اعتراضات مدنی، امروزه به یکی از مهمترین حرکتهای جمعی در افغانستان مبدل شده است. جریانهای متعدد و گروههای مختلف یکی پی دیگری دست به اعتراض میزنند و نسبت به برنامهها و سیاستهای حکومت انتقاد میکنند. نگاهی به چند سال اخیر بهطور عام و به یکی دو سال اخیر بهطور خاص نشان میدهد که موج عظیم اعتراضات در سراسر جامعه شکل گرفته و گروههای مختلف آن را مدیریت و سازماندهی کردهاند. این اعتراضات که اکثراً بهشکل مدنی و مسالمتآمیز صورت میگیرند، از پدیدههای جدید در تاریخ سیاسی کشور میباشد. پیش از این ما شاهد شکلگیری چنین اعتراضات و حرکتهای جمعی در کشور نبودیم و معمولاً پیش از این دوره حرکتهای جمعی با رویکردهای خشن و غیرمسالمتآمیز انجام میشد. تغییر در شیوهی اعتراضات مردمی و حرکتهای جمعی در کشور، نشانهی تغییری است که طی چند سال اخیر در حوزهی سیاست و فرهنگ اتفاق افتاده است.
تنوع مطالبات و جریانهای معترض
اعتراضات و مطالباتی که طی چند سال اخیر صورت گرفتهاند، عمدتاً حول یک محور مشخص و واحدی نمیچرخند. هرچند تمامی اعتراضات نسبت به عملکردهای حکومت و نظام سیاسی حاکم برجامعه میباشند، اما این اعتراضات بهشدت متنوعاند و برحسب شمار گروههای معترضان متعدد و پراکندهاند. این تنوع در مطالبات و خواستههای مدنی نشانگر ظهور گروههای متعدد در جامعهاست که هر کدام منافع مشخصی دارند که از منافع کلیت جامعه متفاوت است. چنین گسستی بهصورت اتفاقی در جامعه صورت نگرفته است. این وضعیتی است که از دل یک سلسله مناسبات اجتماعی و فرهنگی بیرون شده و به مرور به ساخت یک پیکربندی جدید در جامعه منجر شده است. چنین وضعیتی، ساخت قدیمی جامعه را دگرگون کرده و نظم محافظهکارانهی آن را برهم زده است. ظهور گروههای جدید با قالبهای فکری متفاوت، گسست عمیقی را میان نظم کهن و ثبات ناپیدای آینده بهوجود آورده است. بنابراین، جامعه بهنحوی دچار آشوب و بحران گردیده و در آن گروههای متعدد قدرت ظهور کردهاند که هرکدام خواستها و مطالبات گوناگون دارند. معترضان عمدتاً نمایندگان گروههای مختلف فکری، اعتقادی و گروههای ذینفعاند که ممکن است مطالباتشان با نظم محافظهکارانهی جامعه درآویزد و با منافع کلی نیز مطابقت و هماهنگی نداشته باشد.
تغییر شیوههای اعتراضات
نگاهی به اعتراضات و حرکتهای جمعی موجود نشان میدهد که شیوههای اعتراضات و مطالبات بهشدت دستخوش تحول شده است. در گذشتهی نهچندان دور، هیچ بستری برای بیان اعتراضات و مطالبات در قالب حرکتهای مدنی وجود نداشت و هرگونه اعتراض در برابر حکومتها در قالب شیوههای خشونتباری چون مقاطعه، جنگ رودررو و نافرمانیهای گستردهی مردمی اجرا میشد. اما اکنون نوعیت اعتراضات در برابر برنامهها و سیاستهای کلی در جامعه صورت دیگری به خود گرفته است. خشونت جای خود را اندکاندک به اعتراضات مدنی میدهد و صورت نرم قضیه خود را برجستهتر میسازد. گسترش شبکههای اجتماعی و گردش سریع اطلاعات، به این امر بیش از پیش کمک کرده و جریانهای معترض در پیشبرد اعتراضاتشان به سهولتهای بیشتری دست یافتهاند. در حال حاضر، اعتراض گروهای معترض برای همیشه و بهشکل غیرمنقطع در شبکههای اجتماعی وجود دارد و این جریانها، یک جریان و حرکت بلاوقفهیی را در شبکههای اجتماعی بهوجود آوردهاند. ریختن به خیابانها و اقدام به تحصن و اعتصاب، شاید جدیترین شکل اعتراض در یک جامعهی باز و دموکراتیک قلمداد شود که میتواند اثرات عمیقی را بر سیاستگذاری حکومتها و مناسبات سیاسی به جا بگذارد.
اجتنابناپذیری اعتراضات
تغییرات ساختاری در جامعه، زمینه را برای اعتراضات مداوم از سوی گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی فراهم آورده است. شرایط گذار، اجتنابناپذیری اعتراضات را مضاعف کرده و حکومت را در برابر موجی از مطالبات و خواستها قرار داده است. ظهور نسل جدید، رشد آگاهی در میان این نسل و گسستهای جدی میان نظم قدیم و جدید و تفکرات کهنه و نو، پتانسیلهاییاند که هر روز ممکن است گروههای مختلف را به حرکت در آورد و آنان را به میدانها و خیابانها بکشانند. از همه مهمتر مقاومت نهادها و تفکرات قدیم در برابر این دگردیسی اجتماعی، زمینه را برای برخوردهای بیشتر و اصطکاکهای جدیتر نیز فراهم کرده است. بنابراین، اعتراضات مدنی و مطالبات گروههای متعدد اجتماعی، از این پس یک اصل اجتنابناپذیر است و طی سالهای آینده ما شاهد وقوع بیشتر اعتراضات و حرکتهای مدنی خواهیم بود.
جمعبندی
حرکتهای جمعی و اعتراضات مدنی امروزه به امری اجتنابناپذیر در جامعه مبدل گردیده است. بدون شک، این امر محصول تغییرات عمیق در ساختارهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است که در طی چند سال اخیر شکل گرفته است. این وضعیت، امکان برقراری و تداوم نظم قدیم در جامعه را دچار مشکل کرده و زمینه را برای نهادینهسازی نظم جدید فراهم آورده است. بدون شک، این اتفاقی است که در چند سال گذشته در جامعه صورت گرفته و اکنون متوقف کردن آن کار آسانی نیست. هر تلاش و تقلایی از سوی حکومت برای سرکوب این خواستها و مطالبات، شرایط را دشوارتر خواهد ساخت و حکومت را در برابر علایق متنوع در جامعه قرار خواهد داد. هرچند رسیدگی به تمامی این مطالبات ممکن نیست، اما حکومت باید برای تغییرآرام و مطمئن زمینه را برای طرح خواستها و مطالبات از سوی گروههای مختلف فراهم آورد و نگذارد، حرکتهای مدنی صورتهای خشن و پرخاشگرانه را به خود بگیرد. در شرایط حاضر مهمترین اقدام حکومت در برابر این مطالبات این است که با بردباری و مسئولیتپذیری با تمامی گروههای معترض و مطالبات آنان برخورد کند. هرگونه حرکت غیرمسئولانه از جانب حکومت ممکن است موج اعتراضات مدنی را به یک نافرمانی وسیع و گسترده در سطح جامعه، تغییردهد.