محمد اشرف غنی رییسجمهور حکومت وحدت ملی دیروز با لشکری از مقامات داخلی و خارجی به زندان مرکزی رفت. او در حالی به بامیان رفت که اعتراضها علیه تبعیض سیستماتیک بر مردم مناطق مرکزی بهشدت افزایش یافته است. اعتراضهایی که بهشکل گسترده از جنبش تبسم شروع شد تا جنبش روشنایی که تاهنوز هم با قوت خویش باقی است، ادامه دارد. اینکه غنی با چه هدفی به بامیان رفت، بماند سرجایش، اما اینکه غنی در این سفرش چه کارهایی انجام داد، مهم است. در ذیل کوشش میکنم تمام اتفاقاتی که پیش از سفر، در جریان سفر و بعد از سفر غنی در بامیان رخ داده را صدقهی اذهان مبارک شما کنم.
پیش از سفر رییسجمهور غنی و هیأت همراهش، نیروهای امنیتی ویژه از کابل به بامیان فرستاده شدند که به یاری خداوند متعال و دعای خیر مقامات بلندپایهی حکومت مرکزی، در مدت کمتر از بیستوچهار ساعت، شهر بامیان را از دست مردم بامیان که به زندانیان مشهورند، خارج و در کنترل حکومت وحدت ملی درآوردند. نیروهای امنیتی با درایت تمام و دستور فوقالعادهیی که با خود داشتند، جوانانی که بوی اعتراض میدادند و خبرنگارانی که از وضعیت شهر لحظهبهلحظه گزارش میدادند را دستیگر کردند. نیروهای امنیتی فرستاده شده که قبل از رسیدن به بامیان ابتکار عمل را بهدست گرفته بودند، بدون اتلاف وقت، هرجا که جوانان و مردم را کنارهم میدیدند، یا آنها را متفرق میکردند یا هم با خودشان میبردند برای یک توقیف چندین ساعته.
با تمام اینها رییسجمهور و هیأت همراهش به بامیان رسید. تعدادی از زندانیها (ببخشید منظورم مردم بامیان بود) به جادهها آمدند و میخواستند که صدای خویش را به گوش رییسجمهور و هیأت همراهش برسانند، اما دوباره از سوی نیروهای امنیتی متفرق شدند و تعدادی هم رفتند که طعم توقیف را بچشند. چنین شد که رییسجمهور یکبار دیگر موفق شد صدای مردم را نشنود. آقای محمد اشرف غنی وقتی به بامیان رسید، در قدم اول سرک بامیان-میدان شهر را افتتاح کرد. سرکی که چند سال قبل ساخته شده و بهدلیل کیفیت بالا در ساختش، اکنون در معرض نابودی قرار دارد. آقای غنی با فراست خدادادیاش خواست این سرک را قبل از اینکه کاملاً تخریب شود، افتتاح کند که کرد. در قدم دوم، آقای محمد اشرف غنی با لشکری از مقامات داخلی و خارجی به میدان هوایی بامیان که دو سال قبل توسط محمد کریم خلیلی افتتاح شده بود رفت و فقط تابلوی سنگی این میدان هوایی را افتتاح کرد. گفته میشود آقای خلیلی دو سال قبل در جریان افتتاح این میدان هوایی غلطی کرده و افتتاحی که او کرده شایستهی مردم بامیان نبوده. برای همین آقای غنی رفت که حق مردم بامیان را ادا کند. البته نام آن میدان هوایی را از میدان هوایی بامیان به میدان هوایی شهید وحدت ملی استاد عبدالعلی مزاری تغییر داده است. در قدم سوم، آقای غنی و مقامات همراهش دوباره به خیر و سلامت به کابل برگشتند.
گفته میشود آقای غنی صرفاً برای افتتاح تابلوی میدان هوایی بامیان و سرک خرابشدهی بامیان-میدان شهر نرفته بوده و قرار بر این بوده که آقای غنی بوداهای بامیان (شهمامه و سلسال)، بندامیر، کوهبابا، درهی شکاری، شهرغلغله، دشت قرغنهتو، درهی قاضان و چندجای دیگر را هم افتتاح کند اما بهدلیل اعتراض مردم از انجام این کارها منصرف شده. آرمانی که محقق نشد. در این سفر که معاون دوم ریاست جمهوری و معاون دوم ریاست اجرائیه هم آقای غنی را همراهی میکردند، از هوای پاک بامیان تنفسات عمیق کردند و احتمال میرود حداقل 10 سال بر عمر خویش افزوده باشند.
بعد از سفر، اتفاقی که در شهر بامیان افتاد این بود که جوان از پیر، پیر از جوان میپرسد که هدف اصلی رییسجمهور از این سفر چه بود؟ امکان ندارد او با اینهمه کشوفش برای افتتاح یک تابلوی سنگی یا افتتاح یک سرک در حال انقراض بیاید. یک اتفاق دیگر که در جریان سفر غنی به بامیان افتاده، این است که وسایل خبرنگاران از سوی گارد ویژهی ریاستجمهوری و امنیت ملی یا ضبط شده یا هم به استهلاک کامل رسانده شده، به اضافهی اینکه تعدادی را هم شکملغد کرده. به همین سادهگی!