در این مصاحبه بهجای «خواهر کافر» از مخفف «خوافر که خوا آن از خواهر و فر آن از کافر گرفته شده» و بهجای «قاضی وکیل» از مخفف «قایل که قا اش از قاضی و یل اش از وکیل گرفته شده» استفاده میشود. گیج نشوید که گیج شدن گناه دارد.
خوافر: وکیل صاحب به نظر شما زن چیست؟
قایل: زن مزرعهی شوهرش است. شوهرش اختیار دارد که در آن بادنجان سیاه کشت میکند یا از فامیل حبوبات.
خوافر: مرد چیست؟
قایل: یکی مردان شماست، یکی هم مردان ما. مردان شما بیغیرت است و اجازه میدهد بانوی جوان و زیبایی مثل شما پیش اغیار برای مصاحبه برود. مردان ما به جوانان زیبا و نازکی مثل شما حتا اگر بمیرند، اجازهی بیرون رفتن نمیدهند.
خوافر: دختر چیست؟
قایل: دختران حالا زنان آینده است. هرچند که نانخور پدر خویش باشند.
خوافر: پسر چیست؟
قایل: شیران آینده. رهبران آینده. امید و خیال والدین خویش و اسلام عزیز هستند.
خوافر: قاضی صاحب خشونت علیه زنان چیست؟
قایل: زن چه است که خشونت علیه زنان باشد؟ ما خشونت نمیکنیم.
خوافر: وکیل صاحب پس لتوکوب چیست؟
قایل: یک لتوکوب شماست که یک سیلی بخورید تا محکمهی لاهه دعوا میکنید. یکی هم لتوکوب ماست که آدمهای بیتربیت را چنان ادب میکنیم که آثارش تا قیامت کبرا در وجودش باقی بماند.
خوافر: قاضی صاحب! شما هم قاضی هستید هم وکیل پارلمان، کدامش را بیشتر دوست دارید؟
قایل: هر دویش را. (در این قسمت قاضی با نیشخند به همشیرهی کافر مصاحبهکننده گفت که اگر عمهات بیوه است میتوانم شوهر عمهات هم باشم.)
خوافر: وضعیت زنان در افغانستان چهگونه است؟
قایل: از این طرف حقوق زن درآمده و از آن طرفش برآمده، فعلاً در صحرای بیحیایی قرار دارند.
خوافر: قاضی صاحب لطف کنید یک بار از نظر یک قاضی تجاوز جنسی را تعریف کنید یک بار هم از منصب یک وکیل.
قایل: از منظر یک قاضی: بسم الله الرحمن الرحیم. همین حالا اگر شما را به دست یک جوان افغان بدهم که بعد از کارهای دیگر بینیات را ببرد، باز میفهمی که تجاوز جنسی چیست.
از منظر یک وکیل: یک تجاوز جنسی شما دارید، یک تجاوز جنسی ما. از شما بعد از تجاوز زنده میماند، از ما یا باید بمیرد یا زن قانونی مرد متجاوز شود.
خوافر: قاضی صاحب شما زن خویش را لتوکوب میکنید؟
قایل: من سه تا زن دارم، کدامش را میپرسی؟
خوافر: اوه مای شیت!!… مگر فرقی بین زنانتان وجود دارد؟
قامس: ببین خواهر کافر! یکیاش را زدم، فرار کرد و حالا در خانهی امن زندگی میکند.
خوافر: خانهی امن از نظر شما که وکیل هستید، چهگونه یک جایی است؟
قایل: بس کن دیگه. حالی تو را دَ اطاق بغلی میبرم و نامش را خانهی امن میگذارم.
خوافر: از اینکه دو دور وکیل پارلمان هستید، چه احساسی دارید و تعریف پارلمان از نظر شما چیست؟
قایل: یکی پارلمان شماست که با خانهی ببویت فرق نمیشه. یکی پارلمان ماست که متأسفانه قانون منع خشونت علیه زنان را تصویب میکند.
خوافر: قانون منع خشونت علیه زنان از نظر شما چیست؟
قایل: قانون منع خشونت نگو! قانون بیحیایی بگو! بههمین خاطر است که تا بخواهی چهار لگد با خانمت حرف بزنی، وقت پناه میبرد به خانههای امن. دختر را میخواهی به شوهر بدهی، اگر دلش بود که الحمدلله یک پیوند اسلامی برقرار میشود، اگر نبود نه آبروی خانه، نه خانواده و نه هم آبروی قوم را در نظر میگیرد، فرار میکند.
خوافر: اگر روزی رییس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان شوی، اولین کاری که میکنی چیست؟
قایل: یک تریلی مواد منفجره در ساختمانش جابهجا میکنم و گرررررررررم…. خلاص!
خوافر: فرق بین جوان افغان و پیر افغان در چیست؟
قایل: یک ساعت میشود کنارم نشستی. من به تو غرض گرفتهام؟ نه! اگر یک جوان بود، تا حالا دین و ایمانش را با تو نجس میکرد.
خوافر: قاضی صاحب پشت سرت بیشتر از صد جلد کتاب قرار دارد، در این کتابها چه نوشته است؟
قایل: زیاد چیزها نوشته است. مثلاً نوشته است که نجسهایی مثل شما در جنت فردوس راه نمییابند.
خوافر: جنت فردوس را دوست داری؟
قایل: کدام مسلمان دوست ندارد؟ خیلی مسلمان بیعقل باشد اگر فردوس را دوشت نداشته باشد.
خوافر: تشکر از اینکه به ما وقت دادید.
قایل: برو گمشو دیگر هم به خانهی من نیا! پدرلعنت بیحیا! نه شرف داری نه بویی از انسانیت بردهای! خداوند تو را به دوزخ بیاندازد. انشاءالله!