یعقوب یسنا

جالب است دولت وحدت ملی و ریاست پاسپورت تصمیم گرفته‌اند فقط برای کسانی پاسپورت بدهند که نیازمندی جدی! معقول! و… به پاسپورت داشته باشند نه برای هرکس؛ یعنی برای واسطه دارها و اعضای خانواده مقامات حکومتی! درحالی که داشتن پاسپورت از اصل‌ها و ارزش‌های شهروندی است. این تصمیم را دولت برای جلوگیری از مهاجرت مردم گرفته است؛ اما کسانی که از این کشور می‌خواهند مهاجر شوند، قاچاق می‌روند و نیاز به پاسپورت ندارند. برای جلوگیری از مهاجرت و… دولت به فکر امنیت و کار و ایجاد شغل باید باشد؛ پاسپورت ندادن راه حل برای جلوگیری از مهاجرت نیست و خیلی هم خنده آور و مضحک است!
پدرم قصه می‌کرد که در یک دره، یک وقیقه (کلان مردم) بوده؛ یک روز گوساله سرش را داخل کدو شیر می‌اندازد (سابق مردم از کدو به جای سطل شیر دوشی استفاده می‌کرد) و سر گوساله داخل کدو بند می‌ماند؛ مردم می‌دوند و می‌روند پیش وقیقه و می‌گویند که چنین اتفاق افتاده است. وقیقه می‌گوید، سر گوساله را ببرید؛ سر گوساله را می‌برند و گوساله را می‌کشند. بازهم سر گوساله داخل کدو می‌ماند؛ مردم می‌گوید وقیقه صاحب، سر را چگونه از داخل کدو بکشیم؛ وقیقه می‌گوید این که مشکل ندارد، کدو را بشکنانید. کدو را می‌شکنانند و سر را بیرون می‌شود. هم گوساله کشته شد و کدو شکست! جالب این‌جاست که وقیقه می‌نشیند و گریه می‌کند و می‌گوید از آن روزی می‌ترسم که من نباشم و قوم من دچار مشکل شود و عقل رفع مشکل شان را نداشته باشد! مردم ناله می‌کند که وقیقه صاحب خدا سایه تان را از سر ما کم نکند، تو نباشی خاک به سر ما می‌شود! مقامات دولت ملی ما همان وقیقه است و ما مردم نیز همان قوم وقیقه استیم.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *