پیش‌بینی سال 1395

صلح سه بُعد دارد

رییس جمهور اشرف غنی، دیروز در مراسم افتتاح سال ششم کاری شورای ملی گفت که جنگ در افغانستان از خارج دیکته می‌شود. او عناصر جنگ را برشمرد و در مورد صلح گفت که صلح در افغانستان دو بُعد دارد. افغانستان در امر صلح از یک‌طرف باید با طالبان و حزب اسلامی حکمتیار صلح کند و از طرف دیگر با پاکستان. او گفت که هر کدام از این ابعاد، راه و خرج مشخص خودش را دارد.
آقای غنی به نحوی اشاره کرد که طالبان افغانستان و حزب اسلامی حکمتیار که فعلاً مشغول فعالیت‌های تروریستی اند، با گروه‌های نظیر القاعده، داعش، چچینی‌ها، ازبک‌های ازبکستان، اویغورهای چینی، طالبان پاکستانی فرق دارند و باید راه خویش را از آن‌ها جدا کنند.
حرف دیگر آقای غنی در قسمت صلح با پاکستان بود که ربط می‌گیرد به خط دیورند. به نظر من غنی معتقد است تا مشکل دیورند را حل نکند، پاکستان دست از تزریق تروریسم در افغانستان برنخواهد داشت. 14 سال گذشته خط دیورند کانالی برای پُمپ سرطان امنیت در افغانستان بود. حامد کرزی همیشه ادعا کرد که دیورند را به رسمیت نمی‌شناسد و پاکستان هم هیچ‌گاهی در فرستادن گروه‌های تروریستی و تمویل تروریسم در افغانستان دریغ نکرد.
از امضای خط دیورند به‌عنوان مرز جغرافیایی میان افغانستان و پاکستان بیشتر از صد سال می‌گذرد. نشانی‌شد خط دیورند یک رویداد تاریخی است که در زمان عبدالرحمن خان اتفاق افتاده است، اگر زمامداری عبدالرحمن خان به‌عنوان بخشی از تاریخ افغانستان مورد تایید است، رویداد نشانی‌شد خط دیورند هم باید پذیرفته شود. این‌که عبدالرحمن خان در امضای این خط اشتباه کرده یا تحت فشار بوده، بهانه‌ای برای دامن‌زدن به اختلافات نمی‌شود. نپذیرفتن خط دیورند به‌عنوان مرز جغرافیایی میان افغانستان و پاکستان در افغانستان طرفداران بسیاری دارد. آن‌هایی‌که خط دیورند را نمی‌پذیرند و ادعا دارند مناطقی که قبل از امضای خط دیورند متعلق به ساحت افغانستان بود، باید دوباره به افغانستان واگذار شود؛ با آرمان کذایی پشتونیزم این دامن زدن به اختلافات را توجیه می‌کنند. بماند که این آرمان چقدر دست‌یافتنی است، اما تا کنون که چیزی جز بدبختی برای جامعه‌ی پشتون نداشته است.
مسئله‌ای اصلی در مباحث صلح، ایجاد هم‌دلی و هم‌سویی است. برای همین است که صلح در افغانستان سه بُعد دارد. بُعد اولش صلح با جماعتی است که معتقدند خط دیورند مرز افغانستان و پاکستان نیست. اول باید به این گروه تفهیم شود که امضای دیورند (در هر صورتش) یک رویداد تاریخی است که باید پذیرفته شود. در غیر آن، حتا اگر با پاکستان و طالبان صلح شود، ظرفیت خلق وحشت و ناامنی در وجود همین عده هم وجود دارد. تا وقتی همدلی در خصوص پذیرش دیورند میان سیاست‌مداران افغانستان به‌وجود نیاید، هرگونه تلاش در قسمت صلح با پاکستان ممکن نقش برآب شود. تاریخ ما تا این‌جا ثابت کرده که در تولید و توزیع خشونت داخلی نظیر نداریم.
حالا موفقیت حکومت در صلح در گرو موفقیتش در ایجاد هم‌دلی روی خط دیورند و گذشتن از مناطق آن‌سوی دیورند است. حاکمیت ملی همان‌گونه که برای افغانستان مهم است، برای پاکستان هم مهم است. احترام به حاکمیت ملی پاکستان، اولین اهرم فشار بالای پاکستان در قسمت جلوگیری از صدور تروریسم به افغانستان است. صلح با طالبان و حزب اسلامی حکمتیار زمانی ممکن خواهد بود که پاکستان از خط دیورند مطمئن باشد. سخنان سرتاج عزیز در خصوص رهبران طالبان و نفوذ این کشور بر طالبان در این خصوص دروغ نیست. حتا آقای کرزی که تا آخر حاضر نشد دیورند را بپذیرد نیز معتقد است که لانه‌های تروریسم در خاک پاکستان وجود دارد. بناءً باید بپذیریم که پاکستان بر گروه‌های تروریستی نفوذ دارد و صلح با پاکستان، اهمیت حیاتی در رسیدن صلح با طالبان افغانستانی و حزب اسلامی حکمتیار خواهد داشت.
آن‌چه خط دیورند را به‌عنوان مرز جغرافیایی جنجالی کرده، حضور پشتون‌ها در دو سوی خط دیورند است. آرمان الحاق مناطق پشتون‌نشین آن‌سوی دیورند به افغانستان صرفاً به این منظور اهمیت دارد که قدرت در افغانستان به نحوی گرانتی شود و تا افغانستان است، قدرت از آن پشتون‌ها باشد. برای همین است که این آرمان کذایی است و نه تنها باعث خوشبختی پشتون‌ها نخواهد شد که جهنمی هم برای خود پشتون‌ها هم برای سایر اقوام افغانستان خواهد بود. پاکستان به هیچ‌وجه حاضر نخواهد شد دیورند را لغو کند چون در هر صورتش برگ برنده به‌دست پاکستان است. چه از در مذاکره وارد شویم، چه از مجرای حقوقی و قانونی! بهتر آن است که غایله‌ی دیورند را برای همیشه ختم کنیم تا زمینه‌ی صلح دوام‌دار را فراهم کرده باشیم!

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *