آتش جنگ و خشونت در وردک

پس از فاجعه‌ی زابل، این‌بار وردک در آتش خشم و خشونت و جنگ سوخت. چندین تن که اکثراً طفل معصوم و بی‌گناه بودند، در اثر وقوع انفجار در یک مسجد در ولایت میدان وردک پَرپَر شدند. این رویداد روز جمعه اتفاق افتاد، اما جزئیات بیشتری از چه‌گونگی وقوع این حادثه در دست نیست. حکومت هیئتی را تعیین نموده تا در مورد این رویداد تحقیق کند.
وقایع یکی پی دیگر حادث می‌شوند و شهروندان دسته دسته به کام مرگ می‌روند. این چنین وقایع نه قابل پیش بینی است و نه پایانی برای آن متصور است. حوادث همه از یک نوع اند؛ در همه جا و در هرکجا امکان وقوع دارد. شرق و غرب، شمال و جنوب از شر آن در امان نیست. یک وجه مشترک میان قربانیان وجود دارد؛ همه بی‌پناه‌اند و عاملان فاجعه در همه جا با قساوت تمام، می‌کشند، سر می‌برند و جنایت می‌کنند.
اما چه‌گونگی برخورد ما با این مسئله مهم است. حکومت به‌عنوان مسئول اصلی تأمین امنیت مردم، واکنش به شدت منفعلانه نسبت به هر رویداد و حادثه‌ای نشان می‌دهد. تمام اقدام حکومت محکومیت حادثه و در برخی موارد تعیین هیئت برای بررسی حادثه است. هیئتی که هیچ‌گاه کاری انجام نداد و پرده از روی هیچ حقیقتی بر نداشت. واکنش مردم هم عجیب است. وقتی واقعه‌ی اتفاق می‌افتد، مردم یا با بی‌تفاوتی به آن نگاه می‌کنند یا این‌که واکنش مقطعی از خود نشان می‌دهند. حرکت‌های مدنی، اعتراض‌ها و تجمعات بزرگ نیز زودگذر هستند. حرکت‌ها اتفاق می‌افتد، اعتراض‌ها صورت می‌گیرد، اما وضعیت تغییر نمی‌کند، مطالبات نادیده گرفته می‌شود و بدون این‌که حس مسئولیتی در مسئولان شکل بگیرد، پایان می‌یابد.
چنین واکنشی اساساً کمکی به حل مسئله نمی‌کند. برخورد با این مسئله و حل آن نیازمند اقدامات جامع و فراگیر از سوی حکومت و حمایت مردم می‌باشد. حکومت تا کنون به شکل شفاف با گروه‌های تروریستی برخورد نکرده است. پرسش‌های زیادی در خصوص چه‌گونگی برخورد حکومت با گروه‌های تروریستی وجود دارد. حکومت تا کنون به هیچ یک از پرسش‌ها پاسخ قناعت دهنده به مردم ارائه نکرده است. در حال حاضر بخش‌های زیاد کشور تحت کنترل یا در معرض تهدیدات بلند گروه‌های تروریستی قرار دارند. بنابراین، هر روز و هر لحظه امکان بروز واقعه‌ی از نوع جنایت و کشتار در هر نقطه کشور وجود دارد. این قلمرو هر روز در حال گسترش است و مردمان بیشتری را در معرض تهدید قرار می‌دهند. حکومت تا کنون با این موج فزاینده‌ی ناامنی و تهدید نه تنها برخورد جدی و قاطعانه‌ای انجام نداده است، بلکه عملکرد غیرشفاف آن باعث شده تا ادعاها و باورهایی در مورد همکاری عناصری در درون حکومت با گروه‌های تروریستی هر روز بیشتر تقویت شود. اعتراضات و تظاهرات‌های جمعی نیز نتوانسته است حس مسئولیت‌پذیری را در حکومت ایجاد کند و عناصر مغفول و بی‌تفاوت را به پاسخ‌گویی وادار سازد.
مسئله اصلی این‌ است که شکاف عمیقی میان مردم و حکومت به‌وجود آمده است. در حال حاضر نگاه واحدی نسبت به مسئله جنگ و خشونت در کشور وجود ندارد. حکومت نسبت به مسائل و قضایا صادقانه برخورد نمی‌کند و به تعهداتی که می‌دهد عمل نمی‌کند. در سوی دیگر، مردم نیز نسبت به وضع موجود شاکی و سرخورده‌اند و نمی‌توانند به تعهدات حکومت اعتماد کنند. مردم یکی پی دیگر قربانی می‌دهند، بدون این‌که هیچ مرجعی به داد شان برسد. طبیعی است با چنین رویه‌ای، وضعیت بهتر نخواهد شد. اگر شکاف موجود ترمیم نشود و شفافیت لازم در برخورد با گروه‌های تروریستی ایجاد نشود، حکومت و مردم هر دو طعمه این توطئه خواهد شد.