قرارداد ساخت یک مرکز بزرگ آموزشهای اسلامی تحت نام «ملک عبدالله» با هزینهی یکصد میلیون دالر میان عربستان سعودی و وزارت حج و اوقاف به امضا رسیده است. این مرکز آموزشهای اسلامی با مساحت ۱۱۹ هزار متر مربع که دارای خوابگاهی با ظرفیت 5000 دانشجو، مسجد بزرگ و ورزشگاه است، ساخته میشود. تفاهمنامهی ساخت این مرکز دو سال پیش میان وزارت حج و اوقاف و عربستان سعودی به امضا رسیده بود. عربستان سعودی و وزارت حج و اوقاف هدف از ایجاد این مرکز را ساختن بدیلی برای مدارس و آموزشگاههای تندروانهی اسلامی گفتهاند و افزودهاند، در این مرکز تندروی اسلامی نه، بلکه «اسلام معتدل» تدریس میشود و میخواهند با ساختن این مرکز، جلو جذب دانشجویان مذهبی را در مدارس افراطگرایی مذهبی بگیرند. دولت عربستان گفته است که برای ساختن این مرکز، چک سفید امضا میکند. محمد یوسف نیازی، سرپرست وزارت حج و اوقاف در مورد چکونگی مدیریت این مرکز گفته است، این مرکز توسط هیأت متشکل از دو کشور عربستان سعودی و افغانستان به ریاست وزارت حج و اوقاف پیش برده میشود و مضامین درسی آن نیز تحت نظارت وزارت حج و اوقاف انتخاب و مشخص میشود و کار ساخت آن تا دو یا سه سال دیگر تکمیل میگردد.
ساخت مدارس و آموزشهای علمی یا مذهبی یک امر نیکو است. اما در مورد اینکه گفتهاند، این مرکز به هدف ترویج دیدگاه اسلام متعدل ساخته میشود و عربستان سعودی به این هدف آن را تمویل میکند، سوالهای زیادی وجود دارند. یکی از سوالها این است:
دولت عربستان سعودی چرا برای ساخت این مرکز چک سفید امضا میکند؟
دولت عربستان سعودی بهخاطری برای ساخت این مرکز چک سفید امضا میکند که سیاست مذهبی برایش میتواند نفوذ سیاسی و سیانت عربی را در منطقه به ارمغان آورد و افغانستان که اکثریت ساکنان آن مسلمان میباشند، از نظر فرهنگی زمینهی مناسبی برای تطبیق این هدف دارد و با تأسیس این مرکز، بهطور رسمی پای نفوذ مذهبی عربستان سعودی در افغانستان باز میشود و همانند نظام ولایت فقیه ایرانی که با سیاست مذهبی و گرم کردن بازار مذهبگرایی نفوذ سیاسی و مذهبی خویش را در افغانستان تقویت میکند، عربستان سعودی نیز از همین رویکرد استفاده میکند. عربستان سعودی پیش از اینکه برای اسلام معتدل سرمایهگزاری کند، برای اهداف بلندمدت خودش اندیشیده و طرح ریخته است. اینکه شعار میدهد، این مرکز را به پرورش تفکر اسلام متعدل مبدل میسازد، یک شعار فریبنده است. فریبنده بهخاطری که عربستان سعودی خود بانی اسلام افراطی در منطقه است و قوانین سختگیرانه و منافی ارزشهای جدید در آن کشور اعمال میشود و حتا زنان اجازهی رانندگی ندارند و حقوق پیروان سایر مذاهب اسلامی را نقض کرده و از فرقهگرایی حمایت میکند. با این وصف، چگونه میتواند پرچمدار اسلام معتدل باشد؟ بهراستی اگر عربستان سعودی خود را بانی اسلام معتدل میداند، چرا نتوانسته است در قلمروش به این هدف برسد که از دل آن وهابیت که یک فرقهی افراطی و منافی سنتها و ارزشهای اسلام متعدل میباشد، بهوجود میآید؟ همچنین این کشور طالبان را که یک گروه افراطی مذهبی میباشد، حمایت مالی و سیاسی میکند و در تأسیس آن نقش داشته است.
اشکال دیگر، متوجه دولت افغانستان میباشد؛ اینکه چرا اجازه میدهد عربستان سعودی مدیریت این مرکز اسلامی را به عهده بگیرد و تمامی بخشها و از جمله برنامههای درسی آن توسط نمایندگان آن کشور طرح و پیش برده شود؟ چرا مدیریت برنامههای آموزشی این مرکز در پرتو صلاحیتهای وزارت تحصیلات عالی کشور انجام نمیشود و سپردن صلاحیت نظارت و مدیریت این مرکز به وزارت حج و اوقاف، نادیده گرفتن صلاحیتهای قانونی وزارت تحصیلات عالی نیست؟ سوال دیگر این است که وزارت حج و اوقاف توانایی این را دارد که بتواند از برنامه و اینکه در آینده این مرکز به کانون افراطگرایی مذهبی مبدل نشود، نظارت کند؟
این پرسشها و اینکه رهبری دولت نسبت به خطر ترویج افراطگرایی مذهبی بیبرنامه میباشد و سیاست باز را نسبت به برنامهها و اهداف مذهبی کشورهای همسایه و منطقه اتخاذ کرده و نسبت به خطر گسترش افراطگرایی مذهبی در کشور کدام برنامهی مشخصی ندارد، به آدرس رهبری دولت مطرح است. توقع میرود که رهبری دولت نسبت به این نگرانیها توجه نماید و خطر افراطگرایی مذهبی را در جامعه جدی بگیرد.