کشاورزان بدون بازار: تقلای افغانستان به سوی یک اقتصاد زراعتی

بی‌ثباتی و عدم اتصال دست‌به‌دست هم داده‌اند تا مانع رفاه کشاورزان افغانستان شوند


دیپلمات/محمد عابد شیرزی

کشاورزان افغانستان تقلا می‌کنند تا به بازارهای منطقه‌یی دست یابند، در حالی‌که بی‌ثباتی، وضع خراب بازار، نبود حمایت تخنیکی از سوی حکومت، بیجاشدن کشاورزان و مواد غذایی وارداتی ارزان از کشورهای همسایه هم‌چنان تهدیدی برای شکل‌گیری یک اقتصاد زراعتی پایدار هستند.
در جریان چند دهه‌ی گذشته، مشخصا از تهاجم شوروی بدین‌سو و به‌دنبال آن جنگ داخلی‌یی که برای یک دهه ادامه یافت، ساختار اقتصادی افغانستان را از بین برد. سکتور زراعت کشور که زمانی هسته‌ی شگوفایی اقتصادی آن پنداشته می‌شد، به قربانی کلان تراژدی‌های جاری تبدیل شدند. اجزای مختلف این صنعت، از جمله کشاورزان، نهادهای حامی و زیرساخت‌های ضروری، همه، ضربه‌های کلانی را متحمل شدند. سیستم آبیاری، هرچند سنتی است، به‌شدت مختل شده است. میلیون‌ها کشاورز بیجاشده را نباید فراموش کرد که با فرار مغزی و جریان خروجی بی‌پایان مهارت‌ها همراه بوده است. نتیجه، ویرانگر بوده است چون در حال حاضر سکتور زراعتی افغانستان در میان کشورهای همسایه‌اش کم‌توسعه‌یافته‌ترین است.
در حالی‌که نزدیک به 70درصد جمعیت این کشور در مناطق روستایی زندگی می‌کنند و اساسا در فعالیت‌های زراعتی مصروف‌اند، سکتور زراعت افغانستان، به گفته‌ی بانک جهانی، یک -چهارم تا یک -سوم 20 ملیون دالر تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل می‌دهد که بستگی به تولید سالانه دارد. زمین‌های زراعتی، به‌دلیل ناامنی، نزاع بر سر زمین و ماین‌های زمینی‌یی که از تهاجم شوروی و جنگ‌های داخلی به‌جا مانده‌اند به 12درصدِ 65 میلیون هکتار زمینِ این کشور محدود مانده است که برای کشاورزانی که به کشور بر می‌گردند تا فعالیت‌های زراعتی را از سر بگیرند چالش کلانی خلق می‌کند. در همین حال، صرف 40درصد کلِ زمین‌های زراعتی این کشور آبیاری شده است که به‌نوبت خود مانع نرخ رشدِ تولیدات زراعتی شده است.
این سکتور از سال 2002 بدین‌سو، در دوره‌ی پس از طالبان، شاهد بهبودی اندک بوده است. سرمایه‌گذاری‌های کوچک در این سکتور فرصتی را برای تعداد محدودی از کشاورزان فراهم کرد تا زراعت‌پیشگی را از سر بگیرند و برای اقتصاد ملی ارزش افزوده خلق کنند. اداره‌ی حمایت از سرمایه‌گذاری افغانستان (آیسا)، کلِ سرمایه‌گذاری در سکتور زراعت (به‌شمول غله‌جات، تولید میوه و مالداری) را کمتر از 200 میلیون برآورد می‌کند، در حالی‌که از سال 2001 بدین‌سو کلِ سرمایه‌گذاری تجارتی ثابت 8.9 میلیارد دالر بوده است، سکتور خدمات 4.2 میلیارد دالر، سکتور صنعت 3.3 میلیارد دالر و سکتور ساختمان صرف 1.2 میلیارد دالر سرمایه‌گذاری خصوصی دریافت کرده است.
بخش بزرگ این 200 میلیون دالر در شهرهای کلان به‌شمول کابل، بلخ، ننگرهار و قندهار انجام شده است، جایی‌که امنیت نسبتا ثبات دارد و زیرساخت‌های مورد نیاز موجوداند. دیگر مناطق کشور سرمایه‌گذاری کلان در بخش زراعت دریافت نکرده‌اند که این یکی از دلایل اصلی نرخ پایینِ رشد تولیدات زراعتی است. این به نوبت خود چالش کلان دیگری برای حکومت و بخش خصوصی در زمینه‌ی مجادله علیه افزایش شدید کشت خشخاش در مناطقی خلق می‌کند که در آن به خدمات توسعه‌ی زراعتی کمترین توجه شده است.
استراتژی انکشاف ملی افغانستان آبیاری و مدیریت موثر آبیاری را یکی از اجزای بسیار مهم توسعه‌ی اجتماعی و اقتصادی می‌داند و آن را یک اصل حیاتی در ایجاد یک اقتصاد زراعتی پایدار و مستقل می‌پندارد. باوجود همه‌ی این تلاش‌ها، تسهیلات آبیاری در سرتاسر کشور بسیار عقب‌مانده است. در حالی‌که 1.8 میلیون هکتار زمین زیر کشت است، صرف 10 درصد آن از سیستم‌های مدرن و مهندسی‌شده آب دریافت می‌کنند و زمین‌های باقی‌مانده از طریق روش‌های سنتی آبیاری آب دریافت می‌کنند. نزدیک به 6درصد زمین‌های قابل کشت هنوز توسط برنامه‌ی آبیاری حکومت تحت پوشش قرار نگرفته است. اگر قرار است اصول آبیاری استراتژی انکشاف ملی افغانستان به واقعیت نزدیک شود، باید یک برنامه‌ی موثر مدیریت آبیاری و آب با اهداف واقع‌بینانه روی دست گرفته شود.
تلاش های اقتصاد بازار آزاد که از سال 2001 بدین‌سو توسط حکومت پذیرفته شده است اثرات معکوس بی‌شماری بر کشاورزانِ مناطق روستایی داشته است. الزام اولیه‌ی هر رژیم اقتصادی برای پذیرفتن اقتصاد بازار این است که یک سلسله نهادهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در آن موجود باشند. کشاورزانِ محلی افغان که در یک دهه‌ی گذشته به تعداد اندکی از بازارهای منطقه‌یی کمترین دسترسی را داشته‌اند، بهای سنگینی برای رقابتی پرداخته‌اند که از کشورهای همسایه، به‌صورت مشخص پاکستان و ایران، سرچشمه می‌گیرد.
واردات مواد غذایی ارزان از ایران و پاکستان، کشاورزان محلی را سرکوب کرده است، کشاورزانی که بسیاری از آن‌ها در بازایابی ناکام بوده‌اند. منطق تعرفه‌ی گمرکی پایین بر کالاهای وارداتی تاثیرات مثبت بر روابط تجارتی منطقه‌یی خواهد داشت، اما کشاورزان را در داخل کشور هم‌چنان سرکوب خواهد کرد و در نتیجه اقتصاد برای همیشه به کشورهای همسایه وابسته خواهد بود. سرمایه‌گذاری روی کشاورزان محلی و روی توسعه‌ی زراعتی سرانجام افغانستان را در موقعیت یک مرکز زراعتی در منطقه قرار خواهد داد. بهسازی محتوا و ظرفیت نهادهای فعلی که برنامه‌های توسعه‌ی زراعتی برای جوانان و کشاورزان ارائه می‌کنند در آینده حیاتی خواهد بود. جذب سرمایه‌گذاری‌های منطقه‌یی، به‌ویژه از هند و اعضای شورای همکاری خلیج که برای حصول اطمینان از امنیت غذایی‌شان به‌دنبال بازارهای جدید در منطقه هستند، نه‌تنها به‌عنوان یک ابزار داخلی توسعه خدمت خواهد کرد، بلکه روابط منطقه‌یی را تا حد زیادی تقویت خواهد کرد. افتتاح نخستین دانشگاه زراعتی در کشور توسط حکومت افغانستان در قندهار با حمایت هند، نمونه‌ی ممتاز و عالی یک رویکرد استراتژیک نسبت به توسعه‌ی پایدار زراعت در کشور است. اگر حکومت افغانستان از کشاورزان محلی افغان که از آن‌ها چشم‌پوشی شده است حمایت عملی و محافظت کند، این کشاورزان به تدریج به نقاط فروش بی‌نظیری برای کشور در منطقه تبدیل خواهند شد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *