قصه‌ی یوسف

به نظر من، حضرت یوسف یکی از بدچانس‌ترین آدم‌های تاریخ بود. اولاً پسر پیغمبر بود، فرزند حضرت یعقوب. ثانیاً خوب‌روی و حسین بود. ثالثاً یازده برادر بزرگ‌تر داشت. رابعاً خواب که می‌دید، خواب‌هایش دقیق تعبیر می‌شدند. حتماً می‌گویید این چیزها که بد نیستند. مردم چه زحمتی می‌کشند که بعد از قرن‌ها نسبت خود با یک پیغمبر را اثبات کنند؛ حضرت یوسف فوراً و بی‌واسطه فرزند پیامبر بود. خوب‌روی بودن هم یک سرمایه است. بروید از شش نفری که قواره‌ی خوب نداشتند و آن نفر هفتمی که قواره‌ی خوب داشت بپرسید. همه‌ی‌شان برای کار درخواست داده بودند، ولی آن هفتمی که در انترویو هم لکنت زیاد داشت و دیر هم آمده بود، صاحب شغل شد. یازده برادر داشتن هم هیج عیبی ندارد. آدم هرچه برادر زیادتر داشته باشد، در روز بدی با اطمینان خاطر بیشتری وارد عمل می‌شود. خواب‌های آدم هم که دقیق تعبیر شوند، خوب است. ندیده‌اید کسانی را که خواب می‌بینند و هرچه پیش دیگران عذر و زاری می‌کنند که خواب‌شان را معنای درست کنند، کسی این کار را نمی‌کند.
حال، مشکل این است که شما فقط جنبه‌های مثبت زندگی حضرت یوسف را می‌بینید. این را نمی‌بینید که آدم که پسر پیغمبر باشد، نمی‌تواند عاشق شود. مردم بد می‌گویند. می‌گویند خاک بر سرت که نام قبله‌گاه را بر زمین زدی. به همین خاطر هر بار که قصه‌ی حضرت یوسف را می‌شنویم، می‌گویند زلیخا عاشق یوسف شده بود. وگرنه همه‌ی ما می‌دانیم که آن اس‌ام‌اس‌هایی که حضرت یوسف می‌فرستاد، هر آدمی را بی‌راه می‌کرد…
حتماً می‌گویید بسیار خوب قبول کردیم که حضرت یوسف در زندگی خود با بعضی مشکلات هم درگیر بود؛ چه‌طور شده که تو به قصه‌ی ایشان علاقه‌مند شده‌یی؟ هیچ. گپ از گپ می‌خیزد. امروز یکی می‌گفت که اشرف‌غنی خوش بخت‌ترین رییس‌جمهور افغانستان است و من به یاد حضرت یوسف افتادم. نه این که اشرف‌غنی اولاد پیغمبر باشد، حسن شهرآشوب داشته باشد (گرچند مغز کشورآشوب دارد)، یازده برادر داشته باشد یا خواب‌هایش صحیح تعبیر شوند. هیچ کدام از این‌ها میان او و حضرت یوسف مشترک نیست. حتا همان خواب صادرات کشمش به فرانسه هم که غنی دیده بود، صحیح تعبیر نشد. آن‌چه میان آن دو مشترک است و به همین خاطر به یاد حضرت یوسف افتادم این است که هم اشرف‌غنی و هم حضرت یوسف پدر پیر خود را از غصه کور کردند. غنی خود را «فرزند افغانستان» خوانده بود. ولی از زمانی که با برادران ناراضی خود همراه شده و ممکن است این برادران او را به چاه بیندازند، افغانستان بابا نیز مثل حضرت یعقوب مضطر است. البته برادران ناراضی یوسف وقتی یوسف را به چاه انداختند، یوسف با دلو آب بالا آمد و فرار کرد و رفت. متأسفانه این بخش‌اش برای غنی میسر نیست. چرا که چاه‌های برادران ناراضی او دلو ندارند. احتیاط هم نمی‌کند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *