شهریار فرهمند
رییس خدایداد، سردستهی بزرگترین باند آدمربایی و دزدان مسلح پس از یک عملیات سی و شش ساعتهی نیروهای امنیتی در کابل بازداشت شد. اکنون که وی بازداشت شده است، مهمترین مسئله، چگونگی محاکمهی وی است. اینکه نهادهای عدلی و قضایی چگونه از پس این آزمون برمیآید و آیا شاهد محاکمهی علنی و سریع وی خواهیم بود یا پروندهی وی نیز مثل دهها و صدها پروندهی مشابه در فرایندهای پوسیده و گردابهای فساد اداری و رشوهخواری نهادهای عدلی و قضایی فراموش خواهد شد؟ دستگیری رییس خدایداد یک دستآورد بزرگ برای نیروهای امنیتی افغانستان است. مسئولان امنیت ملی با توجه به شناختی که از او دارند، وی را بزرگترین و بیرحمترین جنایتکار تاریخ معاصر افغانستان خوانده که دستگیری وی حاصل برنامههای پیچیدهی کشفی و نظامی بوده است. او دهها شبکهی خرد و بزرگ آدمربایان و دزدان مسلح را در سراسر افغانستان رهبری کرده است و بهخاطر ارتکاب جنایتهای زیاد، تحت تعقیب پولیس بینالمللی نیز بوده است.
این در حالی است که چند ماه پیش، حبیب اِستالف، یکی دیگر از سردستههای باند آدمربایی از سوی نیروهای امنیتی دستگیر گردید. حبیب استالف پیش از این نیز چندین بار به جرم آدمربایی، قتل و سرقتهای مسلحانه از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شده بود، ولی از زندان فرار کرده بود. با اینکه در آن زمان نهادهای عدلی و قضایی از پیگیری جدی پروندهی وی خبر داده بودند؛ اما تا کنون، با گذشت چندین ماه از دستگیری وی، کسی نمیداند که پروندهی وی به کجا رسید و اینکه اصلا حبیب استالف هنوز در زندان است یا باز هم از زندان رها گردیده است.
تلاشهای نیروهای امنیتی در بازداشت سردستههای باندهای جنایتکاران و تخریب شبکههای آنها قابل قدر است. آنها ثابت کردهاند که در مبارزه با جنایتکاران از مهارت و توان کافی برخوردار بوده و قادر به تأمین امنیت در سراسر کشور اند. تواناییهای نیروهای امنیتی در عرصهی کشف جرم و عملیاتهای اوپراتیفی بازداشت مجرمان، محسوس و درخشنده است و میشود این مهارتها را با کشورهای منطقه مقایسه کرد. آنها در این زمینه از آخرین تکنیکها برخوردار بوده و امکانات کافی را نیز در اختیار دارند. بازداشت عاملان جنایت پغمان در زمان اندک و از جاهای مختلف و اکنون بازداشت رییس خدایداد که پولیس بینالملل و کشورهای منطقه سالها در پی دستگیریاش بود، نشاندهندهی توانایی نیروهای امنیتی افغانستان است. این اقدامات مردم را نسبت به تواناییهای آنها بیشتر امیدوار کرده است. اما پای نهادهای عدلی و قضایی در محاکمهی جنایتکاران و بررسی عادلانهی پروندههای جرم و جنایت، هنوز میلنگد. دهها و صدها پروندهی اختطاف، قتل و سرقتهای مسلحانه که از سوی نیروهای امنیتی به نهادهای عدلی و قضایی سپرده شدهاند، در فرایندهای پوسیده و بیثمر قضایی آنها فراموش گردیده و هیچکسی از دهها و صدها جنایتکار بزرگ و خطرناک که از سوی نیروهای امنیتی دستگیر گردیده بودند، چیزی نمیداند. برخی از این جنایتکاران با استفاده از گردابهای فساد و رشوهستانی در نهادهای عدلی و قضایی، موفق به رهایی گردیده و برخی دیگر نیز به دلیل ناکارآمدی این نهادها هنوز هم محاکمه نگردیده و پروندههای آنها فراموش گردیدهاند.
اکنون نهادهای عدلی و قضایی در معرض آزمون بزرگی قرار دارند. آنها در قضیهی پغمان تا این مرحله را خوب و سریع عمل کردهاند. انتظار میرود که در خصوص پروندهی رییس خدایداد نیز اینگونه جدی و سریع عمل کنند؛ چون این پرونده کمتر از قضیهی پغمان نیست. شبکههای مرتبط به وی و حامیان او در درون و بیرون نظام بهزودی برای رهایی وی دست بهکار خواهند شد و تلاش خواهند کرد، او را از زندان آزاد کنند. شبکهی قدرتمند و گستردهی رییس خدایداد به احتمال زیاد حامیان یا شرکایی در درون نظام نیز دارد و این ترس وجود دارد که با نفوذ در دستگاههای عدلی و قضایی، پروندهی وی را مختومه اعلان کرده و خودش را آزاد نمایند. دادستانی و دادگاه عالی در محاکمهی وی نباید درنگ کنند و با محاکمهی عادلانه، اعتماد مردم افغانستان را جلب کرده و از این آزمون پیروز بیرون آیند.