کمیته ناروی برای افغانستان یا NAC یک موسسه ناروژی بوده که در سال 1980 میلادی در اسلو (پایتخت ناروی) تاسیس گردیده است. هدف اصلی این موسسه عبارت از کمک و مساعدتهای طویلالمدت و بشر دوستانه به مردم افغانستان در بخشهای صحت، تعلیم و تربیه، جامعه مدنی، حکومتداری محلی و زراعت میباشد.
کمیته ناروی برای افغانستان، به دور از هر گونه امیال سیاسی، مذهبی و منفعت جویانه سعی مینماید تا با تطبیق پروژههای انکشافی در بخشهای فوقالذکر روند توسعه، بازسازی و دموکراسیسازی را در افغانستان تسهیل ساخته و زمینههای لازم را برای توسعه پایدار در افغانستان ایجاد نماید.
کمیته ناروی برای افغانستان در جریان 30 سال کار در عرصههای گوناگون انکشافی، توانسته است بخش عظیمی از مردم را در مناطق و ولایت مختلف افغانستان (بدخشان، غزنی، فاریاب، ننگرهار، وردک، لغمان و بلخ) از پروژههای انکشافی دوامدار مستفید سازد.
اطلاعات روز با آقای «تیریا واتر دال» رییس کمیته ناروی برای افغانستان گفتوگوی کرده است. در ادامه به صورت پرسخ و پاسخ این گفتوگو را میخوانید.
گفتوگو از الیاس نواندیش
اولویتهای کاری «کمیته ناروی» برای افغانستان چیست؟
– هدف اصلی یا الویت اصلی کمیته ناروی، نشان دادن اتحاد و همبستگی میان مردم ناروی و افغانستان است. هدف ما اینست که یک افغانستان با صلح و ثبات داشته باشیم و نیز بدون فقر و مشکلات اقتصادی. تعلیم و تربیه پایه اساسی یک کشور است. همچنان تهیه و تولید مواد غذایی که ما با زارعین در این بخش نیز کار میکنیم. همچنان در بخش صحت.
کمیته ناروی از آغاز تا کنون چقدر پول مصرف کرده و در کدام بخش؟
– از آغاز تاکنون مشکل است که بگویم. چون ما بیشتر از سی سال میشود که در افغانستان کار میکنیم. طبق آمار سالانۀ ما، بیش از 200 میلیون دالر مصرف کردهایم. این پول بیشتر در بخشهای تعلیم و تربیه، صحت و معیشت به مصرف رسیده است.
مهمترین پروژههایی که این موسسه تطبیق کرده چه بوده و در کجا؟
– نخستین چیزی را که میخواهم بگویم تربیه قابلهها است. تقریبا 13 فیصد تمام قابلههایی که در افغانستان تعلیم دیده، توسط موسسه ناروی بوده است. در سال 2000 از هر 100هزار ولادت، 1100 مادر میمُرد و میزان مرگ و میر مادران در همین حد بود. اما حالا بعد از کارهایی که در این بخش توسط موسسه ناروی و دیگر نهادها صورت گرفته، از 1100 به 327 رسیده است. از آن زمان که مقایسه کنیم، افغانستان در مقام 174 بود ولی حالا به مقام 152 رسیده است. هنوز این وضعیت خوب نیست اما نسبت به گذشته بهتر است.
در بخش دوم تعلیم و تربیه است که در سال گذشته تنها 60 هزار دانشآموز از پروگرامهای ما مستفید شدهاند.
در بدخشان مقداری زیادی درخت کاشتهایم که این کار باعث میشود تا از رانش زمین جلوگیری شود. در نتیجه خطرات رانش کمتر شده است. ما در غزنی و بدخشان بیشتر از 1 میلیون درخت مثمر و غیر مثمر کاشتهایم. درختان غیر مثمر فقط سبزی دارند و از رانش زمین جلوگیری میکنند. درختان مثمر مثل سیب، بادام وغیره میباشد.
در ولایاتی که کار میکنید، آیا مشکلات امنیتی دارید یا با مشکلات امنیتی مواجه شدهاید تا مانع تطبیق برنامههای تان شده باشد؟
– تا حالا مستقیماً بالای ما حمله نشده است. اما ناامنی در مناطقی که کار میکنیم برای من و همکارانم تهدید کننده است. در هرجایی که میرویم باید خیلی محتاط باشیم. فعلا در بدخشان وضعیت خوب نیست و در فاریاب همچنان. مسیر راه شهر غزنی و ولسوالیهای جاغوری- مالستان مشکل ساز است اما هنوز با همین شرایط پروگرامهای خود را تطبیق میکنیم.
کمیته ناروی تنها موسسه فعال در مالستان و جاغوری است، پلان های آینده تان برای این دو ولسوالی محروم چیست و در کدام بخشها؟
– ما یکی از موسسههای فعال در این مناطق هستیم. ما تطبیق پروگرامهای خود را در جاغوری و مالستان ادامه میدهیم و همچنان در ولایت غزنی و ولسوالی اندر. ما از کابل برنامه نمیسازیم. با مردمان محل، داکتران، دهقانان، شاگردان، دختران و پسران صحبت میکنیم و از آنان میپرسیم که چه نیاز دارند و چه میخواهند. ما در این وقتها مصروف برنامه سازی برای سه سال تا سال 2018 هستیم. یک بخش عمده این برنامهریزی تعلیم و تربیه است که از دوره پیش از مکتب شروع و تا آخر صنف دوازده را در بر میگیرد. بخش عمدۀ در تعلیم و تربیه، تعلیم و تربیه تخنیکی است. در افغانستان داکتر و انجنیر به سطح بالا داریم ولی یک تعداد زیادی از مردم هیچ سواد و مهارت شغلی ندارند. در این میان آنهایی که استعداد کار را دارند، همرایشان کار میکنیم. همه ساله تعدادی زیادی از مکاتب فارغ میشوند اما کار نیست و بیکارند. ما به آنان کمک میکنیم تا برای خود شان و با داشتن شرایط خاص شان، یک کار را شروع کنند. به دهاقین آموزش میدهیم و کمک میکنیم تا از زمین شان چطور برداشت بیشتر و بهتر بکنند. ما نمیخواهیم که افغانستان همیشه به ما یا کشورهای دیگر وابسته باشد. به همین خاطر با حکومت محلی و شوراها کار میکنیم تا کم کم این مسئولیت به عهده خود مردم افغانستان باشد اما این کار یک وقت را در بر میگیرد.
تا بحال در راستای تطبیق برنامههای تان با مشکلی که خود دولت افغانستان خلق کرده باشد، مواجه شدهاید؟ مثلا درخواست رشوه از سوی مقامات دولتی چه در کابل یا ولایات.
– روبهرو نشدهایم. چون خود دولت، شورا و مردمی که همرای شان کار میکنیم میفهمند که ما پول زیاد نداریم. ما خود را خیلی نشان نمیدهیم که با موتر لوکس برویم یا بگوییم ما پول داریم. ما میرویم میگوییم که ما این توانایی را داریم که برای تان یاد بدهیم چطور از کچالو برداشت بهتری کنید. برای همین آنها از ما چیزی بیشتر از این توقع ندارند.
از کار تان در بخش جامعه مدنی، دموکراسی، حقوق بشر و بازسازی راضی هستید؟
– کاری را که ما میکنیم برایش میگویند «حرکت در سطح پایین یا کف». بعضی از انجوها هستند که با اشخاص پولدار رابطه دارند، ما همرای آنها کار نمیکنیم. ما با گروپهای خودی کار میکنیم. مثلا یا یک گروپ زنانی که در یک قریه شکل گرفته و برای شان کار میکنند یا گروپی از دهقانان که میخواهند یک کاری بکنند. دفتر ما از تمام کشور ناروی عضو دارد. بعضی از آنها نارویژی اصیل هستند و خیلیهای شان افغانی-نارویژی. کارهای ما داوطلبانه است. ما در افغانستان در حدود 280 کارمند داریم که تنها یک درصد آن خارجی است. 36 فیصد از طبقه اناث هستند. همچنان کارمندان ما از تمام اقوام افغانستان میباشند. ما همرای کسانی کار میکنیم که آنها نمیخواهند برای خود پول جمع کنند؛ مثل انجمن دهاقین، انجمن زنان در یک منطقه یا انجمنهای دیگری که واقعاً نیاز به کمک دارند. تجربه ما در NAC خوب بوده. در سه ولایت بدخشان، فاریاب و غزنی خوب بوده است.
یکی از اصول ما دموکراسی و دموکرات بودن است. طوریکه بورد ما در ناروی هم براساس انتخابات رییسش انتخاب میشه. و همچنان با ارگانهای دیگری هم که کار میکنیم باید دموکراتیک باشند همچنان آنهایی که دارند به طرف دموکراتیک شدن در حرکت اند. ما با مکاتب کار میکنیم و از مرحله اول یاد میدهیم که شاگرد به استاد احترام کند و استاد به شاگرد. چون احترام به یگدیگر زیربنای اولیه دموکراسی است.
حقوق بشر همرای دموکراسی یک رابطه تنگاتنگ دارد. هر پروژۀ که ما انجام میدهیم مرتبط به حقوق انسان است. اگر صحت است، اگر تعلیم و تربیه است یا اگر زراعت. در بخش تربیه قابلهها ما کریکولم جداگانه داریم که یکی از آن حقوق زن و اطفال است و همچنان حق داشتن تعلیم و تربیه. به آنها یاد میدهیم که چطور به حقوق زنان و اطفال باید رسیدگی شود. وقتی در مورد حقوق بشر، مخصوصاً حقوق زن، صحبت میکنیم مردم فکر میکنند که یک دیدگاه غربی است. ما کوشش میکنیم از قران مجید استفاده کنیم که در آن گفته شده تعلیم و تربیه حق مرد و زن است.
در مراکش، اولین دانشگاه و قدیمیترین دانشگاه در شهر «فِس» توسط یک زن مسلمان تقریباً هراز سال پیش ایجاد شد که هنوز هم فعال است. این دانشگاه نسبت به تمام دانشگاههای غربی قدیمیتر است.
شما سی سال است که در افغانستان کار میکنید، از آن زمان تا کنون در زندگی مردم افغانستان تغییر ایجاد گردیده است؟
– معیارهای زندگی تغییر کرده است. برای تغییر و پیشرفت باید کمی حوصله داشته باشیم. در سال 1998 که در کابل آمدم در آن زمان یک میلیون طفل به مکتب میرفت ولی حالا هشت یا نُه میلیون طفل به مکتب میرود و این یک تغییر بزرگ است. ما هنوز هم باید اطفال بیشتری را در مکاتب داشته باشیم و روی کیفیت مکاتب کار کنیم. قبلا هم گفتم که تعداد مرگ و میر مادران از هر 100 هزار 1100 نفر بود ولی حالا به 350 نفر رسیده و این نشان میدهد که استانداردهای زندگی در افغانستان بالا رفته است.
مشکل اصلی فعلا کار است که به اندازه کافی وجود ندارد. همچنان امنیت و فساد از بزرگترین مشکلات است. قبلا شما 20 یا 30 متر زمین را حفر میکردید به آب میرسیدید ولی حالا نیاز است تا 150 متر حفر کنید تا به آب برسید، این یک مشکل است.
سی سال کار شما قابل ستایش است. از دید شما نتایج مثبتی که فعالیتهای کمیته ناروی بر زندگی مردم افغانستان گذاشته، چه است؟
– نجات جان مادران و اطفال توسط تعلیم و تربیه قابلهها، فراهم آوری محیط تعلیم و تربیت در اطراف و کمک به دهاقین برای کشت بهتر و موثرتر برای مواد غذایی. اینها نکات مثبت اند. از زمانی که اتحاد شوری در افغانستان بود، از آن زمان تاکنون هستیم و این هم یک نکته مثبت است که میخواهیم نشان بدهیم که ما در کنار مردم افغانستان هستیم و مردم افغانستان تنها نیست.
و سخن پایانی
– آسان خواهد بود که همیشه به مشکلاتی که داریم نگاه کنیم، اما خوبست که گاهی به فرصتها هم نگاه کنیم. یک چیزی که افغانستان را منحصر به فرد میسازد، گوناگونی اقوام است. مثل رنگهای بالِشتی که توسط گروه خودی زنان در بدخشان از رنگهای مختلف ساخته شده است. آنچه را ما از رسانهها میخواهیم این است که همیشه دنبال چیزهای منفی نباشند بلکه گاهی به دنبال این هم باشند که نکتههای مثبت در کجاست. شما در دفتر ما میبیند که از اقوام مختلف کارمند داریم که باهم نه تنها همکار بلکه دوستان صمیمی هم هستند. این یک امید است برای افغانستان.