گلبدین حکمتیار برای مذاکره با حکومت وحدت ملی، ده پیششرط برای حکومت مخابره کرده که اولین شرطش، اعطای لقب اعزازی به خود آقای گلبدین حکمتیار میباشد. حکومت وحدت ملی برای بررسی بهتر این شرط آقای گلبدین حکمتیار، یک کمیسیون تشکیل داده به نام «کمیسیون اعطای لقب به مخالفین منافق». این کمیسیون تا بهحال چند دانه لقب برای گلبدین خان در نظر گرفته است. همه میدانیم که حکومت وحدت ملی هیچ کاری را نمیکند مگر در یک چارچوب بنیادین. حالا لقبهای پیشنهادی این کمیسیون در چارچوب واقعیات بنیادین ذیلاً خدمت شما ارایه میشود.
1- گلبدین حکمتیار در قندوز به دنیا آمده است. اعضای کمیسیون اعطای لقب به مخالفین منافق گفتند که بیایید از همین واقعیت یک لقب خوب استخراج کنیم، جنجال هرچه کمتر، بهتر! تصمیم بر این شد که لقب «گلاببروی قندوزی» را برای این عزیز منافق درنظر بگیرند.
2- سپس دیدند که این لقب خیلی خشک است. هیچ بوی خون نمیدهد، منصرف شدند. گفتند باید لقبی اعطا شود که عزت وی را کاملاً برملا سازد. اعضای کمیسیون شروع کردند به مطالعهی زندگی گلبدین حکمتیار. بعد از مطالعه دریافتند که او از شروع فعالیتهای سیاسی تا امروز، با تمام حکومتها وارد جنگ شده. گفتند بیایید لقب «میکروب حکومتها» را اعطا کنیم.
3- بعد دیدند که این لقب او را بسیار ریز میکند و باقی جنایات وی را در چارچوب بنیادین عزت بازتاب نمیدهد، بازهم منصرف شدند. رییس جمهور که دید این کمیسیون خوب کار نمیکند، رییس کمیسیون را برکنار کرد. یک رییس جدید را آورد که تا یک هفته پیش از بیسوادی، هدایت رمه را به دوش داشت. اما در ظرف یک هفته، وی مدرک ماستری خویش از دانشگاه گرلو را بهدست آورد. وی به محض ورود به تمام اعضای کمیسیون فحش داد و گفت که جناب گلبدین از ما برادر میشود، برِش لکب (لقب) مکب نمیدهیم. تا حالی گلبدین حکمتیار بود، ازی اوسو (از این به بعد) گلبدین حکمتیار صایب میشود.
4- باقی اعضا رفتند پیش رییس جمهور و از رییس نو شکایت کردند که این رییس اولاً هیچ سواد ندارد، دوماً ناسزا میگوید، سوماً میگوید که برای گلبدین هیچ لقب نمیدهیم. رییس جمهور کمیتهی حقیقتیاب شکل داد. این کمیته در شروع تحقیق دریافت که وی اصلاً مکتب نرفته. کدام خدازده مدرک جعلی برای او درست کرده و بهجای پوهنتون لوگر، نوشته پوهنتون گرلو. همین مسئله رییس جمهور را فریب داده. رییس جمهور به باقی اعضای کمیسیون دستور داد که تا پایان سه ماه اول سال، حتماً یک لقب پیدا شود، بدون رییس. اعضای کمیسیون دیدند که حکمتیار در یک فصل زندگی خود، هر روز کابل را راکتباران میکرده، لقب «گلبدین راکتیار» را برایش در نظر گرفتند.
5- این لقب هم قبول نشد. دلیلش این بود که گلبدین تنها کابل را راکتباران نکرده. درست است که او با تمام حکومتها وارد جنگ شده اما گاهی مذاکره کرده و حتا به سمت نخستوزیری رسیده، اما دوباره وارد جنگ و خون شده. بناءً تصمیم بر این شد که لقب «راکتیار منافق» را به وی اعطا کند که هم هزاران راکت شلیک شده از سوی او را شامل شود هم منافقت وی را بازتاب دهد.
6- اما بازهم جنجال شد. گفت تنها راکتباران کردن کابل و منافقت وی نیست. وی سالها از پاکستان و ایران پول دریافت کرد و علیه این خاک جنگید، نباید این زحماتش را نادیده بگیریم. لقب اعطایی حکومت به او باید تمام عزتهای خاک شده و به خون تپیده از سوی او را بازتاب دهد. سپس لقب «گلبدین ایر-پاکیار» را پیشنهاد کردند که «ایر»اش از ایران و «پاک»اش از پاکستان گرفته شده و خود گلبدین هم که بهصورت کامل شامل است.
7- بازهم قبول نشد، گفت باز راکتها، قتل و کشتارهای وی، راهزنیها و به آتشکشیدنهای وی از لقب بیرون مانده. دوباره تحقیق و مطالعه شروع شد. از طفولیت وی که در ولسوالی امام صاحب قندوز زردک میدزدیده تا ورود به دانشگاه و اخراجش از دانشگاه و تا امروزه که به احتمال قوی در ایران زندگی میکند، همه را مطالعه کردند و به این نتیجه رسیدند که هیچ لقبی بهتر از «قاتل غیرقابل اعتماد صایب» برای او وجود ندارد. این لقب هم تمام جنایات و کشتارهایش را در بر دارد، هم مکاری و منافقتش را هم در آخر خود صایب دارد.
گلبدین خان که خبر اشرف غنی چنین لقبی برای او در نظر گرفته، با فرستادن این بیت جواب غنی را داد:
تو کز خدمت گلبدین میزنی
شدیداً شکمدرد شوی! اشغنی!
اشغنی در لعنتنامهی مذاکرات صلح، مخفف اشرف غنی معنا شده است.