امین الله امرخیل، قوماندان امنیه ولایت غزنی به رسانهها گفته است که وزارت داخله در یک ماه گذشته 228 پست در فرماندهی پولیس غزنی را لغو کرده است. قوماندان امنیه غزنی هشدار داده است در صورتی که روند ملغاسازی پستهای پولیس در این ولایت ادامه پیدا کند و مرکز از نیروهای موجود در غزنی حمایت نکند، سرانجام این ولایت سقوط خواهد کرد. امرخیل ضمن انتقاد از روند کاهش نیرو در غزنی گفته است که ولایت غزنی از جمله ولایتهای درجه اول کشور به حساب میآید اما تشکیلات و امکانات این ولایت در سطح ولایتهای درجه سه کشور است. آقای امرخیل با رسانهها گفته است که تمامی طرحها و پیشنهادات فرماندهی پولیس ولایت غزنی از سوی وزارت داخله رد شده است. امرخیل هشدار داده در صورتی که به نگرانیهای امنیتی ولایت غزنی توجه نشود، او ممکن است در مورد ادامه وظیفهاش تجدید نظر کند. امرخیل گفته نمیخواهد بدنامی سقوط ولایت غزنی به دوش او بیافتد. امرخیل با تشریح شرایط وخیم امنیتی در ولایت غزنی گفته است که مخالفان مسلح دولت، مدت ۸ سال است که ولسوالی ناوه را در اختیار دارند و از این ولسوالی بهحیث پایگاهی تهاجمی به ۹ ولایت جنوبی کشور بهره میبرند.
حکومت از آمادگیها و حمایت از نهادهای امنیتی سخن میگوید اما مسئولان درجه اول نهادهای امنیتی در ولایات برخلاف ادعای مرکز میگویند واحدهای پولیس در اطراف نه تنها مورد حمایت کابل قرار نمیگیرد بلکه به تکرار پیشنهادهای شان از سوی کابل رد و نادیده گرفته میشود. آیا وضعیت نهادهای امنیتی تا این حد است که مسئولان محلی ناگزیر میشوند از طریق رسانهها وضعیت بحرانی شان را اعلام کنند؟
چند ماه قبل، معاون ولایت هلمند از طریق رسانهها به رییس حکومت وحدت ملی نامه سرگشاده نوشت و از وضعیت غیرمطلوب سربازان در این ولایت به غنی شکایت کرد و از تلفات نیروهای امنیتی سخن گفت. معاون والی هلمند پس از این اظهارات از وظیفهاش برکنار شد. گزارشها از هلمند اکنون حاکی است که از 14 ولسوالی، 10 ولسوالی آن بهدست طالبان سقوط کرده است. آیا غزنی به سرنوشت قندوز و هلمند دچار میشود؟
غزنی چه اکنون یا در گذشته از ولایتهای ناآرام کشور به شمار میرود. طالبان و مخالفان مسلح دولت در بخشهایی از این ولایت، فعالیتهای آزادانه دارند. چندی قبل هم در این ولایت عملیات پاکسازی راه اندازی شد. با این همه، ماهها قبل طالبان بر زندان این ولایت یورش بردند و تمامی زندانیها را با خود بردند. در میان زندانیها شماری از افراد خطرناک طالبان وجود داشتند که از سوی دولت بازداشت شده بودند. افزون بر این، راههای مواصلاتی غزنی به شدت ناامن است. هراز گاهی مسافران ولسوالیهای غزنی از سوی طالبان یا دیگر گروههای مسلح ربوده میشوند.
با این حال، با گرم شدن آب و هوا و اینکه سرنوشت مذاکرات صلح هنوز نامعلوم است احتمال اینکه جنگ فراگیر شود، وجود دارد. در چنین یک وضعیت، نباید حکومت مرکزی دست و پای نیروهای محلی را ببندد یا تشکیلات آن را کاهش دهد. بر عکس، واحدهای نظامی نیاز به حمایت سیاسی و نظامی دارند. حکومت، به خصوص نهادهای امنیتی، باید موانع ارتباطی شان را از راه بردارند و این روند باید با سهولت انجام شود تا مقامات محلی مجبور نشوند اسرار نظامی را که بایستی محرم منتقل شود، از طریق رسانهها اعلام کنند.
رسانهای شدن یک پروسه اداری و نظامی، به این معنا هم هست که به غیر از شهروندان کشور، نارضایتیها از حکومت مرکزی در سطوح مختلف وجود دارد. این هشدارها و شکایتها اما نه از نوع عادی بلکه یک امر استراتژیک هم به شمار میرود. وقتی قومندان امنیه یک ولایت از سقوط ولایت و بیتوجهی کابل سخن میگوید، به این معنا است که مرکز به جز کابل، دیگر بخشهای کشور را به فراموشی سپرده است. دوام شکایتهای مقامات محلی و بیتوجهی کابل، این گمان را در میان مردم تقویت خواهد کرد که مدیران کشور تلاشهای لازم را برای بهبود امنیت کشور به خرج نمیدهند.