ممکن است تعدادی از پناهجویان افغانستان زمانی که گزارشهای خبری در مورد عزم رو به رشد آلمان در اخراج افغانهایی که درخواستهای آنها رد شده است را میخوانند، نفس نفس بزنند. تاکنون، قضیه این نبوده است، چون به حدود 7200 تن از شهروندان افغانستان اجازه داده شده است که حتا بدون یک مجوز رسمی اقامت در آلمان بمانند. اما این وضع به زودی تغییر خواهد کرد، به این معنا که سختیهایی را که این مهاجران کشیدهاند؛ مهاجرانی که اکثریت آنها خانوادههای شان را جای شان گذاشتهاند، بیهوده خواهد شد.
مسلماً مهاجرانی وجود دارند که – بدون هیچگونه تهدید منطقی به حیات شان – برای بهبود وضع اقتصاد شان درخواست پناهندگی میدهند. اما بیایید صادق باشیم: چه کسی واقعاً تردید خواهد کرد که حیات مردم در افغانستان با خطر واقعی مواجه نیست؟
[در افغانستان]، تنها [حیات] یک فعال سیاسی در خطر نیست. کارمندان سازمانهای غیردولتی خارجی یا سازمانهای غیردولتیای که توسط خارجیها تامین مالی میشوند، زنانی که به دانشگاه میروند یا آنهایی که در مکان نادرست و در زمان نادرست قرار میگیرند، همه اهداف بالقوه هستند.
بمب گذاران انتحاری تقریباً به صورت روزانه در سرتاسر این کشور حمله میکنند. این حملات جان غیرنظامیان عادی مانند سبزه فروشان یا خوار و بار فروشان را نیز میگیرند که به طور مثال، هنگام حمله ستیزهجویان بر یک کاروان نظامی در حال عبور، کشته میشوند.
برلین تحت فشار است
سیاستگذاران آلمان به وضوح از این حالت آگاهاند. اما این مسایل اخلاقی نه، بلکه مشکلات تدارکاتی و اداری است که به طور فزایندهای قوانین پناهندگی آلمان را سختتر میکند. آلمان به سختی از عهده هجوم پناهندگان بر میآید و در این زمینه، راهحلهای سریع و موقتی، به طور فزایندهای پسندیده میشوند. در اینجا، نه تنها تعیین اینکه کدام کشورهای مبدا امن هستند، بلکه تعیین مناطق امن در کشورهایی چون افغانستان که از لحاظ تخنیکی «ناامن» هستند، به منظور تسهیل اخراج [پناهجویان]، منطقی به نظر میرسد.
اما این مناطق «امن» کجا هستند؟ سنگرهای مستحکم طالبان در جنوب و شرق [پاسخ] این سوال نیست؛ پس چند منطقهی محصور کوچکتر باقی میماند. در حالیکه کابلِ پایتخت اغلب [یک منطقه امن] در نظر گرفته میشود، باید به یاد داشته باشیم که – اگر بخواهیم چند حمله از حملات متعددی را که بنیادگرایان راه اندازی کردهاند – اسلامگرایان تندرو قبلا موفق شدهاند بر پارلمان و هوتل لوکس «سرینا» حمله کنند.
اما در این زمینه، اگر ترویستها بر «رایشتاگ» و هوتل «ادلون» حمله کنند، کدام سیاستمدار ما برلین را یک شهر امن اعلان خواهد کرد؟ شهر شمالی قندوز نیز یک مدت طولانی یک منطقهی نسبتا امن دانسته میشد تا اینکه طالبان به صورت مؤقت بر مرکز این ولایت استراتژیک تسلط یافتند. در شمال صرف مزار شریف باقی مانده است؛ جاییکه تعداد اندکی از سربازان آلمانی باقی مانده است. اما طالبان که هم اکنون در دروازههای این شهر رسیدهاند، میتوانند اقدام کنند. چندی قبل، یک زن افغان مخفیانه ویدیوی یک جنگجوی طالبان را ثبت کرده بود که هنگام سفر آنها به سوی مزار شریف [موتر آنها] را بازرسی میکند.
عدم همکاری کابل
پس جای تعجب ندارد که مقاومت فزاینده در برابر این پیشنهاد در آلمان نیز وجود دارد. گروههای مخالف این مفکوره را مورد انتقاد قرار دادهاند و به نظر میرسد که در درون حکومت آلمان بر سر این مسئله اختلاف وجود دارد و از طرف کابل نیز هیچ کمکی نمیآید.
سید حسین عالمی بلخی، وزیر مهاجرین و عودت کنندگان افغانستان، در مصاحبهای با دویچه ویله گفت که آلمان و دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا باید از اخراج پناهجویان افغانستان خودداری کنند. او تاکید کرد که امنیت در کشورش در حال وخیمتر شدن است، چون گروههایی چون طالبان و «دولت اسلامی» نفوذ مییابند و غیرنظامیان را در معرض خطر قرار میدهند.
این گفته نهایت ورشکستگی سیاسی حکومت افغانستان است. اما این گفته همچنان یک اتهام پوشیده علیه غرب است: رویای یک دولت کارا در افغانستان – تاحدودی به دلیل این حقیقت که تعهد غربیها در این کشور انتظارات را برآورده نکرده است – تحقق نیافته است. و از آنجایی که کار به طور فزایندهای برای کارشناسان خارجی در این کشور خطرناک شده است، کمکهای انکشافی نیز کاهش یافتهاند. به پول و پرسونل بیشتری نیاز خواهد بود. اما غرب، به جای جمعآوری سهم صلح، باید اکنون قیمت بالاتری پرداخت کند و اکنون باید سروکار مان با رویای در هم شکستهی پناهندگانی باشد که در یک دهه گذشته آنها را با رویای دموکراسی فریب دادیم؛ اما [دموکراسیای را] که آنها در کشور خودشان درک نمیکنند.
منبع: دویچه ویله/ فلوریان ویگان
ترجمه: حمید مهدوی