سرمایه‌گذاری بر زنان در افغانستان، الهام‌بخش تغییر

هافینگتون پست/جنیفر ال.ویندزور

ترجمه: معصومه عرفانی
اکثریت قریب ‌به ‌اتفاق اخباری که از افغانستان به خارج از این کشور می‌رسد، در رابطه با افزایش ناامنی، جنگ، فقر و خروج جوانان برای پناهندگی‌گرفتن از کشورهای دیگر است، اما این تمام داستان نیست. بسیاری از مردم افغانستان، کارهای متفاوتی برای توانمندساختن خودشان و ساختن آینده‌ای بهتر برای فرزندان‏شان انجام می‌دهند. زنان افغانستان، مصمم برای مبارزه با موانع و مرزهایی که مواجه می‌شوند، در خط مقدم برای بازسازی افغانستان حضور دارند. آن‌ها در حال ایجاد کسب‌ و کار، مدیریت مدارس و تدریس، پیوستن به نیروهای پولیس، دفاع از آموزش و تحصیلات، و مشارکت در زندگی اجتماعی هستند. این زنان، پیشگامانی هستند که سرمایه‌گذاری‌ها را تضمین می‌کنند.
یکی از این زنان، فاطمه است.
فاطمه که در 27 سالگی، مادر سه پسر است، امروز ریاست انجمن زنان را برعهده دارد. او در یکی از فقیرترین و محروم‌ترین نقاط کابل، همراه با کودکانش، شوهرش، و خانواده‌اش زندگی می‌کند. مسیر او برای رسیدن به ثبات اقتصادی، آسان نبوده است. سال گذشته، ما با فاطمه گفت‌وگویی داشتیم. زمانی‌که فاطمه از مبارزات و تلاش‌هایش صحبت می‌کرد، لبخندی حاکی از حس سماجت و پیروزی بر چهره‌اش نقش بسته بود.
علی‌رغم علاقه‌ی او به شرکت در دانشگاه، تحصیل فاطمه زمانی که ازدواج کرد به پایان رسید؛ چرا که خانواده‌ی شوهرش به او اجازه ندادند درسش را ادامه بدهد. در افغانستان، زنان برای ترک خانه‌های‏شان برای کار یا تحصیل، اغلب نیازمند اجازه از اعضای مرد خانواده‌های‏شان هستند.
فاطمه گفت: «من از این‌که تنها در خانه بمانم و کارم شستن ظرف یا لباس باشد، ناراضی بودم».
در سال 2013، فاطمه فرصتی برای ادامه‌ی تحصیلاتش پیدا کرد. او از طریق همسایگانش، در مورد یک برنامه‌ی آموزشی که توسط سازمان بین‌المللی زنان برای زنان اجرا می‌شد، باخبر شد. او از یافتن فرصتی برای یادگیری مهارت‌های جدید هیجان‌زده بود. در ‌ابتدا، شوهرش و خانواده‌ی شوهرش مخالفت کردند اما هم‌چنان به اصرار ادامه داد. در نهایت، او موفق شد تا رضایت آن‌ها را برای حضور در دوره‌های آموزشی کسب کند.
فاطمه در این برنامه‌ی 12 ماهه، در کلاس‌های آموزش‌های حرفه‌ای شرکت کرده و یاد گرفت چه‌طور کسب ‌و کار به ‌راه بیندازد و دارایی‌های خود را مدیریت کند. او گلدوزی و خیاطی آموخت و دانش و توانایی‌های جدید خود را به کار انداخت. خیلی زود، او آماده‌ی کسب درآمد شد.
ساخت دایره‌ای از اعتماد و پشتیبانی
زمانی‌که به این برنامه‌ی آموزشی پیوست، متوجه شده بود که بسیاری از زنانی که در همسایگی او زندگی می‌کردند، کسب ‌و کاری در خانه‌های‏شان داشتند. او متوجه شد که می‌تواند همراه با آن‌ها تجارت کوچکی را راه‌اندازی کند. فاطمه رضایت شوهرش را به‌دست آورد و به‌ سرعت 20 نفر دیگر از کسانی که در برنامه‌ی سازمان زنان برای زنان آموزش دیده‌ بودند را برای تشکیل یک انجمن زنان جذب کرد.
امروز، گروه فاطمه زنان گروهش را قادر ساخته است تا درآمد داشته باشند و پول‌ خود را ذخیره کنند. هم‌چنین، این گروه، دایره‌ای از اعتماد و پشتیبانی ساخته است که زنان می‌تواند در آن مشکلات خود را به‌ اشتراک گذاشته و به‌ همراهی یکدیگر راه‌حلی برای آن جست‌وجو کنند. فاطمه می‌گوید، زمانی‌که زنان گروهش گردهم می‌آیند، با اشتراک داستان‌های‏شان از آزار و اذیت‌های خیابانی و دیگر مسایلی که با آن مواجه هستند، بیشتر احساس قدرت می‌کند. در فضای امن اتاق کوچک فاطمه که اعضای گروهش در آن جمع می‌شوند، زنان از یکدیگر حمایت می‌کنند و دیگر تنها نیستند.
قلم و کتاب‌چه
وضعیت فاطمه اکنون تغییر کرده است. او می‌تواند تا آن‌چه را نیاز دارد برای خود فراهم آورد. هم‌چنین، او در آموزش پسر بزرگ‌اش و هزینه‌های زندگی خانواده‌اش نیز سهم موثری دارد.
او می‌گوید، «پسر بزرگ‌تر من نوشتن را بسیار زیاد دوست دارد. من برایش قلم و کتاب‌چه می‌خرم و همراه با او در خانه درس می‌خوانم».
فاطمه، تنها زنی نیست که زندگی‌اش از طریق کسب درآمد دگرگون شده است. امروز، زنان 16 درصد از نیروهای کار رسمی را تشکیل می‌دهند، اما بسیاری از زنان با همراهی در کسب‌وکار خانواده، مراقبت از حیوانات و رسیدگی به باغ و زمین، خارج از اقتصاد رسمی کار می‌کنند. تعدادی از آن‌ها نیز مانند فاطمه کسب‌وکارهای کوچکی را اداره می‌کنند. کسب درآمد برای زنانی مانند فاطمه، امکان تاثیرگذاری بیشتری بر تصمیمات خانوادگی، مانند آموزش کودکانشان را ارائه می‌دهد.
هزاران فاطمه

2015-11-30-1448911245-1332063-Z38A9618.TheFriendsofRightsAssociation.Fatima60withhandtumorknitting

از سال 2002، سازمان زنان برای زنان افغانستان، بیش از 100000 زن را در کابل، کاپیسا، ننگرهار و پروان، آموزش داده است. 94 درصد از زنان شرکت‌کننده در این برنامه‌ها، هیچ‌گونه آموزش رسمی دریافت نکرده بودند. برای آن‌ها، فرصت پیوستن به کلاسی آموزشی که تنها شامل زنان بود، دریچه‌ای به‌سوی آموزش و تحصیلات برای آن‌ها باز می‌کرد که در گذشته از آن‌ها دریغ شده بود.
به‌گفته‌ی شرکت‌کنندگان، آن‌ها پیش از شرکت در این دوره‌ها به‌طور متوسط، روزنامه حدود 0.13 دالر درآمد داشتند که کم‌تر از قیمت یک قرص نان می‌شد. پس از اتمام دوره‌های آموزشی، این زنان درآمد روزانه‌ی خود را پنج برابر بیشتر اعلام کردند. توانمندسازی تنها اقتصادی نیست. آموزش‌دیدگان این برنامه‌ها، اعتمادبه‌نفس کافی برای تاثیرگذاری در خانواده و شرکت در تصمیم‌گیری‌ها درسطح جامعه را به‌دست می‌آورند.
فاطمه می‌گوید که در ماه‌های بعدی پس از این برنامه، شاهد تغییر شیوه‌ی زندگی خانواده‌اش بوده است. اگرچه او هنوز هم در خانه با موانعی مواجه می‌شود، اکنون احتمال بیشتری وجود دارد که مردان خانواده‌اش به حرف‌ها و نظرات او توجه داشته باشند. به‌تازگی، همسرش و خانواده‌اش به فکر آغاز یک کسب‌وکار جدید هستند. پس از آن‌که فاطمه گفته بود فروش صابون می‌تواند یک منبع درآمد ثابت باشد، آن‌ها مشورت او را دنبال کردند. درنتیجه: این خانواده اکنون صاحب یک تجارت کوچک اما موفق صابون هستند.
خودکفایی اقتصادی زنانی مانند فاطمه را قادر می‌سازد تا زندگی خود را بازسازی کنند. در این کار، تنها خانواده‌ها سود نمی‌برند. افزایش مشارکت زنان در اقتصاد محلی، ثبات را پرورش داده و زندگی را برای همه بهبود می‌بخشد. بااین‌حال، براساس یافته‌های گزارش بانک جهانی در افغانستان، زنان با 20 نابرابری حقوقی مواجه هستند که مانع دست‌یابی آن‌ها به حقوق و فرصت‌های برابر با مردان و تاثیرگذاری بر رفاه اقتصادی‌شان می‌شود. افغانستان درمیان فقیرترین کشورهای جهان قرار دارد و به‌عنوان یکی از دشوارترین کشورها برای زندگی زنان درنظر گرفته می‌شود. برای پیشرفت چنین ملتی، و برای آن‌که برابری جنسیتی تبدیل به یک هدف واقع‌بینانه شود، در اولویت قراردادن توانمندسازی اقتصادی زنان به‌حاشیه‌ رانده‌شده، ضروری است. باوجود چند دهه جنگ و بی‌ثباتی، ما باید تلاش‌های خود را بر افزایش منابع به‌منظور دست‌رسی زنان بیشتری مانند فاطمه به آن‌ها، متمرکز کنیم.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *