گزافی میپرداخت.»