ماهها قبل، حتا پیش از آنکه 31 مسافر هزاره گروگان گرفته شود، مردم ولسوالی جاغوری از حضور گستردهی طالبان در مناطق اطراف ولسوالی جاغوری خبر دادند. این خبرها به گوش تمام مقامات مسئول، از جمله به گوش آقای اشرف غنی رسید. حکومت این مسئله را نادیده گرفت تا فاجعهی 31 مسافر هزاره اتفاق افتاد. حکومت ماهها از کنار این حادثه عبور کرد و هیچ اقدامی برای رهایی مسافرین گروگان گرفته شده نکرد، بیشرمانه سکوت کرد تا سرانجام مجبور به معامله با تروریستان شد. حکومت وابستگان تروریستان را رها کرد تا مسافرین بیگناه را نیمهدم نجات دهد.
تبادلهی اسرا به شکل بسیار مفتضحش انجام شد، اما تجمع طالبان و تروریستان در ولسوالیهای گیلان ولایت غزنی، ارغنداب ولایت زابل و ولسوالی خاک افغان هر روز بیشتر و بیشتر شد تا اینکه این اواخر حضور افراد منسوب به داعش نیز تثبیت شده است. بیتوجهی عمدی حکومت به قضایای گروگانگیری توسط طالبان، باعث افزایش گروگانگیری از مردم جاغوری شد. طالبان در دو مورد اخیر، زنان و کودکان را نیز گروگان بردند تا تراژیدی اسارت و سکوت حکومت کامل شود. گروگانگیری طالبان و سکوت عمدی دولت، باشندگان جاغوری را تا مرز نبرد با تروریستان پیش برد.
حالا افراد منسوب به داعش نیز به این بازیها علاوه شده. داعش نه تنها با مردم ولسوالی جاغوری مشکل دارد که با طالبان نیز مشکل دارد و چندی قبل، خبر توقف و توقیف موترهای حامل سلاح داعشیان بدست طالبان نیز به نشر رسید. به نقل از سایت خبری خاورمیانه، حتا ولسوال ارغنداب ولایت زابل گفته بود که متنفذین و بزرگان در صدد حل اختلاف میان داعش و طالب اند. در کنار این توقف و توقیف موترهای سلاح، یکی از رهبران محلی طالبان کشته شده و چند تن نیز به اسارت گرفته شده که به صورت قطع، کار افراد داعش است.
حکومت وحدت ملی که همیشه به دنبال گروگانگیری از مسافرین هزاره سکوت کرده بود، با شنیدن خبر اسارت چند تن از باشندگان مناطق پشتون نشین توسط افراد داعش و یا طالب، فوراً هیئت صلح شکل داده و به منطقه ارسال کرده است. سوال این است که چرا حکومت وحدت ملی اینقدر بیتوجه به اسیران هزاره و متوجه اسیران پشتون است؟ چرا به جای هیئت صلح، به جای مصالحهی ظاهری میان تروریستان و مردم جاغوری (که در اصل مصالحه میان طالب و داعش است)، بر پناهگاههای امن و چهارده سالهی تروریستان حمله نمیکند؟ مگر معاون سخنگوی رییس جمهور نگفته بود که ما با گروهی که مردم افغانستان را بکشد، مصالحه نمیکنیم؟ مگر طالبان اکثریت مسافرانی را که اسیر گرفتهاند، را نکشتهاند؟ پس مصالحه اینجا چه معنایی دارد؟
این نگاه غیرمسئولانه حکومت به تهدیدات علیه شهروندان و سکوت مغرضانهی شان به نفع تروریستان، حاکی از عدم تعهد مقامات بلندپایه و شخص رییس جمهور به وظایف قانونی شان است. هیئت صلحی که به منطقه فرستاده شده، ظاهراً برای جلوگیری از یک جنگ قومی رفتهاند اما حقیقت این است که پشتونها به اندازهی هزارهها از سوی داعش و طالب تهدید میشوند و عملاً میان قصاوت این گروههای تروریستی و سکوت ترسآلود حکومت میسوزند. نمایندهی حکومت در این ولسوالیها قابل نقد و تأملاند. بارها شنیدهایم که نیروهای امنیتی و دمودستگاه حکومت در فلانی جاها، روزها حکومتی و شبها طالباند. این مسئله اتهام صرف نیست، نیاز به توجه و بررسی دارد.
حکومت وحدت ملی نباید به این مصالحهی پوشالی دل ببندد. حتا اگر هیئت این حکومت موفق شود که از وقوع یک جنگ قومی جلوگیری کند، هیچگاهی نمیتواند تضمین کند که طالبان بار دیگر مسافرین را به اسارت نبرند و نکشند. هیچ تضمینی وجود ندارد که تا برگشت این هیئت به کابل، داعش بر جاغوری حمله نکند. فعل معقول این است که حکومت وحدت ملی از خر نگاههای قومی پایین آمده، بر فرمانداریهای طالبان و داعش حمله برده تا هم پشتونها و هزارهها آسوده شوند هم حرفی از جنگ قومی به میان نیاید. تا وقتیکه حکومت این تهدیدات را نادیده گرفته و قومی عمل کند، طبیعی است که آسیاب به نفع طالب و داعش بچرخد و مردم (هزاره و پشتون) در این وسط آرد شوند.
یک مسئله دیگر هم وجود دارد و آن سکوت باشندگان ولسوالیهای گیلان، ارغنداب و خاک افغان است. در این هیچ شکی نیست که کنترل اکثر قسمتهای این ولسوالیها بهدست طالبان است، آیا طالبان بر مردم این ولسوالیها سهل گرفته و اجازه میدهند که فرزندان شان به مکتب بروند و یاد بگیرند که طالب نشوند؟ آیا مردم این ولسوالیها پذیرفتهاند که از طالبان و قواعد شان اطاعت کنند؟ آیا داعش اینها را تهدید نمیکنند؟ از این زاویه هم باید نگریسته شود. حکومت وحدت ملی توانایی برآمدن از پس این معضل را دارد، اگر خیر خویش را در جنگ و ناآرامیها جستوجو نمیکند.
در اخیر یک بار دیگر باید پرسید که چرا بعد از به اسارت رفتن چند شهروند متعلق به قوم پشتون، حکومت فوراً هیئت صلح را میفرستد؟