خوب شد بی‌آب نشدیم

انفجار یک‌شنبه شب قوی بود، تکان‌دهنده بود، شدید بود، وحشت‌ناک بود، نیرومند بود،… اصلاً هرچه شما خوش دارید، همان بود. مقامات مسئول کشور بی‌خیال همه‌ی حرف‌های دیگر، یکی پی دیگر می‌گویند که خدا را شکر تلفات جانی در بر نداشت. در این میان اما خدا اموات فرمانده پولیس کابل را بیامرزد، مسئولانه حرف زده، از روی تخصص حرف زده، مطابق شریعت و قوانین جاری کشور حرف زده، برخلاف دشمنان وطن حرف زده و راست حرف زده.
ایشان گفته که مهاجمین انتحاری قصد انجام «دخول» را داشتند، اما پولیس کابل هوشیار بود و اجازه نداد دخول صورت بگیرد. احسنت! بارک‌الله! افغانستان به همین‌طور پولیس‌های ضددخول نیاز دارد نه به آن مقامات تشنه‌لبِ روده‌دراز که هرچه از خون کشور می‌نوشند، بازهم سیرآب نمی‌شوند. یا آن رهبران همیشه گُشنه که میلیاردها دالر را تقسیم کردند، هنوزهم چشم‌شان به مالیه‌ی کسی مانده که سرِ سرک جواری بریان می‌کند.
فرمانده‌ی پولیس کابل در امتداد سخن‌های خویش گفت که این انفجار به حدی قوی بود که بسیاری از هم‌وطنان ما از خانه‌های خویش خارج شدند، فکر می‌کردند اذا زلزله‌الارضُ زلزالها است. بسیاری‌ها خواب بودند و در عالم خواب که خوابیده با مرده فرق ندارد، از خانه بیرون شدند و در بیرون از خانه، یعنی در کوچه‌جات خویش بعد از چند دقیقه بیدار شدند و فهمیدند که شکر خدایا زلزله نیست، البته کدام انفجار منفجار قوی است که این قدر تکان داده.
اما یک منبع دیگر از وزارت داخله گفت که نظر فرمانده پولیس کابل، نظر شخصی وی است و هیچ ربطی به مهاجمین، ببخشید هیچ ربطی به وزارت امور داخله که همیشه یک وزارت صادق، خدمت‌کار و بیدار بوده، ندارد. در همین حال یک منبع از امنیت ملی که نخواست نامی از وی برده شود، گفت: ما سه ماه قبل خبر شدیم که همین‌طور یک موتر مملو از مواد انفجاری توسط مولوی عبدالمختار از شرق کشور به حرکت افتاده و مقصد نهایی‌اش کابل است. بسیار تلاش کردیم، اما متاسفانه دشمنان کوردل افغانستان یک بار دیگر ثابت کردند که به جز ویرانی به چیزی دیگری فکر نمی‌کنند. آن‌ها نه قوم می‌شناسند نه مذهب، نه مرز می‌شناسند نه مکتب، نه حیا دارند نه ادب، هیچ کار دیگر بلد نیست به جز گدبببببب انفجار! به جز غَرَبببببب انتحار. چه حال است؟ از برای خدا کدام طرف این مملکت را بگیریم؟ البته این مقام امنیت ملی می‌خواست گریه کند که به درخواست شماری از مردم، خنده را به گریه ترجیح داد و خندید. ایشان گفت چه کار باید کرد؟ باید به خواست مردم تن داد.
در همین حال رییس‌جمهور اشرف غنی از فرمانده پولیس کابل تشکری کرد و گفت: پولیس ما ملی است و پولیس ملی به حول و قوه‌ی الله جل شأنُهُ در هیچ حالتی اجازه‌ی دخول به دشمن را نمی‌دهد. ما به برکت همین فرماندهان که اجازه‌ی دخول نمی‌دهند، سر خویش را در دنیا بلند می‌گیریم. توقع ما از مردم شریف افغانستان این است که بیدار باشند، چرا که بیداری ضامن اتحاد است و اتحاد ضامن پیشرفت است و پیشرفت ضامن ترقی است.
رییس اجرائیه که این روزها در مصیبت تویترش گرفتار است نیز در این مورد واکنش نشان داد و گفت: جلوگیری از دخول باعث می‌شود آبروی ما نرود. من و همکارانم کمی غفلت کردیم و هکران دخول کردند، نزدیک بی‌آب شده بودیم. از پولیس کابل تشکری می‌کنیم که این رقم یک عمل جانانه انجام داده و از مردم شریف افغانستان می‌خواهیم که وحدت ملی را حفظ کنند. شما باور کنید که تمام تلاش خویش را برای اصلاح نظام انتخاباتی به خرج دادیم و می‌دهیم. حتا در همین مورد هم به کسی اجازه‌ی دخول نمی‌دهیم.
بقیه مقامات هنوز فرصت نکرده که واکنش نشان بدهند. آن‌ها هم به زودی واکنش نشان خواهند داد، بیدار باشید.
به‌هر صورت، خوب شد بی‌آب نشدیم!