رسانهها به نقل از یک منبع ارشد نظامی امریکا گزارش دادهاند که بنابر تصمیم تازهی بارک اوباما، نیروهای امریکایی در افغانستان از این پس اجازه دارند تا بهصورت گسترده نیروهای امنیتی افغانستان را در عملیاتهای نظامی علیه طالبان همکاری کنند. این تصمیم، به نیروهای امریکایی مستقر در افغانستان مجوز استفاده از امکانات رزمی بهشمول امکانات استفاده از نیروهای هوایی امریکا را میدهد تا بتوانند همکاران افغان خود را کمک کنند. تصمیم مذکور هرچند تاکنون بهصورت رسمی اعلام نشده است اما در صورت تأیید نیز به معنای آن نیست که نیروهای امریکایی آزادانه طالبان را هدف قرار دهند بلکه این امر دست نیروهای امریکایی را باز میکند تا به نیروهای افغان کمک کنند. این جان نیکلسون؛ فرمانده ناتو در افغانستان است که تصمیم میگیرد امکانات گستردهی نظامی امریکا را چه موقع، در کجا و در چه سطحی مورد استفاده قرار دهد.
پس از انتقال مسئولیتهای امنیتی، ناتو نقش آموزشی و مشورتی را به عهده گرفت و نیروهای امنیتی افغانستان وارد معرکه شدند. امریکاییها در موارد محدود و آنهم زمانی وارد عمل میشدند که از سوی نیروهای افغانستان تقاضای کمک صورت میگرفت. در حالحاضر و در صورتی که این خبر از سوی امریکا تأیید شود، نیروهای امنیتی کشور فرصت تازه پیدا میکنند تا با همکاری متحدان بینالمللیشان، طالبان را در تنگنا قرار داده و عرصهی فعالیتهای جنگی این گروه را بهصورت چشمگیری کاهش بدهند.
امریکا بهمنظور تعقیب القاعده، حمله بر مراکز نظامی این سازمان و کشتن اعضای آن به افغانستان لشکر کشید. پس از چهارده سال حضور نظامی و هزینهی میلیاردی، رهبر القاعده بهواسطهی امریکاییها در پاکستان کشته شد. در کنار اسامه دیگر اعضای این گروه یا کشته و یا اسیر شدند و در زندانها بهسر میبرند. شماری دیگر از اعضای القاعده فراریاند و فضای باز برای فعالیت ندارند. القاعده بزرگترین و خطرناکترین سازمان تروریستی جهان بود که با کشته شدن اسامه بنلادن (رهبر القاعده) کماکان از نام افتاد. این گروه تروریستی ممکن است نابود نشده باشد اما فعلا بهعنوان تهدید اصلی برای امنیت کشورها بهحساب نمیرود. محدود شدن فعالیتهای نظامی امریکا در افغانستان و انتقال مسئولیتهای امنیتی بهمعنای کمرنگ شدن فعالیت القاعده است. دور از واقعیت نیست که گفته شود القاعده جایش را به داعش داده است.
موضع امریکا در قبال القاعده روشن بود: نابودی این سازمان تروریستی. اما طالبان که از القاعده میزبانی میکردند و از استرداد و تسلیمی اعضای القاعده بهشمول بنلادن به امریکا خودداری کردند، هرچند مورد خشم امریکا قرار گرفت و از هم پاشید اما به مرور زمان موضع امریکا در قبال این گروه مبهم و در بسیاری موارد با شک و تردیدهای جدی مواجه شد. در آغاز، امریکا میان القاعده و همکاران آن (طالبان) تفاوت قایل نشد. با گذشت زمان و به روایت اخبار و گزارشها و نیز عملکرد امریکا در افغانستان، گروه طالبان ارزش خود را بهعنوان یک تهدید علیه منافع امریکا از دست داد و بهعنوان یک گروه مخالف دولت افغانستان مطرح شد. بهرغم آنکه رابطهی القاعده و طالبان قطع نشده است و با مرگ ملا عمر القاعده از رهبری اختر منصور حمایت کرد اما طالبان برای امریکا تهدید شمرده نشدند بلکه بهعنوان یک مسالهی داخلی افغانستان مطرح شد که بهواسطهی خود افغانها بایستی حل شود. آنگونه که ذکرش رفت، موضع امریکا در مورد طالبان مبهم است. با کشته شدن اختر منصور، امریکاییها اعلام کردند که منصور مانعی در روند گفتوگوهای صلح بود. آما کشته شدن اختر منصور توسط امریکا بیش از آنکه بهخاطر مذاکرات صلح افغانستان بوده باشد بهدلیل روابط این گروه با القاعده بود.
در صورتی که تصمیم تازهی رییسجمهور امریکا مبنی بر همکاری گستردهی نیروهای امریکایی با نیروهای افغانستان تحقق پیدا کند، وضعیت امنیتی بهبود خواهد یافت و طالبان از یک گروه درحال بازگشت به قدرت به نیروی پراکنده درحال فرار تبدیل خواهد شد. با اینحال، افغانستان منتظر تصمیم بارک اوباما مبنی بر کاهش نیروهای امریکا از افغانستان است و در چنین یک شرایطی، همکاریهای گستردهی نظامی امریکا با نیروهای افغانستان به چه معنا است؟ از یکسو نیروهای امنیتی افغان روزهای دشوار جنگ را سپری میکنند و از سوی دیگر قرار است نیروهای امریکایی به نصف کاهش پیدا کند. تصمیم همکاریهای گسترده میان نیروهای دو طرف بهخاطر سرکوب طالبان، بهمعنای سردرگمی امریکا در افغانستان نیست؟