عزیز حکیمی/روزنامهنگار افغان
منبع: نشریه بریتانیایی اوپندموکراسی +
بلافاصله بعد از آن که طالبان هفت تن از کارمندان شبکهی تلویزیونی طلوع را در قلب پایتخت کشتند، بیبیسی افغانستان اقدام به پخش مصاحبهای با سخنگوی طالبان کرد.
حمله انتحاری روز بیستم جنوری اتوبوسی را هدف قرار داد که حامل کارکنان شرکت رسانهای کابورا، مرتبط با تلویزیون طلوع و گروه موبیگروپ، بود. دو تن از قربانیان این حمله زن بودند و بیست و پنج نفر دیگر زخمی شدند.
بیبیسی افغانستان، در برنامهی خبری خود بعد از حمله، مصاحبهای با ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان را پخش کرد. در این گفتوگو، سخنگوی طالبان نه تنها از کشتار بیرحمانهی کارمندان شرکت کابورا دفاع کرد بلکه با استفاده از این فرصت دیگر رسانهها و روزنامهنگارانی که به گفتهی او در گزارشهای خود درباره طالبان «بیطرف» نیستند و یا در کار «ترجمه فیلمها و سریالهای مبتذل» دخیل هستند، را نیز به مرگ تهدید کرد. او تا جایی پیش رفت که از یک شبکهی مشخص تلویزیونی نام گرفت و گفت که این شبکه هدف بعدی آنها خواهد بود.
مجاهد به عنوان سخنگوی طالبان هیچ سخنی نگفت که از نظر حرفهی روزنامهنگاری ارزش خبری داشته باشد. او فقط به تکرار سخنان کلیشهای و همیشگی این گروه پرداخت. او ادعا کرد که قتل عام کارکنان طلوع حمله به رسانهها محسوب نمیشود و افزود که «ما ارگان طلوع را با موبیگروپ هدف قرار دادهایم و این را در لیست سیاه قرار داده بودیم. قبلاً اطلاع هم داده بودیم که اگر کسی به زندگی خود میل دارد، اگر کسی زندگی برایش مهم است نباید بعد از این با این ارگان همکار باشند یا کار بکند.»
سخنگوی طالبان همچنین گفت: «ما قبلاً اعلان کرده بودیم که طلوع دیگر نزد ما رسانه نیست بهخاطری که جهت دارد و تبلیغات منفی را علیه ارزشهای ملی و اسلامی کشور ما به راه انداخته.»
مجاهد ادعا کرد که گروپ کابورا با ترجمه فیلمهای مبتذل کشورهای خارجی به پشتو و دری به جامعه زهر تزریق میکند.
نکتهی عجیب این است که در هر دو گفتوگو به زبان پشتو و فارسی این ادعای غیرقانونی و غیرمشروع ذیبحالله مجاهد به چالش کشیده نشد و علاوه براین، گویا در تلاش برای یادآوری به سخنگوی طالبان برای تهدید دیگر رسانهها و روزنامهنگاران، مصاحبه کننده پرسید: «با این حساب شما اگر رسانه دیگری در افغانستان همین قسم کارها را بکنند، برنامههای تفریحی داشته باشند، برنامه تولید بکنند و سریال ترجمه کنند، آنها را هم هدف قرار میدهید؟»
سخنگوی طالبان در پاسخ گفت: «دیگر رسانهها اگر چنین کردند اول ما با آنها مفاهمه میکنیم، اول به آنها خبر میدهیم و آنها را مطلع میسازیم، اگر گوش نگرفتند اگر نپذیرفتند واقعیتهای جامعه ما را، طبیعی است که مورد حمله قرار خواهند گرفت.»
مجاهد در این گفتوگو ادعا کرد که طالبان به این دلیل به کارمندان طلوع حمله کردند که این شبکه در اکتوبر سال گذشته، زمانی که قندوز به تصرف طالبان درآمد، این گروه را متهم به قتل عام و تجاوز به زنان کردند.
این در حالیست که سازمان عفو بینالملل نیز در همان زمان گفته بود که گزارشهای موثقی دریافت کرده که طالبان در قندوز مرتکب قتل عام، تجاوز دستهجمعی و دیگر جنایات بر ضد باشندگان شهر قندوز شدند. خود بیبیسی نیز درباره وقوع چنین جرایمی در این شهر پس از آنکه بهدست طالبان سقوط کرد، گزارش داد.
با توجه به این که طالبان قبلاً شبکه طلوع را تهدید کرده بودند، حملهی آنها، چندان دور از انتظار نبود. آنچه بسیاری از مخاطبان افغان را متعجب ساخت این بود که بیبیسی فرصتی بیسابقه به طالبان داد تا به تبلیغ این حمله بپردازند و از طریق بیبیسی دیگر رسانهها و روزنامهنگاران را نیز به روشنی تهدید به مرگ کنند.
بعد از این مصاحبه، تعداد فزایندهای از روزنامهنگاران افغان و فعالان اجتماعی از بیبیسی افغانستان به خاطر ارائه فرصتی نابهجا به طالبان برای تبلیغ خشونت و تهدید رسانهها انتقاد کردند. شفیع عیار، میزبان یک برنامه پربیننده که از شبکههای مختلف افغانی در خارج از این کشور پخش میشود، بیبیسی را مرکز طالبان بریتانیایی خواند. بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی کلیپهای مصاحبه بیبیسی را به اشتراک گذاشتند و به اینکه مصاحبه کنندهی بیبیسی در طول این گفتوگو سخنگوی طالبان را «مجاهد صیب» خطاب میکرد، واکنشهایی همراه با طنز نشان دادند.
گروهی از خبرنگاران، نویسندگان و فعالان افغان، صفحهای با نام «بیبیسی فارسی و پشتو را به پاسخگویی واداریم» ایجاد کردند که در مدت کوتاهی بیش از دو هزار عضو یافت. این کمپین شکایتی رسمی به سرویس جهانی بیبیسی فرستاد و خواستار توضیح در مورد این مصاحبه شد.
همین کمپین در شکایت دیگری از بیبیسی خواست تا در مورد نشر یک خبر جعلی در وبسایت پشتو در ارتباط با زنده بودن اسامه بن لادن تحقیق کند و توضیح دهد که چرا چنین خبر نادرستی که در واقع یک فکاهی از یک وبسایت طنز انگلیسی است، به پشتو ترجمه و در وبسایت بیبیسی منتشر شده است. بیبیسی در پاسخ به این شکایت گفت که نسبت به نشر این خبر تحقیق کرده و از مخاطبانش عذرخواهی خواهد کرد.
بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی در نظرات خود بر روی صفحه کمپین میگویند که مصاحبه بیبیسی با سخنگوی طالبان پیش از آنکه حتا جسد قربانیان این حمله دفن شود و در حالیکه هزاران نفر در شوک این قتلعام خونین بودند، غیرحرفهای بود و بیتوجهی بیبیسی به احساسات مخاطبانش را نشان میداد. بهخصوص اینکه، این گفتوگو هیچ ارزش خبری نداشت و هیچ اطلاعات تازهای در مورد حمله و دلایل آن به مخاطب ارائه نمیکرد.
به نظر بسیاری از مخاطبان این گفتوگو فقط به نفع پروپاگند طالبان بود و به آنها کمک کرد که تهدید خود را به گوش میلیونها مخاطب به زبان فارسی و پشتو برسانند؛ موفقیتی که آنها هرگز نمیتوانستند حتا با بسیج تمام رسانههای مربوط به خود به آن دست یابند.
با وجود این انتقادات اما، تا چند روز پس از حمله بیبیسی افغانستان به نشر گزارشهایی در تلویزیون، رادیو و وبسایت خود به هر دو زبان پشتو و فارسی اقدام کرد که در تقریباً همهی آنها به نقل از سخنگوی طالبان، تهدید این گروه مبنی بر هدف قرار دادن دیگر روزنامهنگاران و نیز یک شبکه تلویزیونی دیگر را (که بیبیسی به صراحت از آن نام میبرد) بار بار تکرار کرد.
بیبیسی و دیگر رسانههای داخلی و خارجی قبل از این نیز با طالبان مصاحبه کردهاند. این گفتوگوهای برای حصول اطمینان از یکجانبه نبودن گزارشهایشان ضرور بوده است. اما بیشتر این مصاحبهها در ارتباط با جنبههای دیگری از منازعه، مثل روند صلح بوده است. این اولین بار است که بیبیسی افغانستان مصاحبهای با سخنگوی طالبان انجام میدهد که در آن از واکنش گروه طالبان نسبت به حملات خود آنها به غیرنظامیان میپرسد.
بیبیسی تحت منشور سلطنتی کار میکند و مادهی سوم این منشور تاکید میکند که «بیبیسی به منظور خدمت به منافع عامه وجود دارد.» اما روشن نیست که آیا سرویس جهانی بیبیسی که مخاطبان آن خارج از بریتانیا زندگی میکنند، در نشرات خود قرار است «منافع عامه» بریتانیاییها را در نظر بگیرد یا منافع عامه مخاطبان خارجی خود را.
با وجود آنکه بسیاری از مالیات دهندگان بیبیسی ممکن است به راحتی نتوانند بپذیرند که بیبیسی انگلیسی با سخنگوی یک گروه افراطی مثل داعش مصاحبه کند، اما میتوان استدلال کرد که بهعنوان یک سازمان مستقل خبری که وظیفهاش ارائه معلومات بیطرفانه است، بیبیسی از نظر حرفهای میتواند چنین مصاحبهای را انجام دهد. درست است که چنین مصاحبهای بدون تبلیغات برای داعش نخواهد بود. با آنهم ارزش خبری و معلوماتی چنین مصاحبهای در آگاهی مردم که بخشی از منافع عامه بریتانیاییهاست، بر ریسکهای ناشی از تبلیغات احتمالی برای داعش خواهد چربید.
اما مصاحبهای کلیشهای با سخنگوی طالبان، که هیچ سخنی تازه برای مخاطب ندارد، آن هم بلافاصله بعد از کشتار غیرنظامیان و مجال دادن به آنها برای تهدید به مرگ کردن خبرنگاران و رسانهها به «منافع عامه» مخاطبان افغان چه خدمتی میکند؟
در کشورهایی نظیر افغانستان که نهادهای انفاذ قانون ضعیف اند، این ریسک به شکل جدی وجود دارد که گزارشدهی نسنجیده منجر به آن شود که حکومتها ضعیفتر از آنچه واقعاً هستند، جلوه کنند و مخالفان آنها قویتر از واقعیت.
این سخن به این معنا نیست که بیبیسی و دیگر رسانهها طالبان را تحریم کنند. بلکه بحث بر سر استانداردهای قبول شده روزنامهنگاری در بیبیسی و سنجش هوشمندانه خبر، قضاوت ادیتوریالی معقول و توازن میان نقاط قوت در متن خبر است.
بیبیسی باید درک کند که کوچکترین لغزش از موازین حرفهای در محتوای رسانهای بیبیسی میتواند پیامدهایی به دنبال داشته باشد که نمیتوان آنرا بخشی از پیامدهای مثبت یا منفی قابل انتظار از عملکرد «حرفهای» بیبیسی به شمار آورد.