گروگان‌گیری‌ها راهی برای تحمیل خواسته‌های تروریستان؟

در طول ده ماه گذشته، تروریستان هشت مرتبه در ولایت زابل و غزنی دست به گروگان‌گیری زده‌اند. 83 نفر را به گروگان برده، 22 نفرش را کشته، از سرنوشت پنج تن اطلاعی در دست نیست و بقیه هم رها شده. در این مدت، رییس جمهور اشرف غنی چندین مرتبه سخن از عملیات تصفیوی گفت اما به نسبت سردی هوا، این سخنان در چهاردیواری ارگ دود شد و بر عطر سرب‌آلود فضای کابل علاوه شد. در آخرین مورد، طالبان 20 مسافر را به شکل گزینشی از موترهای مسافربری پیاده و با خود بردند. وقتی این خبر به گوش مردم و حکومت رسید، ولسوال شاه‌جوی بعداً گفت که 17 نفر از قوم هزاره از موترهای مسافربری پیاده و به گروگان گرفته شده که بعداً 9 نفر شان آزاد شده.

فرمانده پولیس ولایت زابل بعد از تحقیقات دریافته که گروگان‌ها نزد ملا تقوی است. این فرمانده از زبان طالبان کد کرده که باشند‌گان ولسوالی جاغوری رمه‌ی مربوط به طالبان را باخود برده و سپس با کلام شاعرانه تهدید کرده که تا وقتی رمه‌ی طالبان آزاد نشود، گروگان‌ها نیز در اسارت باقی خواهد ماند. فرمانده پولیس ولایت زابل، جنرال میرویس نورزی است.

از وقتی حکومت وحدت ملی عنان مدیریت اوضاع کشور را بدست گرفته، حاشیه‌ها همیشه مهم‌تر از متن بوده. از توافق سیاسی اشرف غنی و عبدالله گرفته تا گروگان‌گیری‌ها و مهاجرت‌های گسترده. بارها از قسم و قرآن غنی و عبدالله شنیدیم، عکس بغل‌کشی و فیلم روبوسی شان را دیدیم. اما حاشیه‌های این توافق سیاسی، هنوز هم داغ و مهم است. از چینش مهره‌ها گرفته تا تقسیم منابع و نهادهای قدرت و صلاحیت. از بودجه گرفته تا عواید دولتی. از جنجال بر سر اصلاح نظام انتخاباتی گرفته تا توقف توزیع تذکره‌های الکترونیک. از مهاجرت‌های گسترده‌ی جوانان و دانش‌آموخته‌گان گرفته تا جلسات و دیدارهای فرمایشی در ارگ. از کنفرانس‌های مطبوعاتی و وعده‌های پوچ گرفته تا بی‌وفایی و پشت کردن به مسئولیت‌ها.

همین‌طور گروگان‌گیری نیز حاشیه‌های جنجالی و تأسف‌بار دارد. فرمانده‌ی پولیس ولایت زابل که یکی از وظایفش تأمین امنیت در جغرافیای زابل است، اعلام می‌کند که بلی طالبان هزاره‌ها را گروگان گرفته و دلیل گروگان‌گیری هم این است که هزاره‌ها رمه‌ی طالبان را با خود برده‌اند. به نظر شما این فرمانده‌ی نستوه یک طالب تمام عیار در یونیفورم پولیس ملی نیست؟ فرماندهی که خبر دارد گروگان‌ها نزد چه کسی است؟ چطور خبر ندارد که ملاتقوی کجا زندگی دارد؟ فرماندهی که می‌فهمد طالبان رمه دارند، حتماً این را هم می‌دانند که طالبان به زراعت و تجارت هم مصروف اند. زمین‌های زراعتی شان را هم لابد بلد است و از مارکیت‌ها و سوپرمارکیت‌های طالبان انرژی جنسنگ هم می‌خرد، آری؟!

به نظر من این فرمانده حق دارد از طالبان دفاع کند و گناه به گروگان رفتن 20 مسافر را به گردن باشند‌گان ولسوالی جاغوری بیاندازد. چرا؟ چون این حکومت از بنیاد مشکل دارد و تا حالا که هرچه توانسته دروغ و درب تحویل مردم داده. فکر می‌کنم نیازی نباشد که به داستان رهایی هشت گروگان از زبان رییس جمهور و گروگان‌ها اشارتی بکنم. آقای نورزی حق دارد بشنود که در چندصد متری پاسگاه امنیتی، موترهای مسافربری متوقف و سرنشینان آن به‌صورت گزینشی با دلیل قومی به اسارت گرفته می‌شوند و هیچ کاری نکند. فرمانده پولیس زابل همیشه این حق را خواهد داشت؟ اگر این حکومت با پشتوانه‌ی رای مردم سرپا شده، پس چه چیزی مانع عملکرد دموکراتیک و پاسخ‌گویی شان به ملت می‌شود؟ فرمانده پولیس ولایت زابل و قوماندانی که مسئول تأمین امنیت شاهراه در ساحه مربوطه است، مکلف به حراست از چه چیزی است؟ نکند این‌ها گماشته شده که امنیت ملاتقوی و سربازانش را تأمین کنند؟ ورنه چطور ممکن است در ده‌ماه، هشت مرتبه طالبان دست به گروگان‌گیری بزنند، 22 مسافر بی‌گناه را هم سلاخی کنند و آب از آب تکان نخورد؟

شاید هم تقصیر فرمانده پولیس و قوماندان شاهراه و منسوبین امنیتی ولایت‌های غزنی و زابل نیست، ممکن است شورای امنیت چنین می‌خواهد. انحصار کامل صلاحیت‌های مبارزه با دشمن بدست این شورا که قبلاً فقط مشوره می‌داد، به‌صورت قطع یکی از دلایل تکرار گروگان‌گیری است. شاید فرمانده پولیس زابل قبلاً می‌توانست بی‌هیچ ملاحظه‌ای بر طالبان حمله ببرد، اما حالا نمی‌تواند. تا دستور از بالا صادر نشود، حتا اگر از دم دروازه‌ی فرماندهی پولیس هم مردم را به اسارت ببرند، او کاری نخواهد کرد. بروکراسی‌ای خلق شده در نظام امنیتی، شدیداً خطرناک است. مردمی که برای تأمین امنیت، فرزندان خویش را در اختیار حکومت قرار داده، باید به فرزندان مردم اجازه و صلاحیت حمله بر طالبان و مبارزه با تروریستان داده شود تا گروگان‌گیری‌ها به راهی برای تحمیل خواسته‌های تروریستان مبدل نشود.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *