افغانستان در چنگال هرجومرج است، هرجومرجی که نهتنها از پیشرفت طالبان و متحدان تروریستی خارجیاش در جریان تهاجم تابستانیشان نشات گرفته است بلکه از یک بحران رهبری در کابل که به نیروهای مسلح منظم و غیر منظم اعزامشده توسط حکومت سرایت کرده است نیز ناشی شده است و اختلافات قومی و سیاسی در این کشور را گستردهتر ساخته است و به بدترشدن بحران اقتصادی کمک کرده است.
این فصل شاهد وضع امنیتی وخیمی بوده است – اما ظاهرا ایالات متحده تمایل به پذیرفتن این ندارد که اوضاع امنیتی چقدر خراب شده است. حداقل مرکز دو ولایت – لشکرگاه، مرکز ولایت هلمند در جنوب و قندوز در شمال – توسط طالبان محاصره شدهاند، طالبانی که تمام راههای منتهی به این دو شهر را مسدود کردهاند. سه تن از نیروهای ویژهی امریکایی در هلمند کشته شده و 100 تن اعزام شدهاند تا به نیروهای افغان در زمینهی هماهنگی دفاع از لشکرگاه کمک کنند. جنگ شدیدی در شرق کشور جریان دارد، جاییکه طالبان در اواخر ماه آگست، پس از تصرف ولسوالیهای کلیدی در مرز پاکستان، جبههی جدیدی را در ولایت پکیتا باز کردند. در بهترین حالت، نیروهای غربی و افغان عملیات موقت انجام میدهند که تاکنون از سقوط یک شهر کلان بهدست طالبان جلوگیری کرده است. دلیل آن عمدتا ایالات متحده است که حملات هوایی بر واحدهای طالبان را افزایش داده است.
اما اوضاع در مناطق شهری در حال بدتر شدن است. شبکهی حقانی – شریرترین و بدطینتترین نیروی طالبان – احتمالا مسئول حمله بر دانشگاه امریکایی افغانستان در کابل در 25 آگست بود که 16 تن، از جمله هشت دانشجو، را کشت و 53 تن را زخمی ساخت. (هرچند هیچ گروهی مسئولیت آن را برعهده نگرفته است). گروه ستیزهجوی داعش نیز نمایشی مرگبار داشته است و در کشور بدترین حملهی شهریاش را انجام میدهد. یک بمبگذار انتحاری این گروه در 23 ماه جولای 84 تن را در کابل کشت و 230 تن، عمدتا از گروه قومی هزاره، را زخمی ساخت.
حملات اخیر به این واقعیت اشاره دارد که هردو گروه داعش و طالبان که رقیبان سرسخت یکدیگرند، اکنون در پایتخت سلولهای بسیار فعالی دارند. در حقیقت، طالبان چنان مطمئن هستند که آنها در 30 ماه آگست ملا ابراهیم سردار، متحد نزدیک ملا عمر، را فرمانده جدید نظامی تعیین کردند، در حالیکه آنها مناطق بیشتری را تصرف کرده و هرگونه گفتوگوهای صلح را رد میکنند. روابط کابل با پاکستان که همچنان از رهبران طالبان میزبانی میکند در بدترین حالت است و قرار گزارشها رییسجمهور اشرف غنی میگوید که حمله بر دانشگاه از پاکستان «سازماندهی و هماهنگ» شده بود. اسلامآباد این اتهام را رد میکند اما ایالات متحده و افغانستان را سرزنش میکند که دنبال چرخبال و اسلحه از هند، همسایهی منفورش، هستند تا نیروهای افغانستان را تقویت کنند.
یک مشکل کلان از خود کابل برخواسته است. آقای غنی و عبدالله عبدالله، شریک ائتلافی او، از دیروقت بدینسو باهم مخالفت شدیدی داشتهاند، تا همین اواخر آنها برای سه ماه دیدار نکرده بودند. خبرنگاران و مقامهای افغان به من میگویند که تصمیمگیری در حکومت، بهویژه در انتصابهای کلیدی، فلج شده است و در مورد استراتژی سیاسی و امنیتی هیچ توافقی وجود ندارد. یکی از رهبران هرچه بگوید، دیگری نمیپذیرد. این امر اختلاف قومی را بیشتر ساخته است و آقای غنی تلاش دارد تا پشتونهای خودش را انتصاب کند و آقای عبدالله با تاجیکها و دیگر گروههای اقلیت همین کار را انجام میدهد.
یک جناح سیاسی دور آقای عبدالله جمع شده است و تلاش دارد او را وادار بسازد که حکومت را ترک کند، مگر اینکه آقای غنی دست به اصلاحات انتخاباتی و سیاسییی بزند که دو سال قبل وعده داده بود. جناح دیگر، اکثرا پشتونهای جنوب، دور حامد کرزی رییسجمهور پیشین، جمع شده است و خواستار کنارهگیری آقای غنی است، مگر اینکه برای بازسازی حکومت لویهجرگه برگزار کند. در توافق اصلی برای این کار ضربالاجل ماه سپتامبر تعیین شده بود و آنها میگویند که صرف این میتواند وحدت ملی را بازسازی کند، در حالیکه افراد نزدیک به رییسجمهور می گویند که این کار صرف تنشهای سیاسی را بیشتر خواهد ساخت. این ستیزه و کشاکش به این معناست که سلسلهمراتب حکومتی قطبی شده است. تلاشهای آقای غنی برای مهار فساد خود حکومت را تضعیف کرده است چون او مقامهای فاسد را برکنار میکند، اما پس از آن توانایی انتصاب جانشین آنها را ندارد.
در ارتش نیز اختلافات عمیقی وجود دارد. در ولایات، هیچ یکی از واحدهای جداگانهی ارتش، نیروهای ویژه، پولیس، ملیشههای منطقهیی و روستاها و جنگسالاران محلی که بهظاهر همه در کنار حکومت هستند، آمادهی همکاری یا پذیرش یک رهبر واحد نیستند تا در برابر طالبان مقاومت کنند. در عینزمان، ارتش باید با لوجستیک ضعیف و ترک خدمت ستیزه کند – دلیل بخشی از پیشرفتهای اخیر طالبان این بوده است که سربازان [در میدان نبرد]، اسلحه و غذا یا آب تمام میکنند.
با از دست رفتن اینچنینی کنترل مرکزی در ولایتها و نبود سلسلهی فرماندهی واضح و مشخص فقر، فساد و تجارت مواد مخدر همزمان با بحران اقتصادی روبهرشد که باعث شده است دهها هزار افغان برای رسیدن به اروپا تلاش کنند، رشد کرده است. ایالات متحده تمایلی ندارد اذعان کند که اوضاع امنیتی چقدر خراب شده است و دلیل آن تاحدودی آرزوی حصول اطمینان از این است که اتحاد شکننده میان آقای غنی و آقای عبدالله فرو نخواهد پاشید. افغانها میگویند که تنها امریکاییها مانع فروپاشی نظام شدهاند.
موفقیتهای طالبان دیگر گروههای تروریستی منطقهیی را به داخل میکشاند. مقامهای ناتو اخیرا به من گفتند که درمیان دیگر گروههایی که در کنار طالبان میجنگند افرادی از کشورهای آسیای مرکزی، چچنیها، اویغورهای چین، عربهای وابسته به القاعده و پشتونها و پنجابهای پاکستان شاملاند. آنها از افغانستان بهعنوان پایگاهی استفاده میکنند که از آن به کشورهای خودشان حمله میکنند. تروریستان اسلامگرا که از افغانستان و پاکستان به کشورهای دیگر میروند مهار نمیشوند مگر اینکه تعهد کلانتر بینالمللی برای پایان دادن به جنگ وجود داشته باشد. مسأله، مسألهی سربازان خارجی بیشتر نیست بلکه مسألهی فشار بینالمللی بیشتر بر جناحهای افغان است تا اختلافاتشان را درمان کنند و فشار بر همسایههایی چون پاکستان و ایران است که همچنان میزبان برخی از گروههای طالبان هستند. حکومت امریکا ظاهرا تمایلی به تعهدات بیشتر قبل از انتخابات ریاستجمهوری در ماه نوامبر ندارد. امیدوار باشیم افغانستان در عینزمان از داخل انفجار نکند.
فایننشیل تایمز/احمدرشید
ترجمه: حمید مهدوی