حضور روبهرشد دولت اسلامی در این کشور به روسیه بهانهیی برای همکاری با چین و پاکستان میدهد که میتواند با نفوذ ایالات متحده رودررو شود
South China Morning Post/Tom Hussain
ترجمه: حمید مهدوی
ابتکار عملی بهرهبری روسیه که چین و پاکستان را شامل است و بهدنبال حلوفصل سیاسیِ جنگ داخلی افغانستان است، ویژگیهای یک اتحاد دیپلماتیک را دارد که میتواند جانشین ایالات متحده بهعنوان یک قدرت رهبر در آسیای مرکزی شود. این گروهبندی پس از سومین نشست در مسکو در اواخر ماه گذشته آشکار شد و احتمالا توسعه خواهد یافت و قدرتهای منطقهیی مانند ایران و ترکیه را شامل خواهد شد، کشورهایی که همراه با روسیه، در گفتوگوهای پیش از گردهمایی در مورد افغانستان، یک گروهبندی سهجانبهی دیگر را در مورد مسائل سوریه تشکل دادند.
حکومت افغانستان نسبت به نشست مسکو عکسالعمل خشمگینانه داشت، نشستی که در آن دعوت نشده بود چون در این نشست برداشته شدن محدودیتهای سفرِ چهرههای کلیدی طالبان که در مذاکراتِ قبل از این نشست دخیل بودند توسط سازمان ملل متحد پیشنهاد کرد. این، با درخواست کابل از سازمان ملل متحد در ماه نوامبر مبنی بر شامل ساختن نام ملا هیبتالله آخندزاده، رهبر طالبان، بهدلیل انکار او از ورود در گفتوگوهای صلح در فهرست سیاه تضاد دارد.
در عوض، گفتوگوهای سهجانبه در مسکو یکی از دو پیششرط طالبان برای گفتوگو با کابل را انعکاس داد، پیششرطی که در اوایل ماه دسامبر توسط ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان، بر آن تاکید شده بود. شرط دیگر، خروج نیروهای ناتوی به رهبری امریکا از افغانستان است. عمیقتر شدن روابط طالبان با روسیه و ایران به نگرانی در مورد جنگ نیابتی در افغانستان دامن میزند.
هارش پنت، استاد روابط بینالمللی در دانشگاه شاهی لندن، گفت: «این یک تلاش متمرکز برای کنارآمدن با پسایندِ خروج غربیها از افغانستان است و فرصتی است که روسیه احساس میکند احتمالا برایش در آسیای مرکزی ساخته است. پس از غرب آسیا، این آسیای مرکزی است که پوتین احساس میکند میتواند در آن اقتدار روسیه را اعمال کند و چین خوشحال است که دستِ کمک بدهد.» «با اینحال، اگر چشمانداز استراتژیک هند و اقیانوسه را در نظر بگیریم، آنجا چین رهبر است و روسیه احتمالا باید از رهبری چین اطاعت کند».
عمل بالمثلِ در حال ظهور میان مسکو و پکن زمانی اتفاق میافتد که معلوم نیست آیا دونالد ترامپ از توافقی که در ماه جولای گذشته توسط رهبران ناتو در مورد تمدید کمکهای مالی و نظامی به نیروهای امنیتی افغانستان تا سال 2020 بهدست آمد، حمایت خواهد کرد یا خیر. از زمان پیروزی ترامپ در انتخابات، رهبران ناتو مکررا هشدار دادهاند که خروج زودهنگام نیروهای امریکایی پیامدهای فاجعهباری برای حکومت افغانستان خواهد داشت، حکومتی که از زمان برعهدهگرفتن رهبری تلاشهای جنگ توسط نیروهایش در ماه جنوری 2015، کنترل مناطق قابل توجهی را به طالبان باختهاند.
پیمان دوجانبهی امنیتی میان افغانستان و ایالات متحده که به پنتاگُن اجازه میدهد پس از خروج نیروهای ناتو 9 پایگاه نظامی در سراسر افغانستان داشته باشد، در قلب این حرکت و اقدام روسیه قرار دارد. ضمیر کابلوف، فرستادهی ویژهی پوتین در افغانستان، هفتهی گذشته گفت که ایالات متحده به این پایگاهها برای مهار بازخیز روسیه بهعنوان یک بازیگرِ رهبر در غرب آسیا و نفوذ روبهرشد چین در آسیا ضرورت دارد. او به خبرگزاری اناتولی گفت: «امریکا با داشتنِ این زیربنا بهعنوان یک اساس، دو تا چهار هفته زمان نیاز دارد تا 100هزار سرباز در همین پایگاهها مستقر کند.» «ما از همان ابتدا به افغانها هشدار دادیم که اگر امریکاییها از این زیربنا علیه منافع ملی ما استفاده کنند، [پیمان امنیتی] پیامدهایی برای روابط دوجانبهی ما خواهد داشت».
گفتوگوهای سهجانبه در مورد افغانستان جمعی را برای مقابله با نفوذ امریکا و هند، شریک جدید امنیتی آن، ایجاد میکند؛ هندی که بهتازگی پس از بیتمایلی پاکستان به اعمال فشار بر رهبری طالبانِ مستقر در خاک این کشور برای گفتوگو با کابل، با حکومت افغانستان روابط نزدیکی برقرار کرده است. هند و ایالات متحده سال گذشته، در پاسخ به افزایش فعالیت چین در اقیانوس هند از زمان به قدرت رسیدن رییسجمهور شی جین پینگ در سال 2013، توافق کردند که به نیروهایشان اجازهی استفاده از پایگاههای نظامی یکدیگر را بدهند. مبشر جواد اکبر، وزیر دولت هند در امور روابط خارجی، روز سهشنبه گفتوگوهای سهجانبه را بهخاطر شامل نبودن افغانها در آن مورد انتقاد قرار داد، هرچند هند، دوست دیرینهی روسیه گفته است که از کابل برای شرکت در نشستهای آیندهی این انجمن دعوت خواهد شد. «ما باور نداریم که برگزاری نشستها در مورد افغانستان بهتنهایی مشکلات افغانستان را حل کند. سرانجام، هدف همهی اینها فایده رساندن در میدانی است که مردم افغانستان [میتوانند] آن را ببیند». هرگونه «حلوفصل سیاسی باید بهرهبری افغانها، افغانی و تحت کنترل افغانها باشد… هیچ چیز دیگری در افغانستان موثر واقع نخواهد شد».
چین، تحت پروژهی «یک کمربند، یک جاده»، بهترین ایدهی شی جین پینگ و ابتکار عملی به هدف اتصال اقتصادهای منطقه به شبکهی تجارتی چین-محور، در زیربناها در پاکستان سرمایهگذاری هنگفت کرده است که برای اولینبار به این کشور، از طریق بندر گوادر، دسترسی زمینی به اقیانوس هند و خلیج فارسِ غنی از نفت میدهد. کشتیهای جنگی چین به آنجا اعزام شدهاند تا امنیت کشتیهای تجارتی چین را که در ماه نوامبر به استفاده از این بندر پاکستان آغاز کردند، تامین کنند. روسیه، مانند آنچه که در سوریه انجام داد، بهطور فزایندهیی در افغانستان، در چارچوب حضور روبهرشد دولت اسلامی در آنجا، درگیر میشود؛ دولت اسلامییی که مسکو ادعا میکند با ورود اخیرِ 700 خانوادهی اعضای دولت اسلامی که از شرق میانه فرار کردهاند، تقویت شده است. بیانیهیی که پس از گفتوگوها در مسکو منتشر شد «در مورد فعالیت روبهرشدِ گروههای بنیادگرا در این کشور، از جمله شاخهی دولت اسلامی در افغانستان، ابراز نگرانی ویژه کرد».
وزارت داخلهی افغانستان روز سهشنبه گفت که دولت اسلامی اکنون در «حداقل» 11 ولایت از 34 ولایت این کشور فعال است. روسیه، با حفظ «تماسهای محدود» با طالبان که توسط حکومت تاجیکستان به هدف متوقف ساختن گسترش فعالیتهای دولت اسلامی از افغانستان به آسیای میانه تسهیل میشود، شبیه ایران، متحدش در سوریه، در امتداد خطوط حرکت میکند. طالبان سال گذشته توافق کرد که با ایجاد یک منطقهی حایل در ولایتهای غربی هممرز با ایران، برای جلوگیری از گسترش دولت اسلامی به داخل ایران کار کند.
اکثریت مسایل به این بستگی خواهد داشت که آیا ترامپ تعهدش مبنی بر اولویت دادن به نابودی دولت اسلامی و کار با پوتین را تا آخر حفظ خواهد کرد یا خیر. هارش پنت، هشدار داد: «پوتین مسلما فکر میکند که میتواند “سوریهی دیگری” راه بیاندازد. اما افغانستان سوریه نیست و در حالیکه خطوط جنگ در سوریه بهصورت نسبتا واضح کشیده شده بودند، تناقضات درونی بسیاری در داخل افغانستان و در میان بازیگران منطقهیی وجود دارد که مدیریت آرام آن برای روسیه دشوار خواهد بود». «پوتین فکر میکند که به کمک چین میتواند پاکستان و طالبان را مدیریت کند. این، درخواستی است که عمل به آن دشوار است و مدیریت رقابتهای منطقهیی دشوار خواهد بود».