غزنی؛ میدان جنگ، برای طالبان یا نهادهای امنیتی؟

قوماندان امنیه‌ی ولایت غزنی از تحرکات تازه‌ی مخالفین مسلح در این ولایت خبر داده و گفته است طالبان پس از مرگ اختر منصور در پاکستان، در صدد انتقام‌گیری‌اند و آمادگی حمله به این شهر را گرفته‌اند. مقامات محلی غزنی گفته‌اند در یک هفته‌ی اخیر، حدود ۳۰۰۰ نفر از نیروهای مسلح طالبان که متشکل از طالبان پاکستانی وافغانی است درحال آمادگی یک حمله‌ی تهاجمی گسترده در غزنی‌اند. در همین حال، امین‌الله امرخیل از عدم هماهنگی میان نیروهای امنیتی خبرداده و گفته است، لوای قول اردوی تندر در ولایت غزنی فاقد رهبری سالم است و در شماری از عملیات‌های مهم، نیروهای پولیس را همکاری نمی‌کنند. اما سرپرست لوای تندر در غزنی با رد ادعای قوماندان امنیه، امرخیل را به بی‌خبری از رویدادهای مهم امنیتی متهم کرده است.
سه ماه قبل (23 حوت 1394) نیز، قوماندان امنیه‌ی ولایت غزنی گفته بود وزارت داخله در یک ماه گذشته ۲۲۸ پست در فرماندهی پولیس غزنی را لغو کرده است. آقای امرخیل آن زمان هشدار داده بود در صورتی‌که روند ملغاسازی پست‌‌های پولیس در این ولایت ادامه پیدا کند و مرکز از نیروهای موجود در غزنی حمایت نکند، سرانجام این ولایت سقوط خواهد کرد.
با افشای خبر مرگ ملا عمر، طالبان به‌رهبری اختر منصور حملات گسترده‌ی نظامی را در ولایت قندوز در شمال کشور راه‌اندازی کردند و مدت سه روز کنترل این شهر را به‌دست گرفتند. دور از انتظار نیست که طالبان یک بار دیگر، پس از مرگ دومین رهبر خود، این‌بار به‌رهبری هبت‌الله آخوندزاده بر شهر غزنی حمله کنند.
آیا هشدار قوماندان امنیه‌ی ولایت غزنی از احتمال حمله‌ی طالبان بر آن شهر جدی است یا آن‌گونه که مسئول لوای غزنی گفته است این‌گونه اظهارنظرها و هشدارها به‌دلیل «اغراض شخصی» مطرح می‌شوند؟
ادعاهای مسئولین امنیتی ولایت غزنی در مورد چگونگی هماهنگی میان نیروها متفاوت اما در باب امنیت این شهر متضاد است. نمی‌توان این اختلاف‌نظرها را طبیعی پنداشت و از کنار اتهام‌هایی که دو طرف بر یکدیگر وارد می‌کنند به‌سادگی گذشت. چه کسی راست می‌گوید؟ مردم حرف‌های کدام طرف را باور کنند؟ آن‌چه در غزنی جریان دارد بیانگر اختلاف‌نظر دو فرد نیست بلکه شکافی عمیق میان دو نهاد مهم امنیتی است. این اختلاف‌ها حتا اگر شخصی باشد مربوط به مسایل امنیتی است و پیش از آن‌که رسانه‌یی شود و دو طرف به یکدیگر اتهام ببندند باید از مجاری اداری و رسمی حل‌وفصل شود و حکومت مرکزی به آن رسیدگی کند. در پس این اختلاف‌ها، مسأله‌ی امنیت و جان هزاران باشنده‌ی ولایت غزنی مطرح است. قبل از سقوط قندوز به‌دست طالبان، گزارش‌هایی از تحرکات طالبان در این شهر نشر شد اما حکومت بی‌تفاوتی اختیار کرد. آیا غزنی به‌دلیل بی‌تفاوتی و نادیده گرفتن هشدارها از سوی حکومت و اختلاف‌نظرهای مسئولین محلی به سرنوشت قندوز دچار خواهد شد؟
گذشته از اختلاف‌هایی که ممکن است شخصی باشد، غزنی از سال‌ها به این‌طرف یکی از ناامن‌ترین ولایات کشور به‌شمار می‌رود و طالبان در چند ولسوالی این ولایت به‌صورت آزادانه رفت‌وآمد می‌کنند و مشغول فعالیت‌های نظامی هستند. ولسوالی ناوه‌ی ولایت غزنی اما از ده سال به این‌طرف زیر کنترل طالبان قرار دارد. طالبان از ولسوالی ناوه به‌حیث پایگاه تهاجمی به ۹ ولایت جنوبی کشور هم بهره می‌‌برند. از سوی هم، به‌خاطر حضور چشم‌گیر گروه طالبان در غزنی، سال گذشته این گروه بر زندان ولایت غزنی حمله کرد و تمامی زندانی‌ها را که 355 تن بودند به‌شمول اعضای طالبان که از آن‌ها به‌عنوان زندانی‌های خطرناک نام برده شد، با خود بردند.
نهادهای امنیتی محل تصفیه‌حساب‌های شخصی این و آن نیست، بلکه آدرس مطمین برای حفظ جان و تأمین امنیت مردم است. در حال‌حاضر، مسئولین امنیتی غزنی با جنگ رسانه‌یی که علیه هم به راه انداخته‌اند بیش از هر زمانی جبهه‌ی طالبان را تقویت، احتمال حمله را نزدیک به واقعیت و امنیت روانی مردم را به‌هم زده‌اند. حکومت به این مضحکه باید پایان دهد، به هشدارهای امنیتی توجه کند و نباید خود زمینه‌ساز یک حادثه‌ی ناگوار شود.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *