پیش‌بینی سال 1395

طالبان این روزها چه کار می‌کنند؟

طالبان چند بخش دارد و هر بخش، مصروف کار خودشان است.
یک بخش طالبان مصروف جنگ با نیروهای امنیتی افغانستان می‌باشند. این بخش از حمام متنفر اند، ریش و بروت خویش را اصلاح نمی‌کنند. به نظر این بخش از طالبان، زندگی یعنی جهاد. جهاد یعنی کشتن نیروهای امنیتی افغانستان. همین‌که صدای قرآن را بشنوند، مست می‌شوند. این روزها کلی سر شان شلوغ است.
بخش دیگر طالبان، خدمات ترانسپورتی عرضه می‌کنند. به این مفهوم که این بخش، شب و روز تلاش می‌کنند که راه‌ها و سرک‌ها را ماین فرش کنند. به عقیده‌ی این گروه، هر ماینی که زیر سرک گور می‌شود و انفجار می‌کند، یک باغ در بهشت به نام مجاهدین ثبت می‌شود. هم‌چنان تشخیص مسافرین برای گروگان گرفتن به دوش این بخش است که از این بابت کارشان ساده است. تقسیم قیافه‌ در افغانستان طوری است که این گروه بابت آن از خداوند بیشتر از بقیه طالبان سپاس‌گزار است.
دو بخش اولی در سراسر کشور پراکنده‌اند. فقط در بعضی از شهرها و ولایات حضور ندارند. هرکسی که زنش را کشت یا بر دختری تجاوز کرد و از ترس گرفتار شدن فرار کرده نزد طالبان رفت، معمولاً در این دو بخش جذب شده و خیلی زود با اولویت‌های کاری خویش آشنا می‌شوند.
بخش سومی را می‌توان به انتحاری‌ها اختصاص داد. کار انتحاری‌ها هم که معلوم است. قدرت ذهنی این بخش بسیار بالاست. افراد این بخش جای خاصی دارند که آن طرف خط دیورند است. این دسته از قدرت ذهنی بالایی برخوردار است. بمب را به کمر، لگن خاصره، لنگی، در دره‌ی سوات بدن خویش (میان ران‌ها) یا زیر قُل خویش می‌بندند. از طرف دیورند می‌آیند به طرف کابل، هر جای کابل که هوس بهشت در ذهن شان فوران کرد، همان جا سویچ می‌کنند و… معلومات دقیق از این‌که این بخش این روزها چه کار می‌کنند، وجود ندارد.
بخش چهارمی، گروه عربی طالبان است. در سراسر کشور حضور دارند. مثلاً در دانشگاه‌ها، در مساجد، در وزارت‌ها، در شهرها و موسسات. کاری به نیروهای امنیتی ندارند، از خیر و شر نیروهای خارجی هم دست شسته‌اند. کار این‌ها فریب جوانان است. جوانانی که فکر می‌کنند عربی یعنی قرآن؛ به محض این‌که به چنگ این گروه بیافتند، فاتحه شان خوانده است. دیگر مهم نخواهد بود که آن‌ها در آینده چه می‌خواهند شوند یا در کدام رشته مصروف تحصیل اند یا در کدام وزارت مصروف ارائه‌ی تخصص اند.
بخش پنجم شامل کسانی‌اند که در دولت مقام‌های بلندی دارند. مثلاً وقتی نیاز می‌شود که گروه طالبان چند راکت را فدای شهر بکند، افراد بخش پنجم طالبان به آن‌ها اجازه‌ی فیر می‌دهند. منتها توصیه می‌کنند که دو فیر! آن‌هم در مناطق مسکونی! این بخش این روزها به مقامات ارشد طالبان مصروف پاسخ‌گویی از چند سال حضور در حکومت افغانستان اند.
بخش ششم گروه تجاوز است. برای این بخش تقریباً هیچ فرقی نمی‌کند که دختر هشت ساله باشد یا خانم 30 ساله، گاوهای مونث باشد یا پسران نوبالغ. این گروه معتقد است که تجاوز یک نوع جهاد است. در ضمن این بخش مسئولیت دارد که هر چند ماه بعد یک دختر و یک پسر را در غور سنگسار کنند یا شلاق بزنند.
بخش هفتم، بخش آتش است. این دسته طالبان، اولویت را برای مکاتب قایل اند. شفاخانه، مساجد، خانه‌های مردم، دکان‌ها و کلینیک‌های حیوانی را هم محض رضای خدا آتش می‌زنند.
بخش مافوق! این بخش به دو بخش تقسیم می‌شود. یک بخش در کابل و اسلام آباد و بخش دیگر در قطر و عربستان تشریف دارند. بخشی که در کابل و اسلام آباد تشریف دارند، این‌روزها وقتی سخن از صلح و مذاکره دولت افغانستان و طالبان می‌شود، فوراً به بخش قطر و عربستان گزارش می‌دهند. گزارش مو به مو. سپس همه با هم می‌خندند. سخن‌گوی این بخش از دولت‌های افغانستان، پاکستان، چین و امریکا تشکر کرد و گفت: سال‌ها بود نخندیده بودیم. تشکر از گروه هماهنگی چهارجانبه که اسباب خنده‌ی ما را فراهم می‌کنند. او از هر چهار کشور خواست که در نشست‌های بعدی جوک‌های تازه‌تری هم بگویند. او گفت برای رعایت حقوق زن یک ماه خندیدیم، بس نیست؟ برای پذیرش قانون اساسی این‌قدر که ما خندیدیم، والله اگر صمدآغا به عین‌الله (باقرزاده) خندیده باشد. سپس سخن‌گوی این گروه گفت که ما از جریان صلح به صورت کامل باخبریم. حتی قبل از این‌که عبدالله عبدالله وزیر خارجه را احضار و در مورد صلح بپرسد، ما خبر می‌شویم.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *