مراسم خاک‌سپاری؛ بی‌مسئولیتی حکومت و استفاده‌جویی سیاستمداران از قومیت

حبیب‌الله کلکانی شاه سابق ساعت 12 شب جمعه مجدداً‌ خاک‌سپاری شد. این خاکسپاری در حالی انجام شد که جنجال‌ها بر سر مکان خاک‌سپاری مجدد شاه منجر به کشته شدن یک تن و زخمی شدن دست‌کم هشت نفر شد و تقابل نظامی میان نیروهای امنیتی جنرال دوستم معاون اول ریاست‌جمهوری و افراد مسلح هوادار حبیب‌الله کلکانی یک روز مراسم خاک‌سپاری را به تأخیر انداخت.
خشونت‌های روز پنج‌شنبه میان نیروهای وابسته به جنرال عبدالرشید دوستم و جمعیتی که برای خاک‌سپاری تجمع کرده بودند، ساعت‌ها مراسم خاک‌سپاری را به تأخیر انداخت و باشندگان محل تپه‌ی شهر آرا را مجبور کرد که خانه‌های‌شان را از ترس جنگ ترک کنند.
درگیری میان افراد مسلح و نیروهای امنیتی جنرال دوستم زمانی آغاز شد که اشتراک‌کنندگان در مراسم خاک‌سپاری تصمیم کمیسیون خاک‌سپاری را مبنی بر دفن مجدد حبیب‌الله کلکانی و یارانش در تپه‌ی کلوله پشته نپذیرفتند و خواهان دفن اجساد در تپه‌ی شهر آرا شدند که جنرال دوستم مخالف آن بود.
کمیسیون خاک‌سپاری مجدد حبیب‌الله کلکانی می‌گوید که از هفت ماه بدین‌سو برای خاک‌سپاری مجدد کار کرده‌اند و از اوایل کارشان محل خاک‌سپاری مجدد را تپه‌ی شهرآرا تعین کرده بودند و دولت نیز با محل خاک‌سپاری توافق داشت. با این‌وجود جنرال دوستم تپه‌ی شهرآرا را محلی برای میراث فرهنگی ترک‌تباران افغانستان خوانده و درخواست تغییر محل خاکسپاری را داده بود.
رویداد روز پنج‌شنبه بر سر خاک‌سپاری مجدد حبیب‌الله کلکانی نشان داد که حکومت افغانستان در پیش‌بینی بحران و جلوگیری از وقوع آن ناتوان و غافل است. در حالی‌که کمیسیون خاک‌سپاری از هفت ماه قبل برای خاک‌سپاری مجدد امیر حبیب‌الله تلاش می‌کرد، حکومت تا آخرین لحظات به درخواست مردمی برای خاکسپاری مجدد پاسخ مثبت نداشت و اگر توافق نهایی برای خاک‌سپاری مجدد انجام نمی‌شد، احتمال وقوع رویدادهای خشن و خونین برسر خاک‌سپاری امیرحبیب‌الله وجود داشت.
افزون بر این‌که دولت در برابر خواست کمیسیون خاک‌سپاری بسیار دیر پاسخ داد، بی‌توجهی دولت و نهادهای امنیتی به مراسم خاک‌سپاری امیر حبیب‌الله با وجود نشانه‌هایی از اختلاف و درگیری غیرمسئولانه بود. در حالی‌که چهارشنبه‌شب افراد امنیتی جنرال دوستم، حفرکنندگان قبر امیر حبیب‌الله را اجازه‌ی کار نداده بودند و فردایش مردم نیز بر سر خاک‌سپاری در تپه‌ی شهرآرا تأکید داشتند، غیبت دولت در روز خاک‌سپاری در تپه‌ی شهرآرا نشان‌دهنده‌ی بی‌کفایتی و عدم درک تحولات و حساسیت‌های سیاسی وقومی بود. اگر چانه‌زنی‌های سیاسی شماری از رهبران سیاسی بدون نتیجه ختم می‌شد، احتمال گسترش درگیری آغاز شده وجود داشت و ممکن بود که این درگیری با عصبیت قومی یک جنجال قومی و سیاسی بزرگی را در کابل گسترش می‌داد.
در حالی‌که اختلاف‌های پیش از مراسم خاک‌سپاری آشکارا نشان‌دهنده‌ی احتمال وقوع یک درگیری قومی را آشکار کرده بود، غیبت نیروهای امنیتی در محل رویداد تا دیروقت، غیرمسئولانه و نشان‌دهنده‌ی ضعف‌های جدی در نهادهای امنیتی برای پیش‌گیری از درگیری‌های قومی بود.
افزون بر ضعف‌های حکومت در پیش‌گیری از رویداد روز پنج‌شنبه، مراسم خاک‌سپاری امیرحبیب‌الله و ایستادگی افراد روی ارزش‌ها و مسایل قومی تا مرز درگیری مسلحانه نشان داد که قومیت و هویت قومی هنوز هم به‌راحتی می‌تواند جان بگیرد و آدم‌ها را وادار کند که برای قوم و قبیله‌اش دست به کشتار بزنند. در چنین وضعیتی سیاستمداران که جز منافع شخصی به منافع ملی و منافع افغانستان نمی‌اندیشند به‌راحتی می‌توانند مردم را به درگیری و جنگ وادار کنند و وحدت نسبی مردم را به نفاق و شقاق تبدیل کنند. ماجرای اخیر نشان‌دهنده‌ی استفاده‌جویی سیاستمداران از مردم برای منافع شخصی و قومی بود و این رویداد نشان داد که در قلب کابل مردم آماده‌ی درگیری برای ارزش‌های قومی‌اند و سلاح و نیروی آن را نیز در خانه‌های‌شان دارند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *