اشرف مخلوقات

قتل «ستایش»، دختر شش‌ساله‌ی افغان، در تهران اندوه و خشم و ملامت و قضاوت و تعصب و مفاهیم دیگر در زبان آدمی را به سطح آورد. آن جوانی که ستایش را به آن‌گونه‌ی فجیع کشت، به‌سختی مورد نکوهش و نفرت قرار گرفت. آنانی‌که آن جنایت را محکوم نکردند و یا دیر محکوم کردند، ملامت شدند. مردم بر دولت‌های ایران و افغانستان نفرین فرستادند که برای اجرای عدالت جنب‌و‌جوشی از خود نشان ندادند. همه‌ی این‌ها به‌خاطر این است که اشرف مخلوقات، یعنی انسان، باید بهتر از این باشد. اسپ و گوزن و خرگوش و نهنگ و کفتار و کبوتر و پلنگ مفهومی به‌نام «اشرف مخلوقات» ندارند. ما آدم‌ها، بدون در میان گذاشتن این لقب پر افتخار با دیگر حیوانات، خودمان نشسته‌ایم و چنین لقبی برای خود تراشیده‌ایم و حالا به جد معتقدایم که واقعاً هم اشرف مخلوقات‌ایم.
این اشرف مخلوقات البته سیاه‌کاری‌هایش پایانی ندارد. به اندازه‌ی کفتار می‌درد و به اندازه‌ی گرگ حب‌النفس دارد؛ ولی هرگز نمی‌پذیرد که این چنین است. گرگ و شیر که از پی حیوانات دیگر می‌افتند، بیانیه نمی‌دهند. فقط می‌غرند و وقتی به شکار نگون‌بخت خود رسیدند، پاره‌اش می‌کنند. اشرف مخلوقات گاه حتا هشدار می‌دهد. حتا با شکار خود مذاکره می‌کند و حتا شکار خود را متقاعد می‌کند که بخشی از هستی خود را واگذار کند. این اشرف مخلوقات گاه سکوت می‌کند. می‌بیند که یکی از همگنان آشنایش، از همان جنگلی که او هم ساکن‌اش هست، یک انسان دیگر را نابود می‌کند. می‌بیند و خبر دارد که چه شده. اما در برابر این وحشت سکوت می‌کند. اشرف مخلوقات است دیگر. می‌تواند سکوت کند و سکوت می‌کند. چرا؟ چون مثلاً نژادپرست است. اسپ و گوزن و خرگوش و نهنگ و کفتار و کبوتر و پلنگ به هر دلیلی که سکوت کنند یا بدرند، حداقل از نعمت خدادادی هوش در حدی بهره‌مند نیستند که چند تای دیگر را گرد بیاورند و بگویند ما چون مثلاً زردیم بهتریم یا چون چنگال‌های‌مان سیاه‌اند، برتریم. نژادپرستی را نمی‌فهمند. آن‌ها این را هم نمی‌فهمند که بگویند خوب شد فلان آهو را شیر درید و ما حرفی نمی‌زنیم چون معتقدیم که آن آهو شاخ‌های خود را به‌نحوی خلاف اصول آیین ما کج گذاشته بود. ولی اشرف مخلوقات چرا؟ اشرف مخلوقات از بس هوشمند است، سر چیزهای بسیار ظریف موضع خود را عوض می‌کند. مثلاً تا فکر می‌کند ستایش پسر است، از کشته شدن‌اش عصبانی می‌شود. اما به محضی که می‌فهمد او دختر بوده، اعصاب‌اش آرام می‌شود. برای این که فکر می‌کند حتماً مادر این دختر آدم خوبی نبوده که دخترش عکس داشته و حتا عکس‌اش را می‌شده در رسانه‌های بی‌ناموس پیدا کرد. اشرف مخلوقات به شرف انسان ارزش زیادی می‌دهد. به‌همین خاطر، هرجا که حس کند گناه یک دختر مقتول شش‌ساله به گردن خودش هست، سکوت می‌کند. اشرف مخلوقات است دیگر.

دیدگاه‌های شما
  1. من ضمن عذرخواهي فراوان بابت اين اتفاق تلخ از مردم فهيم افغانستان ، بابت پيام آقا محسن هم كه جسورانه گفته “روزي صدبار میام اینجا مینویسم برگردید کشور خودتون اگر من کاره ای بودم پسره رو ازاد میکردم اخه حیفه بخاطر یک بیگانه هم وطن خومون تو اسارت باشه” بسيار شرمنده ام و عذر مضاعف ميخام
    اما تعجب ميكنم از نويسنده مطلب جناب سخيداد هاتف كه ميفرمايند “انانی‌که آن جنایت را محکوم نکردند و یا دیر محکوم کردند” اندكي انصاف داشته باشيد واقعا نميبينيد در ايران چه غوغائي شده آيا متوجه نيستيد همه شهروندان و سايتها و نشريات اين اتفاق را محكوم كرده و ميكنند ضمنا فراموش نشه كسي كه اين اتفاق را بوجود آورده يه نوجوانه كه هنوز مشخص نشده به چه دليل اينكار رو كرده

  2. روزی صدبار میام اینجا مینویسم برگردید کشور خودتون اگر من کاره ای بودم پسره رو ازاد میکردم اخه حیفه بخاطر یک بیگانه هم وطن خومون تو اسارت باشه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *