15 سال پس از آزادی از اسارت طالبان؛ آیا افغانستان همیشه باثبات خواهد بود؟

Herald Sun/ میشل وری

ترجمه: قدرت‌الله احمدی

در 21 دسامبر سال 2001، ائتلاف نظامی مورد حمایت سازمان ملل متحد، افغانستان را با آزاد کردن از قید حاکمیت طالبان احیا کرد و حامد کرزی تبعیدی پیشین را روی کار آورد تا ملت رنج‌دیده را از تاریکی بیرون کند.

حامد کرزی فرزند یک رهبر پشتون که گفته می‌شود توسط طالبان به قتل رسیده، در قصر ریاست‌جمهوری در برابر رسانه‌های جهان به بزرگی و دشواری کار خود اعتراف کرد.

کرزی گفت: «اهمیت این روز در تاریخ افغانستان وابسته به این است که در آینده چه اتفاق خواهد افتاد، اگر ما به تعهدات خود نسبت به مردم افغانستان عمل کنیم، این روز، روز مهمی خواهد بود. اما اگر ما به تعهدات عمل نکنیم این روز به فراموشی سپرده خواهد شد».

در چهار دهه‌ی گذشته افغانستان کودتاها، تهاجمات، جنگ‌ها و یک دوره‌ی حاکمیت طالبان بنیادگرا را تحمل کرده است.

اسامه بن‌لادن رهبر القاعده از این بی‌ثباتی بهره‌برداری کرد و با ایجاد پناهگاه امن، حملات تروریستی 11 سپتامبر را راه‌اندازی کرد.

تعهد کرزی این بود که صلح و ثبات را برای مردم به‌ارمغان می‌آورد. این تعهد در کشوری که در یک تاریکی واقعی گرفتار بود، تعهد کوچکی نبود. تنها 6درصد پایتخت، کابل، به برق دسترسی داشت.

بیش از 15 سال بعد، هیچ‌کس، کم‌تر از همه کرزی که در سال 2014 دوره‌ی خود را به پایان رساند، در مورد این‌که آیا افغانستان به صلح و ثبات خواهد رسید و یا آن روز فراموش خواهد شد، نظری ندارد.

به‌شکل نگران‌کننده برای افغان‌ها، به نظر می‌رسد که باید چند بیرونی کشورشان را مراقبت کنند. جنگی که رسماً دو سال قبل به پایان رسیده بود، در حال حاضر این جنگ با وجود 3258 کشته ائتلاف و هزینه‌یی که سر به تریلیون‌ها دالر می‌کشد، به یک جنگ فراموش‌شده تبدیل شده است.

هزینه‌های نظامی امریکا به‌تنهایی 700 میلیارد دالر برآورد می‌شود. ارتش استرالیا که جنگ افغانستان را طولانی‌ترین جنگ خود می‌داند، 40 سرباز خود را در جنگ از دست داده و بیش از 7 میلیارد دالر مصرف کرده است.

هنوز مهم‌ترین دشمن که در سال 2001 متلاشی شده بود، دو باره ظاهر می‌شود. طالبان مجدداً سازماندهی شده‌اند و در قوی‌ترین وضع از سال 2001 قرار دارند. فرماندهان امریکایی تخمین می‌زنند که طالبان حدود ده‌درصد کل کشور را تحت کنترل دارند.

ارتش ملی نوپای افغان تلاش می‌کنند تا کنترل شهرهای بزرگ و مراکز ولایات را حفظ کنند. یک مجموعه‌ی 16000 نفری نیروهای ناتو به‌شمول 270 سرباز استرالیایی کمک می‌کنند. اما با ماموریت محدود غیررزمی و تمرکز روی آموزش [نیروهای افغان]. کشورهای خارجی به میلیاردها دالر کمک خود ادامه می‌دهند، حکومتی را با منابع محدود درآمد، حمایت می‌کنند.

در حالی‌که مشخص نیست جامعه‌ی بین‌المللی بتوانند چارچوبی را برای افغان‌ها ایجاد کنند تا تعهد صلح و ثبات کرزی محقق شود، اما دست‌کم [این کمک ها] میلیون‌ها نفر را از شیوه‌ی زندگی فرسوده و قدیمی بیرون آورده است.

فرید اسمیت دیپلمات استرالیایی کتاب ( The Dust of Uruzgan) را نوشته است؛ یکی از بهترین کتاب‌ها در مورد جنگ از دیدگاه یک استرالیایی. او باورمند است که ماموریت ائتلاف، زندگی در افغانستان را به‌شکل بنیادین  تغییر بهتری داده است.

او به نشانه‌های توسعه مانند ساخت گسترده‌ی جاده‌ها، پل‌ها، شفاخانه‌ها و مکاتب اشاره کرده است. مکاتب با 8 میلیون دانش‌آموز به‌شمول 2.7 میلیون دانش‌آموز دختر پر شده‌اند. در سال 2001 تنها 900000 طفل افغان که تقریباً همه پسر بودند، به مکاتب می‌رفتند.

بیش از 12 میلیون تلفن مبایل در کشور وجود دارند، 36 شبکه‌ی تلویزیونی و بیش از 100 پایگاه رادیو و انترنت هم درحال گسترش است.

در ماه جولای امسال افغانستان به سازمان تجارت جهانی پیوست، البته به‌عنوان 9 عضو کمتر توسعه‌یافته‌ی این سازمان. برق برای اکثریت شهروندان کابل و 24 ساعت در روز در قندهار قابل دسترس است. اسمیت می‌نویسد که اگرچند پیشرفت‌ها شکننده به نظر می‌رسند، اما وجود دارند.

او در مورد فعالیت ارتش استرالیا و غیرنظامیان آن کشور در ولایت ارزگان نوشته است: «ما می‌خواستیم تغییری ایجاد کنیم، لذا در آن وادی قدم گذاشتیم و شانس خود را به کار گرفتیم».

«جان‌ها و جوارح زیاد از دست رفتند، ما توانستیم آن‌جا تا حدودی تغییراتی را ایجاد کنیم. ما توانستیم توپ را تا دو متر در میدان جلو ببریم. حالا به نظر می‌رسد آن توپ یک متر به عقب برگشته، اما ما هنگامی که آن‌جا بودیم هرچه در توان داشتیم انجام دادیم».

حالا سوال بزرگ این است که این توپ چقدر بیشتر به عقب رانده می‌شود؛ شاید هیچ نه.

سیت جونس مدیر مرکز امنیت بین‌المللی و پالیسی دفاعی شرکت رند می‌گوید که طالبان کنترل خود بر مناطق روستایی را گسترش می‌دهند و کشور پناهگاه امنی برای گروه‌های تروریستی دیگر به‌شمول گروه‌های وابسته به القاعده و داعش باقی مانده است. او می‌گوید: « با این‌حال یک چالش گسترده‌تر این است که شورش‌گری تنها محدود به افغانستان نیست. رهبران طالبان از پناهگاه‌های امن در پاکستان بهره می‌برند، جایی که شورای بزرگ و شوراهای محلی طالبان، قرار دارند. در نتیجه همسایه‌ی افغانستان نیز گفتنی‌هایی برای آوردن ثبات یا بی‌ثباتی در کشور دارد».

بر اساس آمار سازمان ملل تولید تریاک، یک منبع مهم تمویل طالبان امسال 43درصد افزایش یافته است. در ماه اکتوبر، بانک جهانی اعلام کرد که فقر، بیکاری، خشونت، جابه‌جایی‌های داخلی و شکاف جنسیتی در نهادهای تعلیمی همه در سال 2016 افزایش یافته است.

سوسن سشمیدل استاد مطالعات توسعه در دانشگاه والز جنوبی می‌گوید: «افغان‌ها یک‌بار دیگر در حالت مرگ و زندگی‌اند و تنها تلاش می‌کنند که آن را درست کنند».

در 5 اکتوبر دولت افغانستان یک برنامه‌ی 5ساله را برای دست‌یابی به خودکفایی ارائه کرد. بخش عمده‌ی این طرح بر مبنای کمک 15.2 میلیارد دالری جدید است که تا سال 2020 تعهد شده است.

استرالیا که قبلاً کمک 1.26 میلیاردی را برای افغانستان از سال 2001 انجام داده است، 82.7 میلیون دالر جدید را برای ماه جولای 2017 متعهد شده است.

رودگر شانهان عضو انستیوت تحقیقاتی لوی می‌گوید، مهم است که دلیل منطقوی رفتن به جنگ را به یاد داشته باشیم. «طالبان به گروه تروریستی‌یی یاری رساند که 3000 نفر را کشت».

او می‌گوید: «آن‌جا پیشرفت‌هایی در سطح جامعه به‌وجود آمده و پناهگاه امن القاعده از بین رفته است، لذا اهداف عمده‌ی ماموریت به‌دست آمده است».

یک مقام استرالیایی که مدتی را در افغانستان سپری کرده است می‌گوید که ماندن جامعه‌ی بین‌المللی حیاتی است، اما این می‌تواند 20 سال را در بر گیرد پیش از این که نسل جدید افغان‌ها، کسانی که کاملاً نمی‌خواهند طالبان را در قدرت ببینند، بتوانند صلح و ثبات را به‌وجود بیاورند.

او می‌گوید: «مطمئنا آن‌جا مشکلات زیادی وجود دارد، اما حداقل روشنایی‌های وجود دارند و آن‌جا امکاناتی موجوداند. آن‌جا پیش از رسیدن ما تاریکی بود».

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *