به مناظره‌یی که هرگز زاده نشد

اوریانافالاچی کتابی دارد که در زبان فارسی با عنوان «نامه به کودکی که هرگز زاده نشد» ترجمه شده. اولین مناظره‌ی نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا برگزار شد. در این مناظره –که گرداننده‌گی‌اش نمره‌ی متوسطی گرفت- گرداننده توانست سوال‌هایی بپرسد که نامزدها را ناگزیر کند به اصطلاح رنگ اصلی خود را نشان بدهند. دانلد ترامپ، نامزد جمهوری‌خواه، فقط پس از چند دقیقه رفتار معقول و مقبول باز به همان رفتار نامعقول و گفتار پریشان همیشه‌گی خود برگشت که نشان از جهل ِ ترسناک‌اش نسبت به امور سیاسی در سطح امریکا و جهان دارد. هیلاری کلینتن نشان داد که دانش و تجربه‌ی کافی برای دولت‌داری دارد و دریافت‌اش از پیچیده‌گی‌های سیاست جهانی دریافتی عمیق و سنجیده است.
آیا در افغانستان چنین مناظره‌هایی هرگز زاده خواهند شد؟
بدیهی است که جامعه‌ی افغانستان را نمی‌توان با جامعه‌ی امریکا مقایسه کرد. با وجود این، به نظر می‌رسد که نهادهای آموزش رسانه‌یی ما نیز که دسترسی نسبتا قابل‌توجهی به فرهنگ رسانه‌یی جهان امروز دارند، از پروراندن روزنامه‌نگاران توانمندی که از عهده‌ی گسترش دانایی و اطلاعات در میان شهروندان کشور برآیند، ناتوان‌اند. گویی در شعبه‌های ژورنالیسم دانشگاه‌های ما هنوز معلمی پای ننهاده که به شاگردان خود یاد بدهد که در جهان امروز اطلاعات از مهم‌ترین عوامل تغییر در جامعه است و روزنامه‌نگاران اگر به جای دست بردن به اصلاح مستقیم نظم اجتماعی همین‌که اطلاعات درست و موثق را در دسترس شهروندان بگذارند، کار خود را به نیکی انجام داده‌اند. هر روز و هرشب در رسانه‌های دیداری ما میهمانان زیادی در میزگردها و گفت‌وگوهای دو نفره شرکت می‌کنند. بسیاری از این میهمانان در مجلس و دولت و نهادهای نظامی و مدنی کشور مسئولیت و مقام دارند. اما دریغا که در هیچ‌یک از این برنامه‌ها ژورنالیست‌ها توان، آماده‌گی و تمایل ِ به چالش کشیدن میهمانان خود را ندارند. یکی از علل این ناتوانی در هنگام ِ گفت‌وگو این است که این ژورنالیست‌ها پیشاپیش به اصطلاح کارخانه‌گی خود را انجام نمی‌دهند. یعنی هرگز نمی‌کوشند که در مورد سابقه و زمینه‌ی یک مساله و موضع‌گیری‌های قبلی میهمانان خود دست به پژوهش‌های عمیق و گسترده بزنند. در نتیجه میهمانان‌شان نیز نیازی نمی‌بینند که آماده‌گی بگیرند یا از تناقض در گفتار خود بیمی داشته باشند. حاصل این وضعیت همیشه یک چیز است: تکرار مکررات ِ به چالش خوانده نشده.
وقت آن است که خود روزنامه‌نگاران ما از این حلقه‌ی ملال‌انگیز بیرون بیایند و به شهروندان مملکت کمک کنند تا با آگاهی بیشتر مسئولان انتخابی و انتصابی کشور را در تنگنای نظارت و پرسش مدام بگذارند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *