کارخانگی‌های طالبان به حکومت

یک‌راست برویم سر اصل مطلب. فعلاً دو آدرس کلی برای حکومت وحدت ملی کارخانگی می‌دهند. یکی جامعه‌ی جهانی و دیگر تروریستان.
جامعه‌ی جهانی سالانه به افغانستان کمک می‌کند و در بدل کمک‌های خویش از حکومت افغانستان توقعاتی نیز دارد. مثلاً جامعه‌ی جهانی از حکومت افغانستان می‌خواهد که علیه فساد اداری مبارزه کند. همین چند ماه قبل وقتی همه در شهر وارسای لهستان جمع شد، اشرف غنی و عبدالله با لبان خندان و چهره‌های معصوم خویش به همه قول دادند که علیه فساد گام‌های موثر برخواهند داشت.
مبارزه با فساد، کارخانگی‌یی است که جامعه‌ی جهانی به حکومت وحدت ملی داده، این‌که رییس‌جمهور محمد اشرف غنی هر روز یک کمیسیون تازه و یک شورای خوش‌مزه برای مبارزه با فساد می‌سازد، ربطی به جامعه‌ی جهانی ندارد. به حکومت وحدت ملی ربط دارد. حکومت وحدت ملی اختیار کامل دارد که چه شورایی و چه کمیسیونی را می‌سازد و چه افرادی را در راس و بدنه و تحت این کمیسیون قرار می‌دهد. حتا اگر تمام اعضای این شوراها و کمیسیون‌ها را فسادآفیسران حکومت گذشته و حال شکل بدهد.
در کنار جامعه‌ی جهانی، یک آدرس کلی دیگر هم وجود دارد که مدام به حکومت معصوم وحدت ملی ما کارخانگی می‌دهد، این آدرس، تروریستان است که گاهی به نام طالبان یاد می‌شوند و گاهی به نام داعش. تروریستان همان‌گونه که از نام‌شان پیداست، با راکت و بمب و جلیقه و تفنگ به میدان می‌آیند. البته ظرف یک سال که چندین ولسوالی را سقوطانیده، تانک‌های هاموی و رنجرهای مقبول پولیس و اردو را نیز به‌دست آورده‌اند. بعد فاجعه‌یی را خلق می‌کنند، خوب که مطمئن شدند آن‌چه را آن‌ها انجام داده فاجعه است؛ سپس خرامان خرامان به خانه‌های امن خویش می‌روند. سپس حکومت وحدت ملی سریع وارد عمل شده و در اولین قدم موثر خویش، چند نفر فراموثر را انتخاب کرده، گاهی نام‌شان را کمیسیون حقیقت‌یاب و گاهی نام‌شان را هیأت حقیقت‌یاب می‌گذارد.
بلی بابه‌جان! حکومت وحدت ملی در کنار مبارزه علیه فساد، مکلف به رسیدگی به جنایات هم است. چون رسیدگی به جنایات هم شبیه مبارزه با فساد در تشکیل کمیسیون‌ها و شوراهای مختلف‌النام خلاصه می‌شود، می‌توان گفت که این هم برای حکومت وحدت ملی یک نوع کارخانگی است.
البته هیچ جای شک نیست شما از من بپرسید که آیا حکومت در انجام کارخانگی‌های خویش موفق است یا ناکام؟ من جواب قانع‌کننده‌یی خدمت شما ندارم. فقط می‌توانم بگویم که با ده‌ها کمیسیون و مرکز ویژه و شوراهای عالی مبارزه با فساد، تا هنوز یک تار مو هم از سر فساد کم نشده. شما در هر اداره‌ی دولتی که بروید، مقدار فساد در آن اداره، اگر چهار برابر مقدار اکسیجنش نباشد، سه برابر که حتماً است. همین‌طور شماره‌ی کمیسیون‌ها و هیأت‌های حقیقت‌یاب هم به حول و قوه‌ی الهی از پنجاه بالا شده. هرچند که هیچ حقیقتی یافت نشده، اما شماری از کمیسیون‌ها در گذشته موفق شدند که حقیقت‌ها را ببافند. طبق گزارش‌ها و لبخندهای مقامات در واکنش به فاجعه‌های تروریستی، حکومت وحدت ملی از بافتن حقیقت‌ها راضی‌اند. البته حکومت در این زمینه حق هم دارد، بعضی از جنایات در جاهای اتفاق می‌افتد که اگر روزانه 5 لک کلدار به طالبان ندهی، حتا یک دقیقه هم اجازه نمی‌دهد آن‌جا بروی. اما بعضی از فاجعه‌ها آن‌قدر آشکار است که اگر حقیقت‌ها را از نوع دیگر نبافی، نزد مردم بی‌آب می‌شوی. برای همین میان تروریستان و حکومت یک نوع لج افتاده. طالبان لج کرده که حقیقت‌بافتن را به عنوان کارخانگی قبول نمی‌کنند و حکومت هم لج کرده که حقیقت‌یافتن را تمرین نمی‌کند.
حالا شما سه سال بعد خویش را از روی انجام کارخانگی‌های حکومت وحدت ملی به خصوص انجام کارخانگی‌های که طالبان به حکومت می‌دهند، حدس بزنید. دل‌تان که خوشحال می‌شوید یا غمگین. من رفتم سیروم زنده ماندن را بخرم.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *