این روزها، نقاط مختلف کشور در معرض تهدید طالبان میباشند. بر اساس برآوردها، نزدیک به 40 درصد خاک افغانستان یا از کنترل دولت خارج است و یا هم در معرض تهدید بالای طالبان قرار دارند. این بهمعنای آن است که این گروه توانستهاند جغرافیای جنگ را بهشکل بیسابقهیی گسترش دهند و بدین ترتیب، دولت را با چالشهای جدی مواجه سازند.
تشدید جنگ در هلمند، سقوط خانآباد در کندز، افزایش ناامنیها در تخار و بدخشان و همینطور گستردگی جنگ در مناطق جنوبی کشور بهخصوص پکتیا، پکتیکا، ننگرهار، زابل و غزنی، نشان از آن دارد که طالبان در تلاشاند انرژی خود را در یک نقطه متمرکز نسازند، بلکه حضور خود را در بخشهای مختلف به دولت نشان دهند. نوعی استراتژی گریز و فراری که طالبان روی دست گرفتهاند، بهنحوی بیانگر این است که طالبان از آن بهعنوان یک استراتژی و تاکتیک استفاده میکند. این کار از دو جهت برای طالبان اهمیت دارد: اول، این کار برای طالبان جنبهی تبلیغاتی قوی دارد و آنان با حضور و خودنمایی در بخشهای مختلف افغانستان، یک جو کاملاً تبلیغاتی را به نفع خود ایجاد میکنند. دوم، این کار، طالبان را در معرض فشار کمتری قرار میدهد. به این معنا که با حضور در نقاط پراکنده و متعدد، توان نیروهای دولتی به تحلیل میروند و نمیتوانند به گونهی یکدست و قوی علیه طالبان وارد عمل شوند. دیده میشود که طالبان با این کار خود توانستهاند، نیروهای دولتی را بهنحوی دچار سردرگمی و تشتت کنند. نیروهای پشتیبانی دقیقاً دچار چنین تحلیلی شدهاند. روزی در هلمند، روز دیگر در تخار و کندز، و همینطور مکرراً درگردشاند؛ نه استراحت کافی دارند و نه هم وقت کافی تا بتوانند در یک نقطه متمرکز شده و تا نابودی بقایای طالبان عمل کنند.
در حالحاضر بیشترین بار جنگ را نیروهای کماندوی ارتش متقبل میشوند. این نیروهای به گواهی ناظران خارجی و داخلی، بیش از حد درگیر نبرد با جنجگویان شدهاند. در حالیکه دامنهی ناامنیها و قلمرو جنگ بهشدت گسترده است، شمار این نیروها اندک و ناکافی بهنظر میرسد. نیروهای کماندو، مسئولیت اصلی عملیات بازپس گیری مناطق را به عهده دارند. تاکنون این نیروها توانستهاند بهخوبی عمل کنند و کارهای خود را با موفقیت انجام دادهاند. اما این روند نمیتواند پایدار بماند. تداوم جنگ و ادامهی تاکتیکهای گریز و بمان طالبان این نیروها را خسته و دلزده خواهد کرد. اگر دولت نتواند اقداماتی را در این زمینه انجام دهد، بهنظر میرسد استراتژی گسترش قلمرو جنگ از سوی طالبان، کار را برای نیروهای امنیتی کشور بهخصوص نیروهای کماندو سختتر خواهد کرد. این نیروها برای جنگی در یک قلمرو وسیعتر باید هم بهلحاظ کمی و هم بهلحاظ کیفی بیشتر تقویت شوند. دولت در این زمینه باید دو اقدام اساسی را انجام دهد. یکی نیروهای کماندو را بیشتر تجهیز و تقویت کند و بهلحاظ کمی شمار آنان را افزایش دهد. دوم، بخشی از مسئولیت عملیات بازپسگیری را به عهدهی نیروهای عادی ارتش بگذارد تا مسئولیت نیروهای کماندو اندکی کاهش یابد. نیروهای کماندو نباید گرفتار مسائل کوچک امنتیی گردند و با این کار دچار سرخوردگی شوند. این نیروها باید تنها در شرایط خیلی حاد مورد استفاده قرار گیرند و ابهت و شکوهشان حفظ باشند. با خستگی، سنگین کردن وظایف و مسئولیتهای آنان، ممکن است در درازمدت اثرات منفی بر آنان بگذارد و دیگر نیروهای امنیتی را نیز بیش از حد به کماندوها وابسته سازد.