در روز یکشنبه، عید پاک، حملهی جماعت الاحرار (JUA) – یک گروه انشعابی طالبان پاکستان (TTP)- بر پارک لاهور، بیش از 72 کشته و صدها زخمی برجا گذاشت. این حادثه نشان داد که تحریک طالبان پاکستانی و گروههای وابسته به آن، باوجود موفقیتآمیزبودن عملیات ضرب عضب، همچنان به انتشار ایدئولوژی افراطیگرایی خود ادامه میدهند. این عملیات که در ماه جون سال 2014 در مناطق قبیلهیی پاکستان در مرز افغانستان راهاندازی شد، بسیاری از طالبان مستقر در آن منطقه را بیرون راند. بااینحال، رشتهیی از حملات تروریستی در شمال پاکستان و اکنون در منطقهی پنجاب از آغاز سال 2016، نشان میدهد که طالبان قدرت خود را باز مییابند و پاکستان نتوانسته است در این درگیری پیروز شود.
جماعتالاحرار توسط مولوی عمر خالد خراسانی (با نام واقعی عبدالولی) رهبری میشود. سنگر اصلی او در مهمند قرار دارد که یکی از هفت منطقهی قبیلهیی در شمالغرب پاکستان در نواحی قبیلهنشین فدرال است که با ولایتهای شرقی افغانستان، ننگرهار و کنر، هممرز است. در سال 2014، خراسانی که روابط قدرتمندی با القاعده داشت، پیوند خود با طالبان پاکستانی را قطع کرده و به دولت اسلامی اعلام وفاداری کرد. گزارشهای اخیر نشان میدهد که خراسانی درحالحاضر بار دیگر با طالبان همراه شده است و این بدان معناست که شبکههای طالبان که درحال قدرتگرفتن دوباره در پاکستان هستند، نسبت به وضعیت شکنندهتر دولت اسلامی جذابیت بیشتری دارند.
حملهی عید پاک دومین حملهی بزرگ تروریستی در لاهور بود که جماعتالاحرار در سالهای اخیر مسئولیت آن را بر عهده گرفته است. در ماه نوامبر 2014، این گروه مسئولیت حمله به جمعیتی از مردم را که برای تماشا و تشویق مراسم معمول پایینآوردن پرچم در مرز هند و پاکستان گرد آمده بودند را بر عهده گرفت.
باتوجه به فاصلهی تقریباً 350 مایلی میان شهر لاهور و مهمند، که مقر خراسانی دانسته میشود، غیرممکن است که یک بمبگذار انتحاری با کمربندی پر از مواد منفجره با خیال آسوده در کشور سفر کرده و عملیات انتحاری را در زمان و مکان انتخابی انجام دهد.
منطق حکم میکند که یک شبکهی حمایتی قدرتمند در جایی وجود دارد که انجام اقدامات تروریستی در شهری امن و بسیار دور مانند لاهور را از منطقهی قبیلهنشینی مانند مهمند تسهیل میکند. وجود چنین شبکهی پشتیبانی نباید هیچکسی را متعجب بسازد.
یک گروه تقریباً 20000 نفری از فعالان مرتبط با یک گروه سنی تندرو شناختهشده بهعنوان «تحریک سنی» دقیقاً در همان زمانی که تیم نجات و اعضای خانوادههای قربانیان انفجار لاهور درحال بیرونکشیدن جنازهها و زخمیها از صحنه بودند، در اسلامآباد تظاهرات میکردند. آنها از به دار آویختهشدن ممتاز قادری، گارد پولیس قاتل «سلمان تاثیر» والی سابق ایالات پنجاب خشمگین بودند.
تاثیر با یک زن مسیحی به نام آسیه بیبی ملاقات کرده بود که به اتهام توهین به مقدسات توسط یک دادگاه پاکستان محکوم شده بود. قادری باور داشت که تاثیر با دیدار آسیه بیبی و مخالفت سرسختانهاش با قانونی که اغلب توسط اکثریت مسلمان پاکستان مورد سوءاستفاده قرار گرفته و علیه اقلیت مسیحیان، هندوها، سیکها و احمدیها استفاده میشد، از خط قرمز عبور کرده است. برای بسیاری از مردم عادی پاکستان –بهویژه کسانی که متعلق به فرقهی تندرو بریلوی هستند که اکثریت آنها در پنجاب زندگی میکنند- ممتاز قادری برای آنها یک قهرمان است.
درحالی که مناطق قبیلهیی پاکستان خانهی اصلی طالبان مسلح و دیگر گروههای جهادی است و نیروهای امنیتی پاکستان بیش از یک دهه است در آنجا عملیات انجام میدهد، در مناطقی شهریتر و میان بخش تحصیلکردهتر است که ایدئولوژیها و روایتهای افراطی تولید میشود.
از دوران دیکتاتوری نظامی ضیاءالحق که در طول دههی 1980 قدرت را در پاکستان در دست داشت و از ایدهی «جهاد» افغانی دفاع کرد، گروههای فرقهیی و افراطگر عمدتاً در مناطق فقیر، عقبمانده و فئودالی جنوب پنجاب حضور دارند که در غیراینصورت، پرجمعیتترین و ثروتمندترین بخش کشور است.
گروههایی مانند سپاه صحابه، لشکر جهنگوی، لشکر طیبه، جماعت الدعوه و جیش محمد، بیشتر از دیگران از خشونتهای فرقهیی و جهادگرایی متمرکز بر کشمیر و افغانستان که شاخص سیاستهای دولت در دههی 1980 بود استفاده میکنند. در یک مکالمهی تلفنی اخیر، یک تحلیلگر و مفسر سیاسی برجسته در لاهور به من گفت که حدود 500 نفر از اعضای این گروههای فرقهیی ممنوعالفعالیت، در طول انتخابات منطقهیی سال 2015 انتخاب شدهاند.
درحالیکه قاچاق مواد منفجره (نمونهی آن، قاچاق از منطقهی مهمند به لاهور) میتواند از طریق ابزارهای رسمی محدود شود، محدودساختن جریان انتشار ایدئولوژیها و روایتهای افراطگرایان تقریباً غیرممکن است.
مدتی کوتاه پس از حملهی ماه دسامبر 2014 طالبان بر مدرسهی دولتی ارتش در پیشاور، احزاب دولتی و مخالفان بر سر یک طرح اقدام ملی برای جلوگیری از تروریسم و افراطگرایی در تمام اشکال و مظاهر آن به توافق رسیدند. یک سال و نیم پس از آن، اسلامآباد هنوز برای اتخاذ اقداماتی شامل مهار سخنرانیهای نفرتپراکنی و مدارس مذهبی مردد است، درحالیکه رهبری نظامی این کشور نیز تمایل به فاصلهگرفتن از سیاست طالبان «خوب» و «بد» ندارد.
افراطگرایی خشونتآمیز با ایدهها و روایات خود رشد میکند. تازمانیکه رهبری غیرنظامی و نظامی پاکستان بر سر اقداماتی علیه کسانی که افراطگرایی را گسترش میدهند به توافقنظر نرسد، هرگونه بمب افکنی، عملیات نظامی و اقداماتی امنیتی، بینتیجه خواهد بود.
فارین پالیسی/ داود خطاک
ترجمه: معصومه عرفانی +