صلح با طالبان و حفظ دست‌آوردهای سیزده سال اخیر

دولت افغانستان برای مذاکرات صلح با طالبان آمادگی گرفته و طالبان نیز افرادشان را برای پیش‌برد گفت‌وگوی صلح با نمایندگان حکومت افغانستان، مشخص کرده‌اند. قرار است مذاکرات میان طالبان و نمایندگان حکومت در این نزدیکی‌ها آغاز شود. هر باری که سخن از صلح با طالبان به میان آمده است، این نگرانی در میان مردم، جوانان و زنان به وجود آمده که مبادا دست‌آوردهای سیزده سال اخیر؛ چون آزادی‌های اجتماعی، دفاع از حقوق زنان و آزادی‌ بیان نادیده گرفته شوند و طالبان خواست‌‎هایی را به دولت بقولانند که این دست‌آوردها را قربانی کنند.

مهم‌ترین دست‌آورد سیزده سال اخیر، سروسامان گرفتن نظام سیاسی (دولت) و به وجود آمدن فضای باز و حمایت دولت از ارزش‌های جدید می‌باشند که با راه یافتن این دست‌آوردها به زندگی مردم، زمینه‌های تغییرات اجتماعی در جامعه تقویت یافته‌اند. هرچه نشانه‌های پیشرفت و تغییر را در جامعه مشاهده می‌کنیم، ناشی از همین دست‌آورها اند.

طالبان بر اساس تلقی‌ای که از مذهب دارند، با ارزش‌های جدید مخالف اند. این گروه در دوره‌ی حاکمیتش به زنان اجازه نمی‌دادند که تحصیل کنند و قیودات سختی را در جامعه وضع می‌کردند. هم‌چنان آن‌ها نسبت به اقلیت‌های مذهبی برخورد سخت‌گیرانه داشتند. زنان در دوره‌ی حاکمیت طالبان از حقوق اجتماعی‌شان محروم بودند. بعد از سرنگونی حاکمیت طالبان، این محدودیت برچیده شد. مردم فرصت این را پیدا کردند تا در یک فضا و شرایط باز‌تر قرار بگیرند و برای رشد زندگی، تلاش نمایند.

پیش از این، هرباری که مذاکرات صلح با طالبان صورت گرفته، نقش زنان در ترکیب اعضای مذاکره‌کننده نادیده گرفته شده است. مذاکراتی که از سال 2005 تاکنون انجام گرفته، تنها در دو مورد یک زن در ترکیب هیأت صلح شامل بوده‌ و در گفت‌وگوهای دیگر، زنان در ترکیب مذاکره‌کنندگان صلح‌ با طالبان، شامل نبوده‌اند.

برای این‌که بار دیگر شرایط سخت دوره‌ی طالبان تکرار نشود، لازم است که رهبری دولت در مذاکرات صلح با طالبان، دست‌آورهای سیزده سال اخیر را نادیده نگیرد و محور توافقاتش را تأمین امنیت و حفظ دست‌آورهای جدید قرار دهد. یکی از الزام‌هایی که باید حکومت در روند مذاکرات صلح‌ مد‌نظر بگیرد، این است که در ترکیب هیأت مذاکره‌کننده با طالبان، نمایندگانی از جامعه‌ی مدنی، زنان و جوانان را شامل بسازد تا آنچه از نتیجه‌ی مذاکرات صلح با طالبان به دست می‌آید، برای همه قابل قبول باشد و دست‌آوردهای سیزده سال اخیر به خطر نیفتند.

هر وقتی ‌که پای مذاکرات صلح به میان آمده‌، طالبان خروج نیروهای خارجی و تغییر قانون اساسی را به عنوان پیش‌شرط‌های‌شان برای گفت‌وگوی صلح با دولت مطرح کرده‌اند. طالبان در این مدت چه در موضع‌گیرهای سیاسی و چه در برخوردهای نظامی، نسبت به دست‌آوردهای جدید دید خصمانه داشته و به طور جدی و قاطعانه گفته‌اند که قانون اساسی را نمی‌پذیرند.

دفاع از حاکمیت مردم، نفی تبغیض قومی و جنسی و آزادی بیان، نکات مهم و ارزش‌مندی هستند که در قانون اساسی کنونی آمده و باعث شده که نظام سیاسی (دولت) نسبت به آن متعهد باشد و بانی بیدادگری، تبعیض و سرکوب صدای اعتراض و روشنگری در جامعه قرار نگیرد.

ارزش‌هایی که در قانون اساسی آمده‌اند، به خاطری باید حمایت شوند که پذیرش آن ارزش‌ها می‌تواند معضلات ریشه‌دار تاریخی و اجتماعی افغانستان را حل کند و زمینه‌ی هم‌دیگر‌پذیری و انسانی‌شدن روابط میان شهروندان این سرزمین را تقویت کند و نیز کمک می‌کند که فرهنگ استبدادی در جامعه تغضیف شود.

تاریخ افغانستان حکایت‌گر این واقعیت است. ریشه‌ی اصلی جنگ و تنش‌های اجتماعی در این سرزمین، وجود حاکمیت‌های مستبد، فرهنگ و مناسبات قبیله‌ای بوده است و حاکمیت‌ها با گرایش برتری‌خواهی‌های قبیله‌ای که داشته‌اند، نابرابری‌های اجتماعی را در جامعه به اشکال گوناگون تقویت کرده‌اند. حاکمیت‌ها، به جای این‌که نقش ترقی‌دهنده را در جامعه ایفا کرده باشند، به عنوان عامل سرکوب و بانی نابرابری‌های اجتماعی عمل کرده‌‌ و نتوانسته‌اند زمینه‌ی ترقی و پیشرفت را جامعه فراهم کنند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *