حکومت چگونه مدیریت می‌کند؟

پیشتر گزارش‌هایی به نشر رسید بود حاکی از این‌که گروه طالبان در شماری از مناطق تحت کنترلش، به مردم دستور داده که صرفیه‌ی برق‌شان را به دولت نپردازند، بلکه باید این گروه تحویل بدهند. در تازه‌ترین مورد اما، مسئولان شرکت برشنا از ولایت قندوز خبر داده‌اند که در برخی از ساحات این ولایت، طالبان از مردم پول برق جمع‌آوری می‌کنند. برق ولایت قندوز از لینی تأمین می‌شود که از کشور تاجیکستان آمده و دولت افغانستان برای آن هزینه می‌پردازد و بخشی از این هزینه، همان پولی است که مردم در بدل استفاده‌ی برق، می‌بایست به دولت بپردازند. با این‌حال، سرازیر شدن این پول به خزانه‌ی طالبان، جدای از این‌که رابطه‌ی مردم با دولت را در چرخه‌ی عرضه‌ی خدمات و پاس‌دهی به آن، دچار اختلال می‌کند و مردم ناگزیر صرفیه‌ی برق را به گروهی بپردازند که در بدل آن جز خون و تباهی چیز دیگری عایدشان نمی‌شود، خزانه‌ی فقیر و ترحم‌آور دولت را خالی و فقیرتر می‌کند. زیرا دولت نیز عین همان کاری را که مردم می‌کنند، ناگزیر از تکرار آن است، یعنی با پول قرض و گدایی قیمت برقی را می‌پردازد که بازدهی آن به جیب دشمنان دولت می‌ریزد. در این رابطه، نکاتی قابل یادآوری است.
یک: چگونگی غلبه‌ی طالبان بر ولایت‌های شمالی و از آن جمله قندوز که منجر به دو بار سقوط مرکز این ولایت به‌دست طالبان شد، بیشتر زمانی مسأله‌دارتر می‌شود که درآمد اقتصادی و هزینه‌های جنگی طالبان، از زندگی قربانیان آن‌ها تأمین گردد. به این‌معنا که طالبان در قندوز، فقط کشتار و خون‌ریزی نمی‌کنند و فقط ادعای پوشالی تسلط حکومت بر مناطق را به نقد نمی‌کشند، بلکه با سلطه‌ی فراگیر و علنی، قربانیان‌شان را وادار به مالیات‌دهی به‌خاطر کشتن آن‌ها نیز می‌کنند. این رویه به طالبان کمک می‌کند که کشتار و فاجعه‌سازی آن‌ها، وجهی از بازتولید اقتصادی را نیز با خود داشته باشد. مهم‌ترین مسأله در جنگ‌ها، چگونگی تأمین هزینه‌ی آن‌هاست. حکومت افغانستان نیز در اغلب موارد، برای ناتوانی خود در مواجهه با طالبان، توجیه نبود امکانات جنگی و اقتصادی آورده است. این مسأله تا حد زیادی قابل درک است. اکنون اگر طالبان، چنانچه در دیگر مناطق بیشترین هزینه‌ی جنگی‌شان را از قِبَل زرع و تجارت موارد مخدر تأمین می‌کنند، پول برق و عایدات دیگر مردم را تصاحب کنند، در واقع توان رزمی خود را بالا برده و امکان موفقیت بیشتری در برابر دولت در جبهه‌های جنگ به‌دست می‌آورند. ممکن است به‌دلیل فساد و ناروایی‌های موجود در ادارات دولتی، تصور شود که جمع‌آوری پول برق توسط طالبان، مسأله‌یی نیست که باعث تغییر زیادی در وزنه‌ی رزمی و اقتصادی طالبان یا دولت شود، واقع اما این است که در کنار این‌که مردم در خصوص استفاده از حداقل امکانات، وابسته‌ی طالبان می‌شوند، به همان اندازه که این گروه توان رزمی خود را بالا می‌برد، دولت تضعیف می‌شود و نیز رابطه‌ی سرراستش با مردم را از دست می‌دهد. از این‌رو، لازم است که دولت این مسأله را درست همچون یک مورد جنگی مهم، مورد توجه قرار دهد و برای کنترل کامل ماجرا به نفع خود، دست به‌کار شود.
دو: حکومت افغانستان در عرضه‌ی خدمات و نیز رویارویی با مخالفان، یا صداقت و یا توان لازم را ندارد. دیری نمی‌گذرد از این‌که بخش وسیعی از مردم به‌دنبال اعتراضات مدنی به‌دلیل تغییر مسیر عبور یک لین برق و عدم پاسخ‌دهی لازم حکومت به آن، اعلام کردند که دیگر پول برق را به حکومت نمی‌پردازند. حالا این‌که این کار چقدر شانس عملی شدن را دارد یا خیر، حرفی نیست؛ حرف این است که حکومت نمی‌تواند با از کنار هم چیدن این موارد، این نتیجه را بگیرد که در عرضه‌ی خدماتی که حق مردم است، با مردم به‌گونه‌یی که لازم بوده رفتار نکرده است. اقدامی که حکومت در رابطه با تغییر مسیر عبور لین برق کرد، می‌تواند چراغ سبز دیگری باشد به طالبان برای این‌که امکان تسلط بر مجراهای اقتصادی کشور، در حد وسیع‌تری برای آن‌ها توسط حکومت فراهم می‌گردد. زیرا مسیری که با تصمیم دولت لین جدید از آن می‌گذرد، همان مسیری است که طالبان در این آخرها کنترل نسبتاً کامل آن را در اختیار دارند و طبق گزارش‌های برخی از سران حکومتی، سلطه‌ی فراگیرتر آن‌ها بر آن مسیر و مناطق نیز به‌شدت زیاد است.
جمع‌آوری پول برق توسط طالبان در قندوز، این مطلب را می‌رساند که این گروه، تسلط همه‌جانبه و همیشگی بر آن ولایت دارد و کنترل مناطق به‌دست دولت، یک توهم و توطئه است. می‌توان مسأله را این‌گونه مطرح کرد: چیزی که در رابطه‌ی مردم و دولت باالمقابل، به دولت تعلق می‌گیرد، آن را در ساحه‌یی که حکومت ادعای کنترلش را دارد، طالبان از آن خود می‌کنند؛ پس بُرد و برجستگی با کدام طرف ماجرا است؟ این یک مسأله‌ی مقطعی و موردی هم نیست، بلکه یک پروسه است که تداوم آن را پس از هر دوونیم ماه، موعد جمع‌آوری پول برق تأیید می‌کند. دولت در این مدت، در مقام نیروی کنترل‌گر، وجود ندارد و جای آن را طالبان گرفته‌اند. اما چرا این مسأله به‌روشنی مطرح نمی‌شود و حکومت همیشه از «مدیریت» مناطق حرف می‌زند؟ میان مدیریت مناطق توسط حکومت و جمع‌آوری پول برق و مالیات و عشر توسط طالبان، چگونه رابطه‌یی می‌تواند وجود داشته باشد؟

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *