من متخصص دنیای هنر نیستم، به همین خاطر ممکن در تعریف و تقسیمبندی هنر اشتباه بکنم. از نظر من هنر، جا کردن در ذهن آدمهاست نه در دل آدمها! البرت انیشتین مرحوم وقتی زنده بود، در غذا خوردن دو توصیه داشت. یک، اگر غذا خوشمزه بود، فکر خویش را طرف غذا بگیرید، ورنه شکم تان را پر کردهاید و هیچ لذتی از غذا خوردن نبردهاید. دو، انیشتین از خوراکی کدو متنفر بود اما هر از گاهی که با یک بشقاب کدو برابر میشد، توصیه میکرد که به چیزهای قشنگ زندگی تان فکر کنید. البته او منظورش این نبود که چیزهای قشنگ زندگی تان را کدوآلود کنید، بلکه منظورش این بود که ذهن تان را مصروف قشنگیهای زندگی خود کنید تا شکم خویش را پر کرده باشید. این کار انیشتین اگر در دلها مینشست که نقلش به ما نمیرسید اما چون به ذهن نشسته، یکی آن را از ذهنش به کتابی منتقل کرده و اینک به دست ما رسیده است. انیشتین خودش این دو نکته را هنر غذاخوردن مینامد.
حالا در میان هنرها، یکی هم هنر دور زدن است. هنر دور زدن معمولاً در حکومتهای نامشروع، فاسد، مافیایی، دیکتاتور، قومی و سیاستهای کثیف تروریستی مطرح است. مثلاً پاکستان را نگاه کنید، از وقتی طالبان با حملات شدید هوایی و زمینی نیروهای بینالمللی مواجه شد، پاکستان خیلی راحت سران و نخبهگان طالبان را در پاکستان جا داد. ضمن اینکه به طالبان پناه داد، آنها را تمویل و تجهیز هم کرد. در کنارش سالانه مبلغ هنگفتی از کمکهای بینالمللی را دریافت نمود. به افغانستان قول همکاری در صلح را داد و در تمام این سالها، صلح و افغانستان امن را دور زد. البته تا هنوز همینطور است و مقامات ما بر این نظر است که: حالی که چهارده سال ما را دور زده، بانید که بازهم دور بزند! از ما چه میرود؟!
البته تنها پاکستان نیست که افغانستان بدبخت و مقامات خوشبختش را دور میزند. ایران، عربستان و قطر هم هر روز این کشور را دور میزنند. ناگفته نماند که تنها کشورهای خارجی نیست که هنر دور زدن را بلد اند. خود مقامات افغانستان در این قسمت دکترا دارند. خوب اگر دقت کنید، همین چند روز قبل آقای ظاهر قدیر در پارلمان کشور ادعا کرد سندی در دست دارد که اگر افشا کند، حکومت سقوط میکند. این حرف کمی نبود. این سخن هر روز در رسانهها داغ و داغتر میشد تا اینکه اشرف غنی به پاریس رفت و در اروپا طرح برگرداندن پناهجویان افغانستان به کشور را ریخت و به یکبارهگی موج جدیدی در رسانهها و شبکههای اجتماعی خلق کرد. حالا شاید کمتر کسی باشد که به سی دی ظاهر قدیر و محتوایش فکر کند. فرصت خوبی برای اشرف غنی و حنیف اتمر خلق شده تا قبل از برگشتن اذهان عامه به سوی سی دی، با جرگه و ننگ قبیلوی هم اگر شده، جلو این رسواگریها را بگیرد.
ظاهر قدیر مدعی است که رهبران داعش در کابل است و در دفاتر امنیتی کابل راه دارند. این سخن او به معنای سازماندهی داعش از درون حکومت است و ظاهراً برای ظاهر قدیر غیرقابل قبول است که مردمش هر روز قربانی داعش شوند. سخنان خشمناک او و نشانه رفتن او به شخص اتمر، ادعای بزرگی بود. حالا ظاهر قدیر چرا از افشا کردن حقایق خودداری کرده، نمیدانم. شاید یکی دیگر آقای قدیر را دور زده باشند. حکومت عالمی از حربه و راه برای دور زدن ظاهرقدیرهای مملکت دارد. درست همانگونه که کاربران شبکههای اجتماعی و رسانهها را با اهانت به پناهجویان دور زد و موج جدیدی خلق کرد.
شاید هم مسئله چیز دیگریست و ظاهر قدیر دست به کار یا معاملهای زده که جز رسوایی چیزی دیگری نیست و با ادعای «رهبران داعش در کابل است و من سند دارم و حنیف اتمر چنین است و چنان…» همه ما را دور زده. او خود وکیل پارلمان و از قدرتمندان بانفوذ در شرق کشور است و طبق تعریف هنر دور زدن، او نیز نیاز به این هنر دارد تا از گوی رقابت و «بگیر و بخور» پس نماند. به هر صورت منظور من مذمت اشرف غنی یا اتمر یا قدیر نیست، میخواستم توضیح بدهم که هنر دور زدن را بلد شوید. ممکن فردا عنان زمامداری این مملکت به دستان مبارک شما بیافتد و این هنر لازم تان شود.
ممکن شما به من بخندید که این مرتیکه الدنگ را نگاه کن! ما حیرانیم چهطور چهار صبا بیشتر زندگی کنیم آن وقت این عتیقه در این شرایط حرف از زمامداری ما در آینده میزند. عیب ندارد، بخندید. مقصد در این کشور پر از فاجعه، اگر روزی خود به خلق فاجعه دست زدید، بد نیست دور زدن را بلد باشید و از سرنگونی خودتان جلوگیری کنید. خیلی مصرف ندارد.