یونسکو دوازدهم آگست را «روز جهانی جوانان» نامگذاری کرده است. از این روز بهعنوان یک رویداد سالانه در کشورهای مختلف تجلیل میشود و در تقویم کشورها بهعنوان روز جوانان نامگذاری شده است. افغانستان نیز همهساله در این روز، بهمناسبت روز جوانان برنامههای متعددی را دایر میکند. امسال نیز مانند سالهای گذشته اول در ریاست اجراییه مراسمی بهمناسبت روز جوانان دایر شد و رییس اجراییه در این مراسم سخنرانی کرد و موضعگیری تند سیاسی در برابر شریکش در حکومت وحدت ملی را در این محفل ابراز کرد. فردای آن روز ارگ ریاستجمهوری نیز مراسمی بهمناسبت روز جهانی جوانان دایر کرد و رییسجمهور بدین مناسبت حرف زد. دیروز یکشنبه نیز مراسم افتتاحیهی پارلمان جوانان بود و رییسجمهور غنی یک بار دیگر بهمناسبت روز جوانان صحبت کرد و سخنهایی بر زبان آورد.
برگزاری مراسم تجلیل از روز جهانی جوانان یک امر نیکو و قابل پسند است. این ضرورت برای افغانستان که بنا برگزارش صندوق جمعیت ملل متحد در سال 2014، 63 درصد نفوس آن را افراد زیر 25 سال تشکیل میدهند، بیشتر میگردد. اما برگزاری مراسم بهمناسبت روز جوانان بایستی معطوف باشد به چالشها، مشکلات، دستاوردها و گذشته و آیندهی جوانان در افغانستان. در حالیکه انتظار میرفت مسئولان حکومت وحدت ملی با تجلیل از روز جهانی جوانان به تحلیل وضعیت جوانان و بررسی تعهدات حکومت وحدت ملی در قبال جوانان بپردازند، این روز را فرصتی ساختند برای تصفیهحسابهای شخصی و سیاسیشان. رییس اجراییه و رییسجمهور بهبهانهی تجلیل از این روز علیه همدیگر سخن گفتند و ناامیدی رو به گسترش جوانان را با سخنان سیاسی و جنگ و جدلهای شخصی افزایش دادند. در حالیکه جوانان انتظار داشتند که مسئولان حکومت وحدت ملی در مورد وعدههای دوران کمپاینهای انتخاباتی و پس از آن سخن بگویند و از چالشهایی چون فقر، بیکاری، ناامنی، تحصیل، شغل، درمان، مسکن، زندگی و آیندهی جوانان صحبت کنند؛ اشتراککنندگان در مراسمهایی که بدین مناسبت بر پا شدند تا توانستند به نفع شخصیشان استفاده کردند و با حرفهای نسنجیده، نابخردانه، احساساتی، صحبتهای بیمعنا و پوچ سیاسی و حتا دروغهای بزرگ، بار مسئولیتهای سنگین در برابر جوانان و مردم افغانستان را از شانه به زمین گذاشتند.
در حالیکه رییسجمهور و رییس اجراییه با فرافکنیهای احساساتی و سخنرانیهای مملو از چیغ زدنها و استفاده از تریبونی که بهمنظور تجلیل از روز جوانان میسر شده بود، از مسئولیتهایشان در برابر جوانان و افغانستان فرار کردند، تأسفآمیزتر این بود که جوانانی که از سوی معینیت امور جوانان در تالار سخنرانی رییسجمهور برده شده بودند، بیمعناتر از سخنان رییسجمهور برای او پیوسته و بیوقفه کف زدند. شک ندارم که اکثریت این کف زدنها نامناسب و بیجا بود. اما جوانان تا توانستند کف زدند و رییسجمهور تا میتوانست از این کف زدنها در برابر آن سخنان بیمعنا لذت برد.
این درحالی است که اگر به متن سخنرانی معین امور جوانان که حالا سرپرست وزارت اطلاعات و فرهنگ این کشور نیز هست و همچنان متن سخنرانی رییسجمهور دقت کنیم، این سخنان و این کف زدنها نه لذت بلکه یک ذلت است هم برای جوانان و هم برای افغانستان. میلیونها جوان از بیکاری رنج میبرند، میلیونها تن بهدلیل مشکلات متعدد از این وطن فرار کردند، هزاران جوان مریضاند و بیشتر از سهونیم میلیون نفر هنوز به معارف دسترسی ندارند. میلیونها تن از دسترسی به خدمات صحی محروماند، بسیاری از جوانان شهری از مشکل مسکن رنج میبرند، هزاران تن در جنگ با تروریسم کشته شدند و هزاران تن در راه سفر در کام دریا غرق شدند. بهعنوان نمونه در آخرین انتحاری در میدان دهمزنگ بیشتر از 80 تن از جوانان تحصیلکرده شهید شدند. آنوقت کف زدن برای رییسجمهوری که مسئول اصلی این ناکامیها و سرگردانیها است، چه شوقی دارد؟ و سخنرانی کردن رییسجمهوری که مسئول این وضعیت آشفته و نابهسامان سیاسی است بر جوانانی که درگیر این مشکلات و ناامیدیهایند چه چیزی را در افغانستان تغییر میدهد؟
برای فهم درست این سخنرانی و کف زدنها متن فارسی سخنان معین جوانان وزارت اطلاعات و فرهنگ و بخشی از سخنرانی رییسجمهور در متن ضمیمه میشود:
داکتر کمال سادات، سرپرست وزارت اطلاعات و فرهنگ و معین فعال در امور جوانان:
بسمالله الرحمن الرحیم
بسیار زیاد خوشاستیم که امروز یک کدم دیگر به جوانان جهان موسوی (مساوی) میگیریم. به تمام جوانان شما روز جهانی شما مبارکباد میگویم. موبارک، موبارک، موبارک. به اومیدی ازیروز، به اومید امی روز که سال آینده هم از این روز تجلیل میکنیم، در زندگی ما و شما، در صحت ما و شما، در اقتصاد ما و شما و در تعلیم ما و شما زیاد فرق آورده باشیم. بسیار ترکی (ترقی) کده باشیم.
بخشی از متن سخنرانی رییسجمهور در ارگ ریاستجمهوری و شمارش کف زدنهای حضار برای ریییسجمهور:
رییسجمهور: فعالان امروز، رهبران فردا سلام (چکچک حضار)
خوش آمدید -به ازبیکی (چکچک حضار)
خوش آمدید -به پشتو (چکچک حضار)
خوش آمدید -به فارسی( چکچک حضار)
حرفهای من در پنج بخش است. اول: تشکر. تشکر از اکثریت مطلق افغانستان که مرا در بخش جوانان شمردید. ( چکچک) چون من سی سال از کشورم دور بودم، آن سی سال را در جمل عمرم حساب نمیکنم در جملهی شما حساب میکنم. (چکچک). دوم: تشکر از قربانیتان. امروز در هرگوشهی افغانستان عزیز جوانان ثابت کرده که به افغانستان باور دارد و با سر خود بازی میکند که این وطن را حفظ کند. (چکچک) با این تعهد این خاک که پنج هزار سال تاریخ دارد، پنج هزار سال دیگر هم تاریخ خواهد داشت (چکچک). پیغام نسل جوان افغانستان به دشمنای افغانسان ساده است: به هیچ صورت در طرحهای شومتان فایق نخواهید شد. (چکچک). کامیاب نخواهید بود (چکچک) و از فدایی صاحب تشکر میکنم که پیشنهاد کرد که جاده به نام قوای مسلح ما نامگذاری شود. وعده و هدایت ما این است که در هر ولایت افغانستان جادهیی به نام قوای امنیتی و دفاعی نامگذاری شود (چکچک و به پا خواستن حضار). تشکر سوم من در این است که امروز مخترین (مخترعین) ما آمده. یک جوان، جوان 18 ساله صحبت از این کرد که چطور در میدان تکنولوژی افغانستان رقابت خواهد کرد. در برق چطور اختراع خواهد کرد. شما ابتکار دارید، از ابتکارتان تشکر (چکچک). دستور من به وزارت مالیه این است که یک صندوق ساختن و هر کدامتان که ابتکار دارید به ابتکارتان کمک خواهد شد (چک چک). اما مهمترین تشکری من از دیدگاهتان است، از صبر استراتژیکتان است. آرزوهای شما، آرزوهای من است. در تطبیق این آرزوها ما مشکل داریم که من بر میگردم به آن. اما امروز نهتنها مشکل را تشخیص کردید که راهحل را پیشنهاد کردید (چکچک) دیده گاه جوان همین است.
خواهرا و برادرا!
رهبری و قدرت اتومات پیشتان میآید. هنوز کسی سر (راز) این را نیافته که کی پیش میره کی عقب میره. مگر نسل ما میره پیش خداوند جل شانهُ حساب میته (چکچک). اما چیزی که من از شما تشکری میکنم این است که امروز شما آمادگی دارید که این مملکت را اداره کنید (چکچک). مه یک رییسجمهور انتقالی هستم. کسی که منافع منفی داشته باشد و به من عقیده نداشته باشد، من هم به آنها عقیده ندارم (چک چک). به چه منظور انتقالی هستم؟ (چکچک و بلند شدن صدای «زندهباد رییس صاحب»). خانوادهی سیاسی ندارم، خانوادهی من شما هستید (چکچک و به پا ایستادن حضار). هر 34 ولایت افغانستان را بار بار دیدیم به هر وجب افغانستان متحد هستم. (چکچک و به پا ایستادن حضار) هر زبان افغانستان زبان ملی ماست (چکچک و ایستادن حضار) مه متحد به هر زبان ملی ما هستم (چکچک حضار) و تعهد من این است که مساوات هر افغان را با افغان دیگه در مفکورهی ما و شما امروز قبول کردیم به عمل تبدیل شوه (چکچک). اما مهمترین نقطهی انتقالی بودن من در این است که از نسل من اقتدار افغانستان به شما برود (چکچک حضار) واقعا از پیشتان که معین صاحب یادآوری کرد که حس رضاکاری در پیشتان است، مه با این حس مشکلات بسیار زیاد را حل کردم. و از دخترای جوان افغانستان خاصتاً تشکر میکنم (چکچک حضار).
رحمتالله ارشاد