بازار مشترک منطقه‌ای مشکلات افغانستان را حل خواهد کرد

گشایش مسیرهای تجارتی کشورهای آسیای مرکزی را تشویق خواهد کرد به‌عنوان طرف‌های ذی‌نفع اقتصادی همکاری کنند نه رقابت
منبع: الجزیره/علی سراج +
ترجمه: حمید مهدوی


گفت‌وگوکنندگان حکومت افغانستان و تعدادی از نمایندگان طالبان قرار است روز دوشنبه در اسلام‌آباد دور میز گفت‌وگو بنشینند. هرچند بعید است فوراً توافق صلح صورت بگیرد، اما این نشست پس از یک سال خونین و روابط سرد افغانستان و پاکستان، یک رویداد مثبت تلقی می‌شود.
حملات تروریستی رو به رشد در افغانستان و پاکستان تهدید نسبتاً بزرگی را متوجه هردو کشور می‌سازد و خطر سرایت آن‌ها به کشورهای همسایه را نیز به همراه دارد. برای جلوگیری از بی‌ثباتی گسترده‌تر در منطقه، باید اکنون اقدام شود. راه حل در تقویت همکاری‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی میان افغانستان و پاکستان نهفته است. اساس این همکاری‌ها باید اعتماد، احترام و تفاهم دوجانبه باشد.
علاج روابط پرتنش میان این دو کشور در تاریخ آن‌ها نهفته است. برای دستیابی به تعهدی که دو طرف در مواجهه با چالش‌های امنیتی از آن حمایت کنند، نیاز است که عزم سیاسی برای حل اختلافات گذشته و ایجاد روایت‌های جدید تقویت شود. در اصل، بادوام‌ترین راه حل مسئله امنیت آسیای مرکزی در تضمین فرصت‌های شغلی به‌عنوان اساس امنیت مالی مشترک هفته است. در جایی که مردم عام احساس می‌کند از بهبود اوضاع به‌صورت مستقیم نفع می‌برند، این احساس یک حس مالکیت را به‌وجود می‌آورد که ثبات و میل به ادامه بهبود وضعیت را تضمین می‌کند. دو نقطه کلان مورد منازعه وجود دارد که پاکستان را از رسیدن به یک توافق عدم مداخله با افغانستان باز می‌دارد: اختلاف دوامدار بر سر خط دیورند و تضاد این کشور با هند.
خط دیورند
معاهده خط دیورند که در سال 1893 بین سر مورتیمر دیورند و امیر عبدالرحمن خان منعقد گردید، حوزه نفوذ حکومت افغانستان و راج بریتانیا را مشخص کرد. در واقع این خط به‌عنوان یک خط دفاعی بین آن‌ها در نظر گرفته می‌شد. هدف این خط هرگز ایجاد یک مرز دایمی نبود و براساس قانون بریتانیا، برای 90 سال اعتبار داشت.
وقتی در سال 1947 پاکستان تاسیس شد، بریتانیا این معاهده را نقض کرد و مناطقی که در شرق خط دیورند واقع شده‌اند را به پاکستان واگذار کرد. افغانستان اعتراض کرد و پرونده‌اش را به جامعه ملل ارائه کرد، اما رای نگرفت و این خط به‌عنوان مرز میان افغانستان و پاکستان پذیرفته شد.
از زمان به‌وجود آمدن پاکستان تا امروز، هیچ کدام از حکومت‌های افغانستان این خط را نپذیرفته است و این منطقه را بخشی از مناطق قبایلی پشتون‌های افغانستان دانسته و آن را پشتونستان خوانده است. این امر به چندین کشمکش مرزی میان این دو کشور در نیمه دوم قرن 20 انجامید.
رقابت با هند
پاکستان هند را دشمن اصلی‌اش در منطقه می‌داند و شدیداً نگران روابط نزدیک افغانستان و هند است. ارتش پاکستان معتقد است در صورتی که جنگی اتفاق بیافتد، این روابط می‌تواند زمینه را برای شکل‌گیری جبهه دیگری علیه پاکستان فراهم کند. بنابراین، پاکستان به‌عنوان بخشی از دکترین «عمق استراتژیک»اش تلاش کرده است بر هر حکومت منتخبی در کابل نفوذ داشته باشد. به‌طور خلاصه، نگرانی‌های امنیتی پاکستان هم‌چنان ارتش این کشور را از دنبال کردن یک راه‌حل مسالمت‌آمیز بازداشته است؛ هرچند رییس جمهور اشرف غنی چندین بار به سوی پاکستان دست دوستی دراز کرده است.
با چنین درجه بالایی از بی‌اعتمادی میان این دو کشور همسایه، به نظر می‌رسد که اگر افغانستان حاکمیتش را به پاکستان بخشش نکند، آی.اس.آی، سازمان جاسوسی پاکستان، به یک توافق سیاسی قناعت نخواهد کرد. بنابراین یک راه حل صرفاً مبتنی بر امنیت، هم‌چنان با بن‌بست مواجه خواهد بود.
در حالی که اکنون کل منطقه در یک مرحله حساس قرار دارد، من باور دارم که یک راه حل جایگزین باید وجود داشته باشد. این راه حل دستیابی به اعتماد متقابل و منافع متقابل از طریق یک طرح اقتصادی منطقه‌ای است. رییس جمهور افغانستان و دیگر رهبران منطقه چند برنامه همکاری اقتصادی منطقه‌ای را روی دست گرفته‌اند. تاپی، خط لوله 1814 کیلومتری ترکمنستان-افغانستان-پاکستان و هند یکی از این برنامه‌ها است. اما به یک گروه بندی جامع‌تر اقتصادی منطقه‌ای نیاز است. مسیر نزدیک اطمینان یافتن از پایه و اساس درست، ایجاد سیستم بازار مشترک شش کشور در منطقه است که شش کشور اسلامی پاکستان، ایران، ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان و افغانستان را در بر می‌گیرد.
سیستم بازار مشترک
در این اتحاد دلکش، افغانستان می‌تواند یک منطقه تجارتی آزاد باشد و جاده ابریشم را احیا کند که از طریق آن تمام همسایگانش از ترافیک تجارتی که در نتیجه آن به‌وجود می‌آید، نفع ببرند. این منطقه باید «مرزهای نرم» داشته باشد و سیستم راه آهن از پنج کشور همسایه به افغانستان توسعه داده شود. برای کمک به فرصت‌های اقتصادی، به مردمی که در این منطقه تجارتی زندگی می‌کنند اجازه داده شود تا با اسناد سفری که در مورد آن توافق شده از مرزها عبور کنند. یک بازار مشترک در آسیای مرکزی راه‌ها برای تجارت نه تنها در کشورهای عضو بلکه برای کل آسیا و اروپا باز خواهد کرد. این بازار برای ده‌ها هزار تن شغل ایجاد خواهد کرد. تمام کالاهایی که راهی شرق، غرب، جنوب و شمال اند در افغانستان انبار خواهند شد و سپس از طریق خط آهن، جاده یا هوا به مقاصد مربوطه شان انتقال داده خواهد شد.
علاوه برآن، این بازار تنش میان غرب، روسیه و چین را کاهش خواهد داد چون آن‌ها باهم برای حصول اطمینان از امنیت شش کشور عضو بازار مشترک کار خواهند کرد. در موجودیت «مرزهای نرم»، تنش‌ها بر سر خط دیورند میان افغانستان و پاکستان به‌طور قابل توجهی کاهش یافت و خط دیورند دیگر یک مسئله نخواهد بود.
در صورتی که هرکدام از این شش کشور به‌صورت مستقیم نفع ببرند و کشورهای بزرگ‌تر منطقه به تامین امنیت تجارت توجه کنند، تروریست‌ها دیگر در هیچ یکی از این کشورهای عضو حمایت نشده و محو خواهند شد.
پروژه تاپی از ترکمنستان به پاکستان بدون اقدامات خرابکارانه طالبان ساخته خواهد شد و به همین ترتیب خطوط انتقال برق از تاجیکستان به پاکستان. گشایش مسیرهای تجارتی و منافع مالی به پاکستان و هند اجازه خواهد داد تا به‌عنوان طرف‌های ذی‌نفع اقتصادی همکاری کنند نه رقابت. برای ایالات متحده و ناتو، میلیاردها دالری که اکنون صرف جنگ می‌شود، در زمینه حفظ صلح هزینه خواهد شد. علاوه بر آن، حمایت از بازار مشترک کشورهای آسیای مرکزی سرانجام خودکفایی امنیتی و اقتصادی به بار خواهد آورد که به تدریج سبب کاهش در جریان پول مالیه دهندگان امریکایی و اروپایی به افغانستان و پاکستان خواهد شد. بن‌بست سیاسی فعلی و افزایش ناامنی همزمان با آن، صرف با ادامه تاکید بر فرمول مشابه، استفاده شده و ناکام محو نخواهد شد. یک بازار مشترک جامعه منطقه‌ای که از صمیم قلب توسط جامعه جهانی حمایت شود، طرحی است که ارزش امتحان را دارد. زمان مناسب و به موقع است. چنین اقدامی به نمونه‌ی مثبتی برای دیگر کشورهایی که از جنگ رنج می‌برند، تبدیل خواهد شد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *