وضعیت نامطلوب امنیتی و اعلام جنگ با پاکستان

فرهاد خراسانی

دیروز مجلس نمایندگان مسئولان امنیتی را به‌خاطر افزایش دامنه‌ی نا‌امنی در کشور و نیز تهدید مداخله‌ی نظامی پاکستان، به مجلس فراخواند. مسئولان امنیتی در این جلسه به سوال‌های نمایندگان پاسخ گفتند. وزیر دفاع گفت که یکی از علت‌های افزایش نا‌امنی و حملات تروریستی این است که حملات هراس‌افگنانه‌ی مخالفان بیش‌تر شده و حملات مخالفان از خارج کشور سازمان‌دهی می‌شوند. هم‌چنین حسام‌الدین حسام، سر‌پرست معاونیت امنیت ملی در مورد افزایش تحرکات طالبان در این مجلس گفت که اخیرا مخالفان مسلح عملیات خود را در و‌لایت‌های شرقی (‌کنر و نورستان) و در شمال‌شرق در ولایت بدخشان و نیز در جنوب در ولایت هلمند متمرکز نموده‌اند و این نشان می‌دهد که مخالفان اهداف جدیدی دارند و می‌خواهند که ناآرا‌می ‌را در شمال کشور افزایش دهند، تا زمینه‌ی نفوذ خویش را در آسیای میانه گسترش دهند. این نگرانی‌ها در حالی در مورد افزایش ناامنی‌ها از سوی مسئولان امنیتی مطرح می‌شوند که پاکستان از شروع سال جاری مداخله‌ی خویش را در امور کشور افزایش داده است و به گفته‌ی مسئولان امنیتی، از طالبان به‌طور مستقیم حمایت می‌کند و در خط جنگی در صف طالبان نیروهای نظامی پاکستانی و طالبان پاکستانی وجود دارند. اخیراً دولت پاکستان راکت‌پراکنی به خاک کشور را در ولایت کنر افزایش داده است. هم‌چنان رهبر طالبان پنجابی گفته که پس از این فعالیت‌های جنگی خویش در خاک افغانستان متمرکز می‌سازد. همه‌ی این اقدامات پاکستان و تحرکات طالبان افغانی و طالبان پاکستانی نشان می‌دهند، وضعیت امنیتی مطلوب نیست.

با این همه، وزیر داخله در جلسه‌ی دیروزی نشست مجلس نمایندگان از مقابله‌ی همانند با پاکستان سخن گفت. وی گفت، نیروهای امنیتی آمادگی کامل دارند که با پاکستان مقابله‌ی نظامی کنند. سوال این است با در نظرداشت وضعیت شکننده‌ی امنیتی، اعلام جنگ با پاکستان می‌تواند مداخله‌ی نظامی پاکستان را متوقف سازد؟ و آیا کشور ما توان مقابله‌ی نظامی با کشوری که دارای ارتش مجهز است و با سلاح هسته‌ی مجهز می‌باشد را دارد؟

نکته‌ی مهمی که در این مورد قابل تأمل است، این است که باید پرسیده شود، مقصر اصلی کیست؟ و بر اثر کدام اشتباه‌ها وضعیت امنیتی کشور خراب شد‌ه و پاکستان مداخله‌ی خویش در امور افغانستان را بیش‌تر ساخته است و به گونه‌ی مستقیم و علنی طالبان را حمایت می‌کند‌؟

همه می‌دانیم که بعد از حمله‌ی نظامی امریکا و تشکیل دولت جدید، توان طالبان در برابر نیرو‌‌های مبارزه با تروریزم و دولت روز‌به‌روز کاهش یافته بود و هسته‌های سازمان‌دهی این گروه در داخل کشور از بین رفته بودند و به خاک پاکستان انتقال یافتند. این خطر متصور بود که پاکستان دوباره این گروه را تجهیز کرده و برای توان‌مند شدن و قدرت‌یابی مجدد آن سرمایه‌گذاری نماید. به این خاطر بود‌ که پاکستان به رهبران طالبان در خاکش پناه داد و با حمایت‌های نظامی و سیاسی این گروه را تقویت نمود و اکنون که وضعیت سیاسی کشور شکننده است، به گونه‌ی علنی از طالبان حمایت‌‌ نظامی می‌کند. لازم و منطقی بود که دولت و نیروهای مبارزه با تروریزم برای سرکوب نهایی طالبان برنامه‌ی روشن و مشخصی را دنبال می‌کردند. کاری که نیروهای مبارزه با تروریزم و رهبری دولت به آن توجه نکرد و تنها روی‌کرد تدافعی را در برابر طالبان اتخاذ نمودند و حتا حامد کرزی در بسا موارد، مانند عدم امضای پیمان امنیتی با امریکا و آزاد‌سازی فرماندهان خطر‌ناک طالبان از زندان و منع استفاده‌ی سلاح‌های سنگین در جنگ از سوی نیروی‌های امنیتی و دفاعی، عملا در حمایت از طالبان نقش بازی کرد. این اشتباهات باعث شدند که طالبان روز‌به‌روز قوی‌تر شوند و کانون‌های سازمان‌دهی و رهبری این گروه در داخل کشور قدرت یابند و متمرکز شوند. حال ثمره‌ی این اشتباه‌ها این است که از طرفی طالبان قوی‌تر شده‌اند و از جانب دیگر، مداخله‌ی نظامی پاکستان به گونه‌ی صریح صورت می‌گیرد و پاکستان با حمایت گروه‌های تروریستی عملا در یک رو‌یا‌رویی مستقیم نظامی با نیروهای نظامی و امنیتی کشور قرار دارد.

در چنین شرایط، اعلام جنگ با پاکستان نه تنها نمی‌تواند وضعیت امنیتی را بهبود بخشد، بل‌که باعث می‌شود که دخالت نظامی پاکستان را بیش‌تر از گذشته تشدید کند. لازم و منطقی است که رهبری دولت و سیاسیون کشور در قدم اول تلاش نمایند که جنجال‌های انتخاباتی پایان یابند و حکومت آینده را تشکیل دهند و از جانب دیگر، با تدابیر و راه‌کار‌های مناسب، کوشش نمایند که از قدرت‌یابی روز‌افزون طالبان جلوگیری کنند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *