روزهایی که قرار بود رییس کمیسیون مستقل انتخابات مشخص شود، اسم محمد یوسف نورستانی از قرعهی کرزی بیرون شد. او بدون جنجال رییس کمیسیون مستقل انتخابات شد و مدیریت بزرگترین پروسه مردمسالاری و دموکراسی بهدست او گذاشته شد: برگزاری انتخابات ریاست جمهوری 1393؛ انتخاباتی که بدون شک بدترین انتخابات افغانستان بود و بعید نیست که پایان انتخابات ریاست جمهوری بر اساس قانون اساسی فعلی نیز باشد.
آنچه در انتخابات ریاست جمهوری گذشته که کمیسیون مستقل انتخابات به ریاست یوسف نورستانی مسئول برگزاری آن بود اتفاق افتاد، تقلب به پیمانهی وسیع در آرای مردم و دست برد زدن به پروسهی انتخابات بود. میلیونها رأی تقلبی در انتخابات آشکار شد و بر خلاف قانون اساسی هیچ یکی از نامزدان برندهی انتخابات اعلام نشد. انتخابات گذشته ریاست جمهوری نه تنها نتیجهای بر اساس قانون اساسی و قوانین انتخاباتی بر جا نگذاشت، بلکه آغاز یک فرسایش سیاسی و اقتصادی برای افغانستان نیز بود. درگیریهای سیاسی و قومی که پس از انتخابات در افغانستان به جریان افتاد، هنوز هم بر سر تعیین والیها، رییسها، معینها و حتا نصب عکسهای دو مقام بلند پایه حکومت جریان دارد.
در حالی که کمیسیون مستقل انتخابات تحت رهبری نورستانی مسئولیت داشت انتخابات بیطرفانه، سالم، همگانی و آزاد برگزار کند، کمیسیون بر بنیاد اسناد مدیریت تقلب در انتخابات را فرماندهی کرد و هیچ فرد بلند پایه کمیسیون از این تقلب و خیانت نمیتواند دوری کند. همهی آنانی که انتخابات را مدیریت کردند، مسئول این تقلب و ویرانی برجا مانده از آن اند و نورستانی بیشتر از دیگران.
اما اکنون پرسش این است که چگونه چنین فردی تا هنوز به کارش ادامه داده و حالا نیز با افتخار از سمتش استعفا میدهد بدون اینکه از تحت پیگرد قرار گرفتن آن خبری باشد؟ و اما سوال مهمتر اینکه: چه کسی و کدام نهاد چنین فردی را تحت پیگرد و تعقیب قرار دهد؟ درحالی که تمامی مقامات بلند پایه به اساس تقلبی که کمیسیون بنا نهاد، در قدرت هستند و رؤسا و مسئولان ادارات را آنها تعیین و منصوب میکنند.
نورستانی و کمیسیون مستقل انتخابات تحت مدیریت او، در آرای مردم مداخله کردند، پروسه انتخابات را ناکام و بنای تازهی دموکراسی و انتخابات را نابود کردند. آنها متهم به تقلب میلیونی اند و این تقلب توسط نهادهای معتبر سندسازی و مستند شده است. با این وجود، هیچ کسی جرأت ندارد که به محاکمه و تحت پیگرد قرار دادن چنین متهمی اقدام کند. رییس جمهوری که بر اساس اعلام نتایج کمیسیون به کُرسی ریاست جمهوری ننشته و ریاست اجراییه که بر اساس نتایج اعلام شده کمیسیون از کرسی ریاست جمهوری باز نمانده، چگونه میتوانند با تهدیدات مضاعف کمیسیون مبنی بر افشاسازی اسناد انتخابات، دست به قلمی ببرند که امضا کنند: مسئولان کمیسیون مستقل انتخابات از وظیفه سبکدوش و تحت پیگرد قانونی قرار بگیرند. مگر نه اینکه این ضعف و بیتفاوتی و سکوت ناشی از شراکت و توافقات پنهانی برای تبرئه چند متهم است. بیتوجهی به متقلبان و پروندههای تقلب در انتخابات نشان دهندهی این است که ریاست جمهوری بر سر تبرئه متهمان تقلب و مهندسی انتخابات به توافق رسیده است و ارادهی برای پیگیری قانونی این متهمان ندارد.
یوسف نورستانی و همکارانش برای رییس جمهور غنی به معنای عامتر چاکری کردند. قانون، نهاد، اصول، رأی مردم، انتخابات و دموکراسی دور زده شد تا انتخابات به جایی برسد که غنی در هر صورتش رییس جمهور کشور باشد. آنچه که نورستانی و سایر مسئولان کمیسیون مستقل انتخابات انجام دادند، برای مردم افغانستان دردناک بود و همواره چهرهی نورستانی و امرخیل و بسیاری از مقامات کمیسیون مستقل انتخابات تنفرزا و نفرتانگیز خواهد بود. اما پس از چاکری او، تشکری رییس جمهور از وی دردناکتر و نفرت برانگیزتر است. چرا باید از چنین فردی تشکری کرد؟ مگر نه اینکه ما هنوز باور داریم که انتخابات سالم بود و تقلبی در آن صورت نگرفت؟
در حالی که انتظار میرفت همزمان با بازگشایی پرونده اصلاحات انتخاباتی، فاسدان و مدیران تقلب انتخابات ریاست جمهوری گذشته نیز تحت پیگرد قانونی قرار بگیرند، ریاست جمهوری با نشر این پیام به پروندهی بزرگترین خیانت ملی چند سال اخیر این گونه پایان گذاشت: «محمد یوسف نورستانی، رییس کمیسیون مستقل انتخابات درک از وضعیت سیاسی و اجتماعی افغانستان، منافع ملی کشور و اعاده ثبات و رفاه اجتماعی مردم افغانستان را عنوان نموده، استعفای خود را به رییس جمهور پیشکش کرد. محمد اشرف غنی، رییس جمهوری اسلامی افغانستان از اینکه موصوف اوضاع سیاسی افغانستان را درک کرده است، با تشکری استعفایش را منظور کرد.»