عرفان مهران
دولت به تازگی طرحی را بهعنوان برنامه ملی اشتغالزایی در کشور اعلام کرده است. این برنامه بهعنوان راهبرد تقویت اقتصادی روی دست گرفته شده تا از این طریق زمینهی اشتغال برای مردم فراهم شود. برنامه ملی اشتغالزایی در حالی روی دست گرفته میشود که وضعیت اقتصادی در کشور بحرانی است و هزاران نفر در طی یک سال گذشته شغل خود را از دست دادهاند. هرچند نفس اقدام دولت برای ایجاد زمینههای اشتغال قابل ستایش است، اما طرح موجود با توجه به ظرفیتهای دولت و همچنین شرایط اقتصادی- اجتماعی کشور به شدت نارسا است و چندان امیدوار کننده به نظر نمیرسد. در این سطور بهطور کلی به محورهای اصلی برنامه ملی اشتغالزایی در کشور پرداخته شده و چالشهای عملی تطبیق آن به بررسی گرفته میشود.
1- تقویت زراعت: یکی از محورهای اصلی برنامه ملی اشتغالزایی در کشور، تقویت سکتور زراعت میباشد. در این طرح توجه اصلی روی روستاها است تا از این طریق از یک طرف زمینهی اشتغال برای روستانشینان کشور فراهم شود و از سوی دیگر با افزایش محصولات زراعتی نیازمندیهای کشور تا حدودی رفع شود. این محور در ذات خود با اهمیت است، زیرا سکتور زراعت یکی از محرکهای اصلی اقتصاد افغانستان میباشد. در یک نگاه کلی، سکتور زراعت یک سکتور سودآور، کم هزینه و به لحاظ اولویت نیازمندی، در سطح نیازمندیهای مردم قرار دارد. از این لحاظ توجه به آن میتواند رشد اقتصادی را تسریع و نیازمندیهای غذایی مردم را برطرف سازد. اما این کار به لحاظ عملی با چالشهای جدی مواجه میباشد. در حال حاضر بخش بزرگ روستاهای افغانستان در معرض تهدیدات امنیتی قرار دارند. این ناامنی میتواند عملی سازی برنامههای دولت را با چالش جدی مواجه کند. از سوی دیگر، روستاهای افغانستان به شدت جدا افتادهاند، ارتباط اکثر روستاها با شهرها قطع میباشند. این مشکل باعث میشود بخش عمدهی محصولات زراعتی به شهرها منتقل نشوند و در روستاها تضییع شوند. مشکل دیگر، فقدان امکانات لازم برای نگهداری محصولات زراعتی میباشد. این مشکل بازارهای مصرف محصولات زراعتی را در نوسان شدید قرار میدهند. دهقانان در شرایط فراوانی، محصولات خود را به کمترین قیمت ممکن به فروش میرسانند، اما با تغییرات فصلی محصولات زراعتی در بازارها کمتر شده و این مسئله حتا خود دهقانان را در معرض فشار شدید قرار میدهد. با توجه به این مشکلات، برنامه ملی اشتغالزایی اندکی غیر واقع بینانه به نظر میرسد زیرا به مشکلاتی که در روستاها وجود دارد، کمتر توجه شده است.
2- مَسکن سازی و اجرای پروژههای شهری: محور مهم دیگر برنامه ملی اشتغالزایی دولت، اجرای پروژههای شهری و ساخت هزاران مسکن جدید در کشور میباشد. در این طرح، قرار است هزاران نفر برای پاکسازی شهرهای بزرگ استخدام شوند و همچنین حدود صد هزار واحد مسکونی ساخته شوند. این محور برنامه ملی اشتغالزایی نیز با چالشهای جدی مواجه میباشد. طرح استخدام افراد جدید تا حدودی امکان پذیر میباشد. اما این کار نمیتواند یک بهبود جدی و قابل ملاحظهای در بحران بیکاری در کشور ایجاد کند. طرح مهم مسکن سازی که میتواند چرخ اقتصاد کشور را به حرکت درآورد، تا حدودی امیدوار کننده است. اما در عمل این کار با چالشهایی مواجه است. اول دولت توانایی مالی اجرای این کار را ندارد. دوم، فساد گسترده در دولت باعث میشود کشورهای خارجی و سرمایهگذاران داخلی وارد این کار بزرگ در کشور نشود. دولت در آغاز این برنامه نتوانست فساد موجود در اجرای این پروژه را از بین ببرد و یا لااقل آنرا کتمان کند. افتتاح شهرک هوشمند در کابل و فسادی که در این پرونده رو شد، نشان داد که دولت عملاً در اجرای این طرح با مشکلات جدی مواجه میباشد. فساد دخیل در این پروژهی سودآور، گروههای مافیایی را در تقلا ساخته تا بیشترین بهرهی ممکن را از این پروژه ملی نصیب شوند. اجرای این پروژه زمانی ناامیدکننده میشود که فساد دخیل در آن از دفتر رییس جمهور و توسط مقامهای ارشد دولتی کلید میخورد. بنابراین فساد موجود در دستگاه دولت مانع سرمایهگذاری در این بخش خواهد شد و طرح ساخت مسکن در کشور یا عملی نخواهد شد یا اینکه سود حاصل از آن به دست گروههای مافیایی حیف و میل خواهد شد.
3- تولید برق: تولید برق و ایجاد بندهای متوسط آبی، محور دیگر برنامه ملی اشتغالزایی است. براساس این برنامه، تا یک سال دیگر میزان برق تولیدی در کشور دو برابر خواهد شد و دولت 17 بند متوسط آبی را در 17 ولایت اعمار خواهد کرد. برق نیز یکی از ضرورتهای اساسی کشور میباشد. در حال حاضر بخش عمدهی برق مورد نیاز کشور از بیرون وارد میشود. مقدار کم برق مورد نیاز کشور توسط چند بند برق آبی تولید میشوند. در ده سال گذشته بخش عمدهی انتقادات متوجه همین نکته بود. حکومت کرزی نتوانست حمایت جهانی را برای ایجاد بندهای برق آبی جلب کند. این کار نیاز به بودجه هنگفت دارد که از توان دولت افغانستان خارج میباشد. به نظر میرسد در برنامه ملی اشتغالزایی، طرح تولید برق و ساخت بندهای آبی به شکل واکنشی به مطالبات گستردهی مردم گنجانده شده است. در عمل، ساخت بندهای آبی نه از حمایت جهانی برخوردار میباشد و نه دولت منابع مالی لازم را برای این کار در اختیار دارد. بنابراین، در خوشبینانهترین حالت میتوان گفت که دولت شاید در یک دورهی زمانی بلند مدت بتواند این کار را عملی سازد. چنین چیزی در کوتاه مدت نمیتواند یک پاسخ واقعی و فوری به مشکل بیکاری و فقر در کشور محسوب شود.
محورهای دیگری نیز در برنامه ملی اشتغالزایی وجود دارد. در همهی محورها چالشهای جدی عملی وجود دارد. دولت این برنامه را به شکل کلی طراحی نموده است. کلیت این برنامه تا حدود امیدوار کننده است. اما عملی سازی آن با چالشهای جدی مواجه میباشد. دولت وضاحت نداده است که چهگونه با مشکلات عملی سازی این برنامه برخورد میکند. ظاهراً برنامهی مشخصی در این زمینه وجود ندارد. دست مافیا، سلیقههای افراد و شعارزدگی و کلی گویی، برنامه ملی اشتغال را به یک برنامه کلی و میان تهی فروکاهیده است.